چرا سیل منابع آب زیرزمینی را سیراب نکرد؟

افزایش شدت بارش ها و وقوع سیل های بی سابقه در یک سال اخیر پس از چند دهه خشکسالی شدید نه تنها فقر آبی کشور را جبران نکرده است بلکه در نبود مدیریت صحیح، سیلاب های ویرانگر بستر حیات را از بین برده و خسارت های مالی فراوان و تلفات جانی برجا گذاشته است.

وقوع سیلاب‌های ویرانگر بهار ۹۸ در حالی بود که کشور یک دوره خشکسالی شدید را پشت سر می‌گذاشت و نبود آمادگی لازم برای مهار و مدیریت سیلاب، به معیشت و زندگی هزاران نفر در ۲۵ استان درگیر به ویژه گلستان، خوزستان و لرستان آسیب‌های جدی وارد کرد و نزدیک به ۳۵ هزار میلیارد تومان خسارت برجا گذاشت و جان ۷۷ نفر را گرفت این در حالی بود که به رغم آبگیری بسیاری از سدها، به دلیل بی برنامگی میلیاردها مترمکعب آب شیرین از سدهای خوزستان برای جلوگیری از کاهش خسارت سیل به خلیج فارس تخلیه شد.

برپایه گزارش سالانه دفتر کنترل سیلاب و آبخوان داری سازمان جنگل‌ها سال گذشته، ۱۳۸ سیل در ایران اتفاق افتاده است. این در حالی است که از زمستان ۹۸ نیز کارشناسان از وقوع بارش‌های سیل آسا در بهار ۹۹ خبر می‌دادند و طبق پیش بینی‌ها در روزهای نخست امسال در استان‌های جنوبی و غربی کشور خروش سیلاب‌ها را شاهد بودیم. به رغم اینکه شدت سیل امسال مانند سال گذشته نبود اما بنابر آخرین آمارها بر اثر حوادث جوی امسال ۲۲ نفر مصدوم، یک نفر مفقود و ۲۱ نفر فوت شدند.

نتایج تحقیقات و پیش بینی‌های کارشناسان نشان می‌دهد که به دلیل تغییرات اقلیمی در مناطق مختلف کشور در سال‌های پیش رو افزایش دفعات وقوع سیل را تجربه خواهیم کرد، این امر به نگرانی کارشناسان درباره آینده اقلیمی ایران دامن زده است زیرا نبود برنامه و ضعف مدیریت برای مهار سیلاب، نعمت بارندگی و سیل را به بلای طبیعی تبدیل می‌کند.

این در حالی است که مدیریت صحیح سیل، کشوری با اقلیم خشک ایران را که بسیاری از دشت‌های آن بر اثر برداشت‌های بی رویه منابع آب زیرزمینی در وضعیت بحرانی قرار دارد، از فقر آبی نجات می‌دهد. روش‌های مدیریتی برای مهار سیلاب وجود دارد که می‌توان با کمک آن وضعیت منابع آبی را بهبود بخشید. در این زمینه خبرنگار ایمنا با پروفسور پرویز کردوانی، پدر کویرشناسی ایران گفت وگویی داشته است که در ادامه می‌خوانید:

آیا ایران در ترسالی قرار گرفته است؟

ایران هم اکنون در دوره ترسالی نیست اما اگر بارندگی‌ها دو سال دیگر ادامه داشته باشد ترسالی خواهد بود با این حال به جای اینکه از این دو سه ترسالی درست استفاده کنیم، بستر حیاتمان "خاک" در حال از بین رفتن است.

کره زمین گرم شده و اقلیم آن تغییر کرده است؛ از یکسو یخ‌های قطبی در حال ذوب شدن و سطح آب دریاها در حال بالا آمدن است، شهرهای ساحلی در خطر زیرآب رفتن است پس مردم این مناطق به سمت ارتفاعات می‌روند این در حالی است که در ایران نیز شهرها در حال کشیده شدن به سمت ارتفاعات هستند زیرا دشت‌های ما آب ندارد. از سوی دیگر ما نمی‌دانیم چه زمانی باران خواهد بارید؛ برای مثال در روزهای اخیر در جنوب بوشهر، کنگان، در یک ساعت ۱۰۰ میلی متر بارندگی شده است.

