به گزارش ایمنا، امروزه در سراسر دنیا به تاریخ و تمدن گذشتگان خود احترام می گذارند و ضمن حفاظت و حراست از این آثار برای آیندگان، درآمدهای پایدار نیز از این بناها تولید می شود. در کشورهای اروپایی قوانین سختگیرانه ای برای حفاظت از بافت مرکزی شهرها تصویب شده است و مالکان یک بنای تاریخی ضمن اینکه از تخریب یک اثر خودداری شده اند، از طرفی دیگر با دادن امتیازات ویژه به مالکان آنها را ترغیب به حفظ و احیا کرده اند.
در ایران متاسفانه به دلیل نبود قوانین لازم، همیشه اختلافی بین مالکان بناهای تاریخی و دولت برای حفظ و احیا آثار تاریخی وجود داشته و متاسفانه شاهد بودیم با انداختن آب به زیر بناهای تاریخی و یا تخریب عمدی، بسیاری از بناها در دهه های ۶۰ تا ۸۰ شمسی تخریب شدند. خوشبختانه در ۱۰ سال اخیر با ایجاد بازار جدید به نام "بازار اقتصاد میراث فرهنگی" و ورود بخش خصوصی به این حوزه، "موج احیا بناهای تاریخی" در سرتاسر ایران شکل گرفته به گونه ای که این موج ابتدا از شهر کاشان آغاز و امروز به سایر شهرها همچون اصفهان، شیراز، یزد، کرمان، قزوین، تهران و .... تسری پیدا کرده است. این گزارش را که پیشتر در نهمین شماره مجله الکترونیک «شهرگاه» منتشر شده است، در ادامه میخوانید:
نبود نقشه راه در هدایت موج احیا بناهای تاریخی کشور
رضا فیضی، استاد دانشگاه رشته مرمت بناها و بافتهای تاریخی و مشاور پروژههای مرمت شرکت عمران و بهسازی با اشاره به موج احیا بناهای تاریخی گفت: امروز موج احیای بناهای تاریخی در برخی از شهرها به شدت شکل گرفته و در برخی از شهرها این موج کاملا خاموش بوده و این فعال و فعال نبودن موج، تحلیل خاص خود را دارد.
وی با بیان اینکه از ابتدای قرن شمسی حاضر این موج کم کم با جریان حفاظت و ثبت بناهای تاریخی آغاز شد، افزود: موج احیا نیز از ۶۰ سال پیش به صورت جدی در کشور ما شروع شده و شاهد تغییر کاربریها چون خانه قوام السلطنه به موزه آبگینه در دهه ۵۰ و یا کاروانسرای مادرشاه به هتل عباسی اصفهان بودیم. چندین نسل ما شاهد بودیم. پس از انقلاب اسلامی تا اواسط دهه هشتاد نیز شیوه احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی مقوله اصلی دولت و شهرداری بوده و اساساً بخش خصوصی به آن معنای جایگاهی نداشته است و دلیل این امر نیز جذاب نبودن برای این حوزه بوده چون این موضوع به اقتصاد پویای بخش خصوصی کمک نمیکرده است.
صاحب نظر حوزه مرمت بناها و بافت های تاریخی ضمن اشاره به دغدغه متخصصان حوزه میراث فرهنگی برای حفاظت از آثار تاریخی، تصریح کرد: در تمام این سالها متخصصان حوزه بناهای تاریخی یک دغدغه داشتند که اگر این حجم از بناهای تاریخی و ارزشمند را بخواهیم حفاظت کنیم، با روش گلخانه و دولتی شدنی در هیچ جای دنیا امکان پذیر نخواهد بود و دولت آنقدر بودجه ندارد. از سویی دیگر اصلاً دولت متولی خوبی برای حفاظت از بناهای تاریخی هم نیست و این باید در اختیار مردم و بخش خصوصی باشد تا هم رقابتی باشد و هم با کیفیت. برای اینکه این اتفاق بیفتد نیازمند یکسری زیرساختهای اقتصادی در کشور هستیم چرا که اقتصاد باید احیا و پویا شود و سرمایه ها به این سمت بیایند.
وی اظهار کرد: از حدود ۱۵ سال پیش تاکنون موج احیا در بناهای تاریخی راه افتاده و شدت گرفته است؛ انگار که این آرزوی متخصصان برآورده شده است. در ابتدا در شهر کاشان موج احیا بناهای تاریخی آغاز شد؛ در ۱۰ سال گذشته هرکسی یک سرمایه ای داشته، در شهر کاشان خانه تاریخی خریده و قیمت خانه های تاریخی این شهر ۱۰ برابر شده و خانه هایی که تا دیروز خراب میشدند، امروز جذاب شدند و مشتری پیدا کردند و در یک چرخه اقتصادی قرار گرفتند. این اتفاق در شهرهای دیگر چون اصفهان، شیراز و .. هم رخ داده و تمام خانههای تاریخی مشتری پیدا کرده و سرمایهگذار برای تغییر کاربری به سمت آنها می رود.
