ملتها و کشورهایی که امروز تصمیم جامع و سرنوشت سازاز نوع" تصمیم کبری" میگیرند در فردای پساکرونا سهمی ماندنیتر و اثر بخشتر در سپهر فردای جهان خواهند داشت. جهانی شدن کرونا موجب شد که بشر امروز حداقل در کوتاه مدت به نیاز مشترکی به نام "زنده ماندن "دست پیدا کند، چیزی که در دوره قبل آن را بدیهی، اولیه و از پیش داشته و طبیعی میدانست.
در مورد سیاستها و برنامههای کنترل و مقابله با کرونا روشهای متعددی در کشورها تجربه شده است که فصل مشترک آنها این آموزه مهم است که کرونا تا مقاوم شدن بدن انسان به انواع ویروس و مرحله پاندومیک، شکست دادنی نیست؛ باید آن را مهار کرد، زیرا در چرخه دگردیسی زیستی ویروسها، گونههای جدید سربلند خواهند کرد به طوری که فردا کووید ۲۰ و ۲۱و غیره مهمان ناخوانده ماست.
ایده شکست دادن برخاسته از اندیشههای انسان مغرور، علم و سیاست سلطهجویانه دوران مدرنیسم است که با شیوع ویروس کووید ۱۹ شوک و تلنگر جدی بر آن وارد شده است. روابط بین ملت، دولتها و اولویت سیاستها و برنامههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در حال حاضر در معرض دگرگونی است، نظام معرفت شناختی باورها، اعتقادات و ارتباطات اجتماعی، هنر، فرهنگ و سپهر سیاست و اقتصاد در حال پوست اندازی و تغییر است.
در دوره گذر از کرونا ایمنی شهروندان و سلامت جسمی، روانی و اجتماعی پایدار آنان در صدر نیازها و سیاستگذاریها و برنامههاست کرسی نشینان مجالس قانونگذاری، مجریان دولتها، حکومتها و مسندنشینان قضا و داوری چارهای جز بها دادن بیشتر به بهزیستی و رفاه مادی و معنوی مردم جوامع خویش ندارند.
اینک زمان افزایش سهم سلامت و رفاه در کیک بودجه کشورها و جوامع است و این ممکن نیست مگر آن که در دوره پسا کرونا از سهم بودجه جنگ، تولید جنگ افزار و سلاحهای کشتار جمعی کاسته شود.
مهمترین چالش امروز کشورها و جوامع در عهد کرونا برقراری تعادل بین استراتژی "معیشت" و "سلامت" است، اقتصادهای بزرگ جهانی با تزریق بستههای مالی در صدد هستند تا از رکود پیش رو کمتر صدمه ببینند و چرخ تولید و تجارت آنها همچنان سریع و سودآور بچرخد، زیرا بر این باورند که همدلیها و همکاریهای امروز موقتی بوده و جهان فردا همچنان رقابتی و منفعت جویانه است.
عهد کرونا در ایران تا چندین ماه دیگر تا مقاوم شدن اعضای جامعه و پاندمیک شدن در مقابل ویروس و یا کشف دارو و واکسن کووید ۱۹ ادامه خواهد داشت، جامعه ما پس از تعطیلات نوروزی سال ۹۹ در مسیر دوراهی " قرنطینه همگانی" و " بازگشت تدریجی به حیات وکار و فعالیت اقتصادی" است از یک طرف نه امکان و نه مدیریت قرنطینه کامل وجود دارد و نه وارد شدن به مسیر ایمنی طبیعی و ابتلا هفتاد درصد و بیشتر مردم به ویروس و فوت چندین میلیون ایرانی بر حسب محاسبه انجمن ایمنولوژی منطقی است، پس چه باید کرد؟
یافتن مسیر با هدف افزایش ایمنی و سلامت شهروندان از یک طرف و حرکت در مسیر شروع فعالیتهای اقتصادی و بنگاههای کسب و کار، آن هم به صورت پلکانی با رعایت حفظ فاصله فیزیکی و رعایت اصول بهداشتی و پروتکلهای پیشگیری، درمان و آماده سازی امکانات و تجهیزات پزشکی و درمانی و حفظ کارآمدی سرمایههای انسانی بهداشت و درمان و کادر درمانی از طرف دیگر راهگشاست.
مراقب باشیم بر اساس پیشینه فرهنگ دوالیسم (دوگانه گرایی) در جامعه ایران یک بعدی و افراطی به مساله و راه حلهای پیش رو نگاه نکنیم و به اصطلاح تک چرخ نرنیم هم چرخ اقتصاد و معیشت را ببینیم و هم چرخ سلامت و مانند دوچرخه سوار ماهر هماهنگ و پایدار پا بزنیم تا در فردای روزگار جزء جوامع درمانده و فرسوده قرار نگرفته و با کمترین تلفات مرگ و میر انسانی رونق اقتصادی را شاهد باشیم و به سلامت به مقصد برسیم، در غیر این صورت در گام نخست با فروپاشی اقتصادی در مرحله بعد فروپاشی اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی جامعه در انتظار ماست.
دکتر رضا اسماعیلی - استاد دانشگاه
نظر شما