۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۰۵:۴۰
نقش تراکم شهری نیویورک در شیوع کرونا

تجربه کلانشهرهایی مانند نیویورک در مواجهه با کرونا نشان داد که شهرهای با تراکم جمعیت بالا، بسیار بیشتر از شهرهای حومه‌ای، حاشیه‌ای و با تراکم اندک در مقابل بیماری‌های واگیردار آسیب‌پذیر هستند و تراکم جمعیت نقش موثری در این زمینه دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، از گذشته دو پارادایم در مورد کلانشهرها مطرح بوده است، یکی مخالفان نظام کلان‌شهری و شهری و دیگری شهرسازان که رویکرد هر یک از آنها در مقابله با بحران کرونا قابل نقد و بررسی است.

به عقیده مخالفان نظام شهری (anti-urbanist)، بیماری از طریق حمل و نقل گسترش می‌یابد! کلانشهرها در مقایسه با شهرها دارای ابزار حمل و نقل پیشرفته‌تر مانند مترو و تراکم جمعیتی بالاتری هستند و به همین دلیل بیماری در این اماکن بیش از هر جای دیگری امکان گسترش دارد، بنابراین مترو و تراکم بالا عامل اصلی شیوع است.

در مقابل به عقیده شهرسازان(urbanist)، این بیماری صرفاً در مناطق با تراکم بالا شیوع ندارد، بلکه در روستا و شهرهای با تراکم پایین جمعیت و یا حومه‌های شهرها نیز ممکن است شاهد شیوع آن باشیم؛ این در حالیست که در برخی از شهرها با تراکم بالا مانند هنگ کنگ و یا سنگاپور آمار شیوع و مرگ و میر ناشی از کرونا بسیار پایین‌تر است؛ پس لزوماً تراکم جمعیتی و وجود امکانات حمل و نقل مانند مترو، علت غایی در تهدید سلامتی شهروندان نیست.

تقابل بین دو دیدگاه مطرح شده بدون توجه به سایر عوامل و متغیرهای مداخله‌گر بررسی شده است، لذا شایع شدن آن بین مردم بدون توجه به ساختار نگاه مسئله‌گرا و پژوهش‌های شهری است. برای اثبات این مدعا تعدادی از آمارهایی که از شهرهای مختلف آمریکا به دست آمده است را بررسی می‌کنیم:

بر اساس اطلاعات انجمن برنامه‌ریزی آمریکا چندین شهر در ایالات متحده وجود دارد که در طول تاریخ از میانگین حمل و نقل بالاتر از متوسط کل کشور (تقریباً ۲۰-۳۵ درصد از مسافران) و چگالی غیر معمول بالا (حدود ۱۰-۲۰،۰۰۰ نفر در هر مایل مربع) برخوردار هستند؛ شهرهای بوستون، شیکاگو، واشنگتن، فیلادلفیا، و سان‌فرانسیسکو در این شمار قرار دارد. از آنجا که سه شهر واشنگتن، فیلادلفیا، و سان‌فرانسیسکو که دارای مناطق مرکزی پر تراکم‌تری هستند، داده‌های بیشتری در مقایسه با بوستون و شیکاگو برای آنها در دسترس است. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا در این شهرها شیوع کرونا بیشتر از حومه آن‌ها است؟ جواب بسیار واضح است، الزاماً نه.