فیضی وجه مشترک تمام شهرهایی که موج احیا در آنها شکل گرفته را توریسیم عنوان می کند و اذعان می دارد: وقتی نگاه میکنیم متوجه میشویم که همه شهرهایی که موج احیا در آنها شکل گرفته یا توریسم پذیر هستند و یا موقعیت استراتژیکی نسبت به دو شهر توریسم پذیر دارند مثل کاشان که در بین استان تهران و اصفهان قرار گرفته است و اطراف این شهر کلی جاذبههای تاریخی وجود دارد. البته همه این شهرها وجه مشترکی دیگری دارند و آن نداشتن برنامه منظم و واحد در جذب سرمایه گذار است چون اقتصاد گردشگری در این شهرها بالا رفته است به صورت طبیعی مردم را جذب کرده ولی در شهرهایی مثل بیرجند که بناهای واجد ارزش و تاریخی بسیاری دارد، این اتفاق متاسفانه رخ نداده است. پس دولت و شهرداری در سطح کلان هیچ نقشی در جریان سازی این موج نداشتند و این موضوع به صورت طبیعی جلو رفته و اتفاقات سیاسی اجتماعی نیز باعث قوی و ضعیف شدن این سرمایهگذاریها میشود.
وی افزود: همین کاشانی که امروز ما ذوقزده هستیم که بناهای آن احیا می شوند، فکر کردیم که می شود آیا کل شهر تبدیل به رستوران هتل و یا هاستل شود و این شهر چقدر ظرفیت فضاهای اقامتی دارد؟ امروز شهر یزد ثبت جهانی شده و آثار جهانی زیادی دارد و پتانسیل جهانی دارد. اکثر خانه های شهر یزد امروز تبدیل به هاستل و بوتیک هتل میشوند و قانونا هر اتاق نیاز به یک سرویس بهداشتی دارد. اما آیا امروز ساختارهای فاضلاب شهری برای بافت تاریخی یزد مهیا شده است؟ قطعاً همه چاههای شهر جذبی هستند و در ۱۵ سال آینده این شهر بر روی دریایی از فاضلاب که در این سالها جمع شده است، قرار می گیرد. آیا ما به این مسائل فکر میکنیم و آیا همچنان ذوقزده هستیم که این بناها مرمت می شوند و حیات دوباره به بافت می آید ولی آیا آن روی سکه را هم میبینیم؟ آیا برنامه کلان حفاظتی را برای بافت های تاریخی دیدهایم؟ من منکر این نیستم که از این منابع در جهت خدمات عمومی نباید استفاده کرد ولی این موضوع برنامه ریزی می خواهد و در اینجا باید وزارتخانه میراث فرهنگی برنامهریزی کند و برنامه کلان را به مدیریت شهرهای تاریخی بدهد تا آنها نیز برنامهریزی کنند و در این صورت است که بسیاری از این بناها برای خدمات توریستی استفاده شده ولی باید از هیجان زدگی عبور کنیم.
این استاد دانشگاه گفت: هدایت و برنامه ریزی برای موج احیا وظیفه بدنه تخصصی و مدیریت کلان است، اما متاسفانه مدیریت کلان و بدنه تخصصی همیشه پشت سر بدنه اقتصادی جلو میرود و مهمترین آسیب امروز این است که خیلی از شهرها به صورت روال طبیعی کف جامعه پیش میرود و شهرهایی که پذیرش جریان توریسم و اقتصادی را ندارند، موج احیا در آن شهرهارخ نداده و همه این موضوعات نشات گرفته از این است که متاسفانه نقشه راه نداریم. اینجا جایی است که باید وزارت میراث فرهنگی نقشه راه را به وجود آورد تا قبل از اینکه این موضوع تبدیل به فاجعه شود، برنامهریزی برای انجام آن ریخته شود.
برترین راه حفاظت از اماکن تاریخی، احیای این اماکن است
علی اصغر بدری؛ مدیر عامل «موسسه مطالعات اندیشه شهر و اقتصاد»، با اشاره به موج احیا بناهای تاریخی گفت: بیش از ۳۶۰۰۰ بنای تاریخی ثبتشده و چندین برابر آن بنای تاریخی ثبتنشده در کشور موجود است که مرمت و نگهداری آن از توان بخش عمومی خارج است.
