مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «موج دوم بیکاری پرستاران در سکوت» به بررسی روند تعدیل پرستاران پرداخت و نوشت: این روزها بیش از ۶۵ درصد نیروهای پرستاری در خط مقدم مراقبت از بیماران کرونا قرار دارند و بنا بر اعلام وزارت بهداشت پرستاران قراردادی که در شرایط سخت کنونی در بیمارستانها و مراکز درمانی مشغول فعالیت هستند، در اولویت استخدام قرار خواهند داشت. با این حال در چند ماه گذشته اخباری در خصوص تعدیل و بیکاری پرستاران به گوش میرسد. برخی از پرستاران بر این باورند که بهدلیل شیوع کرونا، بسیاری از مراجعات به این مراکز و انجام عملهای جراحی بهعنوان منبع اصلی درآمد بیمارستانها متوقف شده و بسیاری از بیمارستانهای خصوصی در آستانه ورشکستگی قرار دارند، این در حالی است که این مشکل گریبانگیر بیمارستانهای دولتی هم شده و حالا بسیاری از آن ها نیز دست به تعدیل نیروهای پرستاری میزنند. اکثر نیروهای تعدیلشده مربوط به بخشهای بیهوشی، پرستاری، اتاق عمل و بهیاری بودهاند.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قمار بزرگ ترامپ با کرونا» به بررسی راهبردهای کاخ سفید در شرایط همهگیری کرونا پرداخت و نوشت: سیاست دولت ترامپ با محوریت شعار اول آمریکای او اکنون پس از سه سال و نیم به جایی ختم شده که ایالات متحده در این مدت با پیش گرفتن رویهای یکجانبهگرایانه، بسیاری از مناسبات و قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشته است. خروج از برجام، پیمان آب و هوایی پاریس، قرارداد نفتا، جنگ تجاری با اروپا و چین و درنهایت قطع بودجه سازمان جهانی بهداشت در اوج شیوع کرونا، همگی از جمله مواردی است که به گفته کارشناسان ترامپ را به عنوان غیر متعارفترین رئیسجمهوری تاریخ آمریکا معرفی میکند.
در این میان در تازهترین اقدام آمریکا برخلاف روندهای جهانی، این کشور بدون هیچ دلیلی پیشنویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای مبارزه جهانی با کرونا را رد کرده است. این پیشنویس که مدت شش هفته بود به واسطه پیشنهاد فرانسه و تونس در شورای امنیت در حال بررسی بود، طرحی را مبنی بر مبارزه جهانی با کرونا ارائه کرده بود که درنهایت نماینده ایالات متحده بدون هیج توضیحی آن را رد کرد.
بنابر گزارش خبرگزاری دویچه وله آلمان، نماینده آمریکا در شورای امنیت تنها به این توضیح بسنده کرده که ایالات متحده نمیتواند از این پیشنویس حمایت کند. به احتمال زیاد مخالفت آمریکا به این دلیل است که رئیس جمهوری این کشور حاضر نیست به هیج وجه از تصمیمات سازمان جهانی بهداشت حمایت کند. در یکی از بندهای طرح اولیه که پیشتر در شورای امنیت به بحث گذاشته شد، حمایت از این نهاد وابسته به سازمان ملل قید شده بود، اما به دلیل مخالفت آمریکا، نام این سازمان حذف شد. در پیشنویس فعلی آمده است که باید از نهادهای سازمان ملل که در مبارزه با کرونا فعال هستند حمایت شود. دونالد ترامپ معتقد است که سازمان جهانی بهداشت چینمحور عمل میکند، به همین دلیل کمکهای مالی کشورش به این نهاد بینالمللی را قطع کرده است. در پیشنویس قطعنامهای که آمریکا با آن مخالفت کرده همچنین تاکید شده است که برای تمرکز نیروها بر مقابله با ویروس کشنده کرونا، باید درگیریهای مسلحانه در تمامی کشورها فوری متوقف شوند.
روزنامه همدلی، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مصائب سیاست برای اهالی فرهنگ» به بررسی یک موضوع به بهانه حضور علیرضا افتخاری در دورهمی پرداخت و نوشت: جمعه ۱۹ اردیبهشت برنامه دورهمی مهران مدیری میزبان علیرضا افتخاری خواننده نامآشنای موسیقی ایرانی شده بود. طبیعتاً همه مخاطبان منتظر بودند تا از ماجرای در آغوش گرفتن محمود احمدینژاد توسط افتخاری بشنوند؛ ماجرایی که شاید بیشترین تأثیر را در زندگی افتخاری در ادامه داشت و به قول گروهی باعث شد مردم این خواننده خاطرهساز را کنار بگذارند. او در دورهمی گفت: «زندگی زیروبمهای زیادی دارد و همین وضع باعث میشود گاه آدم به خودش بگوید: بهتر است کنار بروم پیش از آنکه کسی مرا کنار بگذارد.»
او به بغل کردن رئیسجمهوری سابق هم اشاره کرد و گفت: «اصلاً میخواستم ببینم بغل کردن رئیسجمهور چه حسی دارد. بعد از اجرا روی صحنه ایشان آغوشش را باز کرد و هم را بغل کردیم. آقای احمدینژاد در اردوی تیم ملی فوتبال پا به توپ شد، با خیلیها روبوسی کرد و با هنرمندان زیادی دیدار داشت، اما دلیل اینکه چرا قرعه به نام من افتاد، را نمیدانم! بعد از آن شب، دیگر حتی یک نفر هم احوالم را نپرسید. بعضیها گفتند تو رانت گرفتهای، اما هیچوقت از دولت پولی نگرفتم.»