قدیم‌ها می‌گفتند اصفهان هفت سال خشکسالی و شش سال ترسالی دارد بنابراین می‌توانستند روی زمان بارش‌ها حساب کنند اما امروز گرمایش زمین سبب تغییراتی شده است پس باید آمادگی داشته باشند که اگر باران‌های شدید آمد، آب حاصل را ذخیره و استفاده کنند.

در حالی که مسئولان امر عادت کردند که وقتی باران نمی بارد می‌گویند بارش‌ها کاهش یافته است و از حقابه کشاورزان کم می‌کنند و کشاورز باید کشت جایگزین و کم آب بر بکارد در نتیجه تولید کم می‌شود و مواد غذایی از خارج وارد می‌کنند؛ امروز نیز که بارندگی‌های مطلوبی را شاهد هستیم به کشاورزان هشدار می‌دهند که مواظب باشید سیل خرابی و خسارت وارد نکند.

این روش‌ها درست نیست، در دنیا علم وجود دارد و می‌توان با استفاده از دانش و علم کاری کرد که این بارندگی‌ها نعمت باشد. اگر از بارندگی‌ها درست استفاده شود وضعیت آبی کشور را می‌توان بهبود بخشید و فقر آبی چندین ساله را از بین برد اما وقتی برنامه‌ای برای آن نداریم، بارندگی و سیل مایه بدبختی است‌.

علت وقوع سیل‌های مخرب در ایران در سال‌های اخیر چیست؟

به اعتقاد من سیل خوب است زیرا تمام دشت‌های حاصلخیز از سیل به وجود آمدند اما سیل‌های مخرب امروزی بستر حیات "خاک" را از بین برده است و با بارندگی کم نیز سیلاب‌های خطرناک براه می‌افتد. خاک بستر نگهداری گیاه است و گیاه از وقوع روان آب جلوگیری می‌کند. علت سیل‌های مخرب خوزستان از بین رفتن خاک و نبود پوشش گیاهی است.

چندی پیش در یک مقاله نوشته بودند در تحقیقات ما معلوم نشد مسئول سیل کیست؛ در حالی که به عقیده من سیل مسئول ندارد خرابی دارد و برای جلوگیری از آن باید به دنبال راهکار بود تا وقتی بارندگی شدید است سیل به راه نیفتد به ویژه در کشور ما که به دلیل اقلیم خشک بارندگی کمی دارد و گرم شدن کره زمین نیز سبب کمتر شدن بارش‌ها شده است. از یک سو خشکسالی و از سوی دیگر افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و صنعت سبب شده ایران از نظر منابع آبی فقیر باشد.

هر چند مدتی در کشور طرح‌هایی جدید اجرا می‌شود برای مثال رئیس جمهور در موقعیتی سیصد طرح در استانی مانند یزد افتتاح می‌کند، این طرح‌ها نیاز به آب دارد در حالی که میانگین بارشی یزد ۶۰ میلی متر در سال است. نباید آن همه صنایع تأسیس شود. در این مملکت حواسشان به مدیریت آب نیست، حواسشان به توسعه است آن هم توسعه بی رویه نه پایدار؛ توسعه بی رویه شهرها، صنایع و کشاورزی سبب شده بیش از اندازه منافعمان مصرف کنیم و به فقر آبی دچار شویم.

سطح آبخوان‌ها و ذخیره چاه‌ها به شدت کاهش یافته است. زمینی که با کندن ۲۰ متر به آب می‌رسید امروز باید ۴۰۰ متر حفر شود تا به آب رسید، مثل رفسنجان و ابرکوه؛ برخی مسئولان امر بارها گفته اند منابع آب زیر زمینی را باید ۴۰ درصد برداشت می‌کردیم اما ۶۰ درصد برداشت کردیم؛ از این جمله حرص می خورم چرا که به جای تکرار آمار باید راه حل بیابند، دست روی دست گذاشتن منابع زیر زمینی را از فقرآبی نجات نمی‌دهد.

چه کنیم که سیل‌های مخرب راه نیفتد و نعمت باشد؟

اجرای درست طرح‌های آبخیزداری راهکاری برای کاهش خسارات سیل و استفاده از آب بارندگی‌ها است. باید برنامه آبخیزداری صحیح داشت تا آب در کوه و زمین نفوذ کند و گل و لای وارد سدها نشود؛ با وجود این در کشور ما محلی را برای آبخیزداری انتخاب می‌کنند که پایین دست سد باشد. به بیان دیگر بیشتر برای سدها آبخیزداری می‌کنند درحالی که در همه مملکت باید آبخیزداری اجرا و جنگل کاری شود.