وی با اشاره به عملکرد ضعیف بخش عمومی در تملک، مرمت و احیای این اماکن، گفت: در هیچ کجای دنیا، دولت و شهرداریها به صورت مستقیم به این عرصه ورود نمیکنند و به جای این کار در صدد حمایت از بخش خصوصی و اعمال نقش حاکمیتی از جمله تدوین سیاستها، استانداردها و نظارت بر عملکرد مالکان و بهرهبرداران بر میآیند. این در حالی است که دولت و شهرداری مانند سایر عرصههای اقتصاد، در این حوزه هم نقش متصدی را ایفاء میکنند.
این کارشناس، عملکرد شهرداری تهران در تصمیم به تملک و احیای ۱۰۰ خانه تاریخی برای مدیران شهرداری را مورد نقد قرار داد و اعلام کرد: تصمیم شهرداری از بعد اقتصاد احیاء از این زاویه که منابع مالی زیادی را درگیر میسازد و شهرداری را وارد امور تصدیگرایانه میکند، غلط است. لیکن از آنجایی که این مسئله میتواند به عنوان پروژههای محرک توسعه نقش ایفاء کند، قابل تامل است؛ چرا که حضور مدیران شهرداری در بافت تاریخی میتواند به ارتقاء کیفیت زندگی و خدمات و زیرساختهای شهری در این بافتها کمک کند.
علی اصغر بدری اضافه کرد: شهرداری کارهای مهمتری در بافت تاریخی دارد که همگی کارآمدتر هستند و حتی زمان و هزینه کمتری نیاز دارند. به عنوان نمونه هنوز بافت تاریخی تهران طرح جامع ندارد و اقدامات در این زمینه از نظام یکپارچه و هماهنگ برخوردار نیست. از سوی دیگر دولت یا شهرداریها تنها در موارد شکست بازار مجاز به مداخله مستقیم هستند و تملک فقط باید به بناهایی که مصوبه کمیته تشخیص نفایس دارند، تپههای تاریخی و آثار باستانی که بخش خصوصی انگیزهای برای حفاظت از آنها ندارد، منحصر شود.
به اعتقاد این مدرس دانشگاه، یکی از مهمترین راهکارها برای احیای بافتهای تاریخی، بازگرداندن زندگی به این بافتها و پرستیژ بخشیدن به سکونت در این بافتهاست و برای این منظور شهرداری باید مشوقهای لازم را در نظر بگیرند. همچنین در جهت تشویق احیاگران و به منظور شکل دادن به بازار مرمت و احیای اماکن تاریخی، باید از ابزارهایی مانند ارائه اعتبار، یارانه، آموزش، مشاوره، ترویج، تسهیلگری، ارائه خدمات فنی، ارائه اطلاعات و ارائه زیرساخت فنی- مالی بهره جست.
وی که به عنوان یک فعال مدنی در حوزه میراث فرهنگی سخن میگفت، از به اصطلاح «اولترامیراثیها و کاسبکارها» گلایه کرد و افزود: کاسبکارها سنگینترین گناه را دارند؛ چرا که یا به دنبال پاککردن این اماکن از بنای با ارزش آن هستند یا با استقرار فعالیتهایی که با شأن بنا تناسبی ندارد یا فراتر از ظرفیت و کشش آن است، به این اماکن آسیب میزنند.
بدری در ادامه اضافه کرد: اولترامیراثیها هم همواره با دیدگاههای صُلب خود مانع احیاء اماکن تاریخی میشوند و قصد دارند همه اماکن تاریخی را به شیوه موزهای حفاظت کنند و این در حالی است که تجربه نشان داده که نگرش موزهای برای حفاظت به دلیل هزینههای بالای آن برای بخش عمومی یا مالکان جواب نمیدهد و دست آخر همه چیز به حال خود رها خواهد شد.
مدیر عامل «موسسه مطالعات اندیشه شهر و اقتصاد» در نقد دیدگاه به اصطلاح اولترامیراثیها بیان کرد: اگر همه بناهای تاریخی به صورت موزهای حفظ شوند، آیا به اندازه کافی مخاطب به این بناها مراجعه میکند؟! چند نفر و هر کدام چند بار برای مشاهده ارزشهای هنری و معماری این بناها به آن مراجعه میکنند؟! بنابر این راهی به جز احیای این بناها باقی نمیماند و نگرش موزهای اساسا احیاء محسوب نمیشود.