افتخاری در دهه هفتاد رکورد فروش آلبوم در ایران را به نام خودش زد، در طول سالهای فعالیتش آثار زیادی را روانه بازار موسیقی کرد و در یک بازه زمانی دو دههای بهعنوان پرمخاطبترین خواننده موسیقی ایرانی شناخته میشد، اما بهیکباره همه چیز به هم ریخت، انگار نام او را در صندوق فراموشی گذاشتند و در صندوق را هم قفل کردند. اما چرا؟ چند پرسش اساسی در این میان وجود دارد که میخواهیم در این نوشته به آنها بپردازیم؛ آیا هنرمند لزوماً باید صدای مردمش باشد؟ به چه کسی میتوان گفت هنرمند اجتماعی و چه هنری، هنر اجتماعی نام دارد؟ آیا حمایت یا انتقاد از اهل سیاست را میتوان بهعنوان فعالیت اجتماعی اهالی هنر قلمداد کرد؟ چه کسانی در تاریخ هنر با اقداماتی که در عرصه اجتماعی انجام میدهند، ماندگار خواهند شد؟ و آیا مردم باید از اهالی هنر برای انجام امور شخصی خودشان نظیر رأی دادن یا ندادن به یک کاندیدا در مجلس یا انتخابات ریاست جمهوری الگو بگیرند یا خیر؟
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پرتاب بورس به آسمان هفتم» نوشت: شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در شنبهای تاریخی هفت رقمی شد. نماگر اصلی بازار سهام روز گذشته جهشی ۳/ ۴ درصدی را به نمایش گذاشت و با قدرت از مرز یک میلیون واحد گذشت. تا چندی پیش کمتر کسی از بین اقتصاددانان و تحلیلگران پیشبینی میکرد که بازار سهام با چنین سرعت شتابانی سطح یک میلیون واحد را تصاحب کند. هجوم پیوسته و غیرمترقبه ورود پولهای جدید به تالار سهام در سایه حمایتهای همهجانبه دولت، رویایی ترین دوران تاریخ بازار سرمایه را هم از حیث میزان بازدهی و هم از حیث ضریب نفوذ در بین آحاد مردم رقم زده است. ۳۴ روز متوالی است که مالکیت سهام به طور بیوقفه به دست سرمایهگذاران خرد سپرده میشود. در این مدت تقریباً روزی هزار میلیارد تومان تقاضای جدید از سوی توده مردم وارد بازار سهام شده است. این جریان انتقال مالکیت حکایت از اشتهای شدید طیفهای مختلف مردم برای پیوستن به رالی تاریخی سهام دارد. با این حال، بسیاری از کارشناسان نسبت به افزایش مهارگسیخته قیمت در بورس هشدار میدهند و حمایتهای فعلی دولت را حامل سیگنالهایی به بازار ارزیابی میکنند که در بلندمدت ممکن است با تشدید هیجان روندی عکس را بر معاملات سهام حاکم کند.
روزنامه کیهان در صفحه اول خود با تیتر «عینک بنفش را بردار کبود شدهای آقای علویتبار» به یادداشت روز گذشته علیرضا علوی تبار، پژوهشگر اصلاح طلب در روزنامه شرق با عنوان «علل ناکامی اصلاحطلبان» واکنش نشان داد و نوشت: سردبیر روزنامه توقیف شده صبح امروز، مردم ایران را منفیباف، خودخواه و سرشار از نفرت و خشم توصیف کرد. علیرضا علویتبار ضمن یادداشتی در روزنامه شرق درباره «علل ناکامی اصلاحطلبان» نوشت: «طبقه متوسط در نتیجه سیاستهای نادرست اقتصادی همراه با سیاستهای نامناسب در ارتباطات خارجی، به شدت تضعیف شده و تحت فشار قرار گرفته است. ناکامیهای مکرر در تلاش برای بهبود وضعیت و تحقیر همراه با هر ناکامی، آرزوهای سرکوب شده را به خشم و نفرت تبدیل کرده است. بیحوصلگی، افراط و تفریط، بیاعتمادی، فردگرایی خودخواهانه، منفیبافی مداوم و پرهیز از هر نوع اقدام جمعی نظم یافته از ویژگیهای جامعه کنونی ماست. به ویژه تورم لجامگسیخته اعتماد به نفس و پیشبینیپذیری را از محرومان جامعه گرفته است.»
صدور این قبیل قلمهای کلی و مطلقگرایانه درباره مردم در حالی است که اولاً طیف مدعی اصلاحات مدعیاند نباید مطلقگرایی کرد. ثانیاً طیف مذکور بیشترین نقش را در مورد مدیریت از یک سو و پمپاژ رادیکالیسم و سیاهاندیشی و منفیبافی به مخاطبان خود داشتهاند اما هرگز درباره این دو خیانت خود سخن نمیگویند.
ثالثاً ملت بزرگ ایران با وجود همه ناملایمات، حماسههای بزرگ همدلی و ایثار برآمده از روحیه ایمان و امید بر جای گذاشتهاند که حتی موجب تحسین رسانههای بزرگ غرب شده است.
به نظر میرسد افراطیون مدعی اصلاحات به اعتبار تندروی و سیاستزدگی، منفیبافی و سرانجام رسیدن به بنبست مردم را نیز از پشت عینک میبینند. به تعبیر مولوی که بینسبت با وضعیت امروز اردوگاه بنفش (ائتلاف مدعیان اصلاحات و اعتدال) هم نیست، «پیش چشمت داشتی شیشه کبود / زان سبب عالم کبودت مینمود / گر نه کوری، این کبودی دان ز خویش / خویش را بدگو، مگو کس را تو بیش.»
نظر شما