به گزارش ایمنا، قدرت الله نوروزی در یادداشتی که در خصوص «شهر ارتباطی» در روزنامه سازندگی منتشر شده، نوشت: شهرها به عنوان موجوداتی زنده، مدتها است که دیگر به ساختارهای فیزیکی و فضاهای کالبدی محدود نمیشود، در تعریف جدید، شهر باید بتواند زمینه تعاملات و ارتباط بیشتر شهروندان با شهروندان، و شهروندان با مدیران را فراهم کند تا برآیند چنین ارتباطاتی، توسعه و خروج از دایره بستهای باشد که سالها با نا دیده گرفتن انسان محوری شهرها، تنها برای کالبد شهرها تدوین شده است.
در شهرهای ارتباطی، شهروندان میتوانند در «چگونه زیستن» نقش اصلی را ایفا کنند و از موضع انفعال شهروندی، بیرون آمده و در هیأت یک کنشگر در شهر و جامعه نقش داشته باشند. هرچند این وضعیت ماحصل نهایی شکل گیری «شهرهای ارتباطی» است، اما برای رسیدن به این دورنما باید گامهای ابتدایی برای تقویت قدرت و مهارت گفتوگو میان شهروندان برداشته شود. بخش مهمی از زیربنای ایجاد چنین فضایی به دست مدیران شهری و همه بازیگران فعال در عرصه شهر و شهروندی ساخته میشود.
شهری که فاقد المانها، فضاها، محیطها و رویدادهای گفت و گو محور باشد قطعاً نمیتواند به عنوان یک شهر ارتباطی زمینه تعامل میان شهروندان و مدیران را سبب شود چراکه شکلگیری گفتوگو میان افرادی که در یک جامعه زندگی میکنند و تنها اشتراکشان در وهله نخست، مکان زندگی است، نیاز به لوازم و ساختارهای ارتباطی دارد.
بنابراین شهرهایی میتوانند برنامه ریزی، طراحی و اجرا در زمینه ایجاد «شهر ارتباطی» داشته باشند که برخورداری همه گروهها، جنسیتها، نژادها و طبقات اجتماعی از امکانات شهر به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری را تضمین کنند. بر همین اساس ساختار آینده شهرها باید مطابق با کاراکترهای مورد نیاز شهروندانی باشد که قرار است در یک «شهر ارتباطی» زندگی کنند.
علاوه بر فضاهای مورد نیاز برای گفتوگو میان شهروندان باید رویدادهای تعامل محور نیز در هر شهر با توجه به شاخصههای فرهنگی و اجتماعی آن شهر، خلق شده و یا رویدادهایی که برای یک شهر تعریف و تدوین میشود حتماً در بخشی از خود دارای پتانسیل ارتباطی باشد.
استقبال ساکنان شهرها از رویدادهای فرهنگی و اجتماعی به ویژه اتفاقاتی که در فضاهای باز شهری رخ میدهد، فرصت مناسبی برای شکل دادن به گفت و گوها با زمینه نشاط اجتماعی است. از سویی استخراج سلیقه شهروندان برای تدوین برنامههای آتی از سوی مدیران شهری نیز در میانه همین رویدادها رخ میدهد که خود بخشی از فرآیند گفت وگو محوری است؛ در جهت تشویق شهرها برای وارد شدن به دایره شهرهای ارتباطی، «بنیاد ارتباطات شهری» جایزهای را به شهرهایی که اقدام به تدوین و اجرای سیاستهای عمومی و ابتکارات بخش خصوصی برای افزایش کیفیت زندگی در حوزههای مختلف میکنند، اعطا میکند.
از سوی دیگر به دلیل اهمیت شکل گیری شهرهای ارتباطی، این بنیاد از محققان و روزنامه نگارانی که فعالیتهای آنها محرک تعاملات در شهرها باشد، تجلیل و حمایت مالی میکند تا شهرها به این مهم دست یابند؛ «در شهر ارتباطی، ساختارها تعاملات را افزایش میدهند».
ساختار شهری اصفهان از گذشتههای دور زمینههای شکلگیری یک شهر ارتباطی را فراهم کرده و کالبدهای اجتماعی و سازهای شهر به گونهای است که بستر گفت و گو میان شهروندان وجود دارد.
میگویند اگر گفتوگو نبود، هرگز اصفهان شکل نمیگرفت. میدان نقش جهان به عنوان یک نماد معماری اصیل که از دیدگاه پیشینیان و هویت این شهر حکایت دارد، مصداق بارز گفتگو میان اقتصاد، دین، ورزش، سیاست و دولت، هنر، مردم، نشاط و تفریح، گردشگری و … است.
اصفهان، شهر پلها است و پلها محلی برای رفت و آمد، گفت وگو، تبادل و تعامل است و مصداقهای بارز دیگری که میتوان در ماهیت، ذهنیت و فلسفه پنهان پشت خلق آنها مفاهیم شهر ارتباطی و گفتگو را دید و دریافت؛ مفاهیمی که به تعبیر امروزی از «شهر ارتباطی»، بسیار نزدیک و گاه حتی فراتر از آن است.
اما متأسفانه روند شهرسازی پراکنده و بدون هدف در دهههای گذشته که صرفاً مسیر توسعه بدون پسوند «متوازن» را در پیش گرفته بود سبب شد تا روح گفت و گو در شهر اصفهان کم رنگتر شود. حال اگرچه تغییر سازههای معاصر ساخته شده و برگشت به عقب برای رفع برخی تغییرات کار آسانی نیست، اما راه دیگر اصفهان برای عبور از دروازه شهر ارتباطی، اتکا بر ظرفیت رویدادهای متعدد فرهنگی و اجتماعی آن در بستر شهری است که در نمونههای جهانی و ملی آن میتوان به جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، هفته فرهنگی اصفهان، روز اصفهان، رویدادهای مرتبط با شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند، شهر خلاق یونسکو و حرکت اصفهان برای پیوستن به شبکه شهر دوستدار سالمند و شهر دوستدار کودک و ایجاد زیرساختهای آن، اشاره کرد.
نظر شما