وی افزود: برای باززندهسازی اماکن تاریخی، علاوه بر مرمت کالبد این بناها باید روح را در این بناها دمید که لازمه آن تهیه طرح احیا است. این طرحها معمولا کلیه ابعاد انسانی فضا یعنی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و گردشگری را مورد مداقه قرار میدهد. بنابر این مرمت باید مبتنی بر طرح احیاء باشد؛ نه اینکه مانند حمام نواب واقع در عودلاجان، اول مرمت کنیم و بعد ببینیم که این مرمت برای چه کاربری و کاربردی صورت گرفته است؟!
این کارشناس اقتصاد احیا تاکید کرد: در احیای اماکن تاریخی باید بخش خصوصی محور باشد و در ارائه طرح احیاء باید جوامع ذینفع چه در تهیه طرح و چه در اجرای آن، نقش اصلی داشته باشند. همچنین طرح احیاء باید به خوداتکایی بنا به لحاظ اقتصادی منجر شود، نیازهای معاصر و استانداردهای خدماترسانی را رعایت کند و از سوی دیگر حتیالامکان از صنایع خلاق و اقتصاد پرستیژ بهره جوید. در این صورت سبک زندگی به نفع استفاده از خدمات ارائه شده در این بناها تغییر میکند و بازار آنها رونق خواهد گرفت.
وی با تاکید بر محوریت دادن به نقش نهادهای مدنی چه به عنوان دیدهبان و چه به عنوان وزنه تعادل در تمامی اقدامات علمی، صنفی و اجرایی، عنوان کرد: استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی به ویژه «توسعهگران املاک و مستغلات» و همچنین ایجاد نهاهای کارگزار مشابه «دفاتر تسهیلگری» میتواند به شکلگیری بازار و راهاندازی دومینوی مرمت و احیای اماکن تاریخی کمک کند.
این مشاور و پژوهشگر اقتصاد احیا در پایان سخنانش آرزو کرد: امید است با جمیع اقدامات صورت گرفته، بتوان سرمایه فرهنگی نهفته در این اماکن را متبلور کرد و بازار میراث فرهنگی را شکل داد و با فعلیت بخشیدن به ارزشهای اقتصادی آنها، ضمن حفاظت از این بناها، از ظرفیت آنها جهت توسعه و اشتغالزایی بهره جست.
بدری عنوان کرد: اماکن تاریخی یک سرمایه فرهنگی و یک دارایی بین نسلی هستند. اما شکلدهی بازار میراث فرهنگی به منزله لحاظ نکردن این ارزشها نیست بلکه بالعکس، به شفافیت منجر میشود و ارزش واقعی این دارایی را به رخ فعالان میکشد.
وی ضمن ابراز خرسندی از اینکه این بازار طی یکی دو سال گذشته به سمت شکلگیری حرکت کرده است، گفت: به عنوان مثال در شهر یزد بنای تاریخیای که تا دو سال پیش کمتر از متری سیصد هزار تومان خرید و فروش میشد، اکنون با رونق گردشگری تا متری شش میلیون تومان معامله میشود و اینجاست که ارزش عیانشده این بناها باعث شده است که مالکانی که میخواستند تا چند سال پیش از شر بنای خود خلاص شوند، الان با چنگ و دندان در صدد حفظ آن برآمدهاند و میخواهند آنها را احیاء و از آن بهرهبرداری کنند.
تغییر جدی در مواجهه با بافتها و بناهای تاریخی
منوچهر معظمی؛ عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر تهران با اشاره به ابعاد حقوقی، فنی- کالبدی، اقتصادی و مدیریتی مقوله احیای اماکن تاریخی و ضرورت بسترسازی فرهنگی و اجتماعی برای تحقق امر احیا، گفت: این بستر و رویکرد در کشور ما نیازمند ترمیم است و این تغییر جدی در مواجهه با بافتها و بناهای تاریخی، هم باید در اذهان و نگرش مدیران و مسئولان و هم افکار عمومی و عامه مردم صورت پذیرد.
وی افزود: در این حالت میتوان امید داشت که نگاه توسعهای و نگاه حفاظتی به بافتها و بناهای تاریخی در تعاملی پویا، به وحدت رویه و توافق مثبتی برای احیای اماکن تاریخی برسد.
نباید شکل دادن بازار میراث فرهنگی منتهی به کسب سود صرف شود
محمد سعید ایزدی؛ معاون سابق وزیر راه و شهرسازی از اینکه اطلاق واژه کالای میراثی به اماکن تاریخی، ارزش آنها را تا حد زمین و املاک کاهش میدهد و مبادله آن را تداعی میکند، گفت: نباید شکل دادن بازار میراث فرهنگی منتهی به کسب سود صرف شود و به اقتصادیون اجازه داد که هر برخوردی با اماکن تاریخی داشته باشند، بلکه باید دنبال راهکاری برای حفاظت از این اماکن بود.