اجرای صحیح آبخیزداری یعنی چه؟

آبخیزداری باید در سه مرحله از بالادست سد، محل سد و پایین دست آن اجرا شود و تداوم داشته باشد؛ اگر اقدامات درستی انجام دهند هیچ مسئله‌ای ایجاد نمی‌کند. در مرحله نخست بالادست سدها در کوه‌ها باید آبخیزداری شود تا آب نفوذ کند و روان آب ایجاد نشود و سنگ و رسوب را به مخزن سد نیاورد.

متأسفانه در کشور ما به چهار دلیل آبخیزداری‌ها زیاد مؤثر نیست در حالی که اعتبارات زیادی هم برای آنها در نظر می‌گیرند. در ایران اول سد را می‌سازند و پس از چند سال به یاد آبخیزداری می‌افتند که کلی گل و لای و سنگ سد را پر کرده است. از سوی دیگر کارشناسان این دوره سواد کافی ندارند و تحقیق نمی‌کنند در حالی که طرح‌ها و اقدامات باید بجا و درست اجرا شود.

در سال ۱۳۴۹ به من خبر دادند در منطقه "ایستگاه" استان لرستان آبخیزداری کردند اما کوه کنده شده است، همراه با دانشجویانم برای بررسی به محل رفتیم. علت رانش کوه بانکت بندی نامناسب بود؛ آبخیزداری به سه روش بیولوژیک، گیاه کاری یا مکانیکی و مناسب با وضعیت هر منطقه باید اجرا شود.

بانکت بندی روشی از آبخیزداری مکانیکی است که شیارها و کانال‌هایی در خلاف جهت دامنه کوه ساخته می‌شود و هدف از آن کنترل روانآب، پیشگیری از فرسایش خاک و افزایش نفوذ نسبی است اما اجرای نامناسب آن به نفوذ زیاد آب و رانش منجر می‌شود.

مرحله دوم این است که از آبخیز تا محل سد بندهای رسوب گیر بسازند؛ در حالی که امروزه با اعتباراتی میلیاردی بستر رودخانه قبل از سد را لایروبی می‌کنند تا رودخانه عمیق شود و سرریز نکند، این اشتباه است زیرا همه گل و لای به سد می‌رود؛ می‌توان دیواره سیمانی در اطراف رودخانه‌ها ساخت تا از سرریز آن جلوگیری کرد، این پیشنهاد در استان گلستان با کمک استانداری و مردم اجرا شد.

احداث سد انحرافی تنظیمی در پایین دست سدها نیز بسیار اهمیت دارد. هر رود باید دو سد داشته باشد یک سد مخزنی و یک سد انحرافی تنظیمی تا بتوانند با کانال‌های سیمانی آب را به شهر و روستا برسانند.

چرا با وجود افزایش بارش‌ها، بسیاری از دشت‌های ایران در وضعیت بحرانی است؟

جنس خاک بسیاری از مناطق پایین دست سدها ریگی (گراول) است در این دشت‌ها باید طغیان سیلاب را مهار و آب‌های زیر زمینی را تغذیه کنند. در حال حاضر آن قدر در دشت‌های کشور چاه حفر کردند که همه دشت‌ها شکاف برداشته و نشست کرده است؛ این بارندگی‌ها دیگر در دشت‌ها نمی‌توانند نفوذ کنند مانند دشت خوزستان، از این رو سیل راه می‌افتد؛ برداشت بیش از حد آب از منابع آب زیرزمینی سبب تخلیه آبخوان‌ها، ایجاد شکاف و فروچاله ها در دشت‌ها شده است.

با وجود این در ابتدای دشت‌ها که هنوز زمین نشست نکرده و جنس خاک ریگی است تأسیسات تغذیه مصنوعی یا استخر باید احداث کنند که آب را در زمین نفوذ دهد، با این روش می‌توان سیل را مهار و قنات‌ها را آبدار کنند.

قبل از انقلاب اتخاذ روش تغذیه مصنوعی دشت‌ها مورد