به گزارش خبرنگار ایمنا، مثبت شدن تست چندین بازیکن لیگ برتری همراه بازخوردهای زیادی بود. اتفاقی که هر چند در ظاهر نشانهای از زبانه کشیدن دوباره ویروس بین المللی کرونا بود و حکم قاطع سهیل مهدی و همکاران در سازمان لیگ را برای شروع لیگ برتر فوتبال به مخاطره میانداخت، ولی به زعم بسیاری تنها بهانهای در دستان مدیران باشگاههایی خواهد بود که دوست دارند زمین و زمان را به هم بافته و کرکره مسابقات را پایین بکشند.
از سوی دیگر آنها که دلهایشان هیچ جوره به لغو لیگ راضی نمیشد، گله کردن را شروع کردند و تا توانستند به مخالفان خود تاختند؛ اگر چه این کنشهایشان بیواکنش نماند، اما اسلحه دو طرف نیز تاکنون هرگز غلاف نشده است. نزاعی طبیعی و بلامنازع که گاهی مرزهای استدلال و منطق را رد میکند و به نگاهی رنگی و دور از تعقل تبدیل میشود.
بسیاری از اهالی فوتبال کشور معتقد هستند: "آقایان اگر مخالف لیگ هستند، چرا در دوران قرنطینه بازیکنهایشان پروتکلها را رعایت نمی کردهاند! " برای اثبات حرف خود نیز تنها به بیانش راضی نشدند و فیلمها و عکسهای دورهمی فوتبالیستها را قطار کرده و به معرض نمایش گذاشتند.
هر چند در نگاه اول این صحبت مهر تأیید نگاه فرهنگی را در بر دارد، اما با نگاه ریز بینانه پرسشهایی پیش روی قرار میگیرد تا قضاوت در خصوص رفتار پرخطر بازیکنان برخی تیمها را کمی محتاطانهتر انجام دهیم؛ آیا باشگاهها مسئول رفتارهای اعضا خود در خارج از ساعات تمرین و اردو هستند؟ برای جواب این سوال بد نیست نگاهی به سایر مشاغل و مجموعهها در کشور بیاندازیم. برای مثال دانشگاهها که چند ماه و از همان ابتدای سرازیر شدن کرونا میان شهرها و استانهای کشور، دربهایشان را به روی دانشجویان خود بستند تا از خطر این ویروس مهلک در امان بمانند، نیاز است به فکر دانشجویان در خانههایشان هم باشد؟!
مشخص است تیمها با هر نگاهی برای برگزار شدن یا نشدن لیگ، نخواهند توانست بر پای ورزشکار خود قفل و زنجیر ببندند و او را به رعایت پروتکلها آن هم در خانه اجبار کنند چرا که بازیکن برده هیچ باشگاهی نیست و مثل هزاران شغل دیگر، به ازای دریافت حقوق تنها به تعهدات بندهای قرارداد خود با کارفرمایش پایبند است، نه بیشتر!
باشگاههای ایران هیچگاه نتوانستهاند آن طور که باید و شاید بازیکن را در چهار چوب قرار داد نگهدارند و معمولاً این فوتبالیستها هستند که به سبب توافقهای غیر کارشناسانه با تیم خود، به راحتی از زیر مسئولیت فرار میکنند.
بازیکنان در کشورهای تراز اول فوتبالی، به طور کامل تفهیم هستند که فوتبال شغل آنها است و کارمند باشگاهها هستند؛ یعنی درست مثل کارمند یک اداره بیشتر زمان روزانه خود را در باشگاه میگذرانند و نه فقط در زمان تمرینها، بلکه در اغلب اوقات ساعات کاری در محل باشگاه حضور فیزیکی دارند، اما چنین نتیجهای، بازخورد قراردادی سفت و سخت با بازیکنان است تا مو لای درز آن نرود. لیگ ایران که نه خبری از تعهدنامههای این چنینی است و نه اصلاً میان بازیکنان چنین رسمی مرسوم است، قیاس عدم رعایت پروتکلها در خانه با محل تمرین، قیاسی معالفارق است و باید دید چه هدفهایی پشت سر این صحبتها وجود دارد؟
نظر شما