وی به تجارب خارجی اشاره کرد و افزود: باید دید چگونه میشود از زاویه فرهنگی به اقتصاد نگریست؛ نه آنکه شأن یک بنای تاریخی را در حد کالای مبادلهای تنزل داد و کسب درآمد را در اولویت قرار داد. از این رو ورود بدون برنامه بخش خصوصی و سرمایهگذار با هدف درآمدزایی، منجر به ویرانی این اماکن میشود. برای اجتناب از این کار باید دولت ورود کند و همچنین نباید از فرهنگسازی و اطلاعرسانی غافل ماند.
تعیین ارزش مادی به معنای مبادلهای کردن بنای تاریخی نیست
فرامرز پارسی؛ مدیر عامل شرکت مهندسین مشاور عمارت خورشید با اشاره به ضرورت ارزشگذاری اماکن تاریخی، گفت: در دنیا با استفاده از روشهای علمی و با توجه به ارزشهای اجزای بنا نظیر مولفههایی مانند زمین، بنا، آثار هنری، تعداد مراجعان، خدماتی که در آن ارائه میشود و فضای سبز و عمومی، ارزش بازاری آن بنای تاریخی محاسبه میشود.
وی افزود: مسئله ارزشگذاری مادی منافاتی با ارزشهای معنوی بنا ندارد و تعیین ارزش مادی به معنای مبادلهای کردن آن بنا نیست بلکه باعث میشود ارزش آن سرمایه برای جامعه یا مالک مشخص شود. به عبارت دیگر ارزش بالای بنا به همگان یادآور میشود که با این بنا هر کاری نمیتوان کرد و جایگاه واقعی آن کجاست؟
ارزش واقعی اقتصادی بناها و بافتهای تاریخی بروز شود
احسان ایروانی؛ مدیر عامل سابق صندوق احیاء و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی گفت: احیا، یک واقعه جدی است که این روزها مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است که ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ویژهای دارد. بنابر این باید توجه داشت که مقوله احیا با مقوله حفاظت دو مسئله متفاوت است.
وی به انتقاد از شهرداریها پرداخت و افزود: مدیریت شهری با مقوله احیا فاصله دارد و دیدگاههایی را طرح میکند که مربوط به چهار دهه پیش است. ایده خرید تعدادی پلاک حتی به عنوان یک طرح موضعی و موضوعی نیز نمیتواند به احیای بافتهای تاریخی منجر شود. حتی حمایتهایی که بر اساس مصوبه «سیاستهای اقتصادی، جذب مشارکت بخش خصوصی در حفظ و احیای اماکن تاریخی» ۴ تا ۵ سال پیش برای تشویق مالکان وضع شده بود، بلاتکلیف مانده و بهتر است این حمایتها در اولویت قرار گیرد.
ایروانی اضافه کرد: اطلاق لفظ کالا به اماکن تاریخی فینفسه مسئله بد و منفیای نیست و باید جریانی اتفاق افتد که ارزش واقعی اقتصادی بناها و بافتهای تاریخی بروز یابد. تا آن زمان رویایی فاصله زیادی داریم و در حال حاضر بسیاری از کسانی که به مسئله احیای اماکن تاریخی روی میآورند، از زاویه اقتصاد پرستیژ و برای معرفی و تبلیغات خود ورود میکنند؛ نه اینکه دنبال کسب درآمد باشند. این در حالی است که تامین امنیت اجتماعی بافتهای تاریخی ریشه در بارز ساختن ارزشهای اقتصادی این بافتها دارد.
وزارت میراث فرهنگی بیشتر به دنبال مرمت بود نه احیاء
رجبعلی خسروآبادی؛ مدیر کل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اظهار کرد: باید نوع نگاه را در برخورد با بافتهای تاریخی اصلاح کرد. استراتژیای که سازمان میراث فرهنگی در گذشته اتخاذ کرده، لازم بود ولی کافی نیست؛ چرا که این سازمان بیشتر به دنبال مرمت بود نه احیاء.
وی با ابراز تاسف از مغفول ماندن مسئله احیاء در تصمیمات دولتمردان و مدیران شهری اعلام کرد: در صورتی که دولت و مدیریت شهری تاکید را از روی مرمت به سمت احیاء معطوف کند، خود به خود مرمت و در نتیجه حفاظت هم حاصل میشود.
نظر شما