سانفرانسیسکو دومین شهر متراکم و بزرگ ایالات متحده آمریکا است که بیش از ۱۸ هزار نفر در هر مایل مربع آن زندگی می‌کنند؛ ۳۳ درصد از ساکنان این شهر برای رسیدن به محل کار از حمل و نقل عمومی استفاده می‌کنند، در حالی که این رقم در مناطق مرفه‌نشین این شهر کمتر از دو درصد است؛ از این نظر وضعیت سانفرانسیسکو نسبت به نیویورک و حومه این شهرها بسیار متفاوت است. بنابراین ممکن است کسی تصور کند که دومین شهری که باید در مواجهه با کرونا، بیشترین تعداد بیمار و آمار بالای فوت را داشته باشد، شهر سانفرانسیسکو است، اما از تاریخ ۲۶ آوریل (۷ اردیبهشت) تاکنون، سانفرانسیسکو تنها ۲.۵ مورد مرگ در هر یکصد هزار نفر را دارد که تقریباً به همان اندازه مکان‌های پر شور و نشاط شهری مانند نشویل، تنسی (۳.۲)، دالاس و تگزاس (۳.۱) است.

شهر مارین با تراکم پایین از وضعیت بدتری برخوردار است و ۴.۷ مرگ در هر یکصد هزار نفر را دارد. شهرستان سانتا کلارا در دره سیلیکون و در نزدیکی شهر سن ماتئو نیز بیش از پنج مرکز در مرکز شهر و بیش از پنج مورد مرگ و میر در هر یکصد هزار نفر داشته است.

در واشنگتن، برعکس، شکاف شهر از حومه اهمیت بیشتری دارد. شهر اصلی (ناحیه کلمبیا) در هر یکصد هزار نفر ۲۴.۱ کشته دارد. حومه مریلند کمتر رنج می‌برد و شهر مونتگومری ۱۴.۸ کشته در یکصد هزار نفر دارد و شهرستان پرنس جورج ۱۷.۹

با وجود همه این تفاسیر این اختلافات به مراتب کوچک‌تر از اختلافات بین واشنگتن و مناطق پرتردد مترو مانند نیواورلئان و نیویورک است. به عنوان مثال، ناسائو، وستچستر و راک‌لند (سه منطقه در حومه شهر نیویورک) همگی بیش از ۱۰۰ مرگ در هر یکصد هزار نفر دارند و شیکاگو تاکنون ۷۰۸ کشته دارد یا ۲۴ مرگ در یکصد هزار نفر. در مقابل، باز هم، وضع شیکاگو نسبت به حومه‌هایش کمی بدتر است، اما اصلاً قابل مقایسه با حومه‌های نیویورک نیست. این موضوع در مورد بوستون و فیلادلفیا نیز به صورت مشخص و واضح قابل بررسی و تطبیق است. درمجموع به نظر می‌رسد مناطق برخوردار از متروی شهری طیف گسترده‌ای از تلفات ناشی از شیوع کرونا را دارند.

حال پس از بررسی دلایل می‌توان نتیجه گرفت که تراکم جمعیت و وجود مترو بدون شک تنها عامل اصلی در شیوع ویروس نیست، بلکه بررسی آماری نشان می‌دهد که محله ولوالی (برانس) که فقیرترین محله نیویورک است، بالاترین میزان مرگ و میر را دارد؛ لذا این شکل از ساختار شهرسازی در آمریکا که توجه به مراکز تجاری را بیشتر مورد اهمیت قرار می‌داد و حومه‌ها با فاصله گرفتن از مرکز ضریب جینی و میزان فقر افزایش می‌یابد، الگوی C.B.D به نظر می‌رسد در مواجهه با بحران کرونا بسیار متأثر است به طوری که در واشنگتن و شیکاگو نیز این شکاف طبقه‌بندی شده از حومه نسبت به مرکز همین امر را نشان می‌دهد، نتیجه آنکه با کنترل فقر و کنترل شکاف اجتماعی و اقتصادی ناشی از رویکردهای مدیریت شهری و مدیریت کلان که گفتمان شهرسازی را در شهرها حاکم می‌کند، می‌توان از شیوع کرونا جلوگیری کرد، مسئله‌ای که در طولانی مدت سلامت عمومی را تبدیل به یک امر ایجابی در حوزه شهرسازی خواهد کرد.

یادداشت از: حامد اخگر، دکترای شهرسازی

کد خبر 422209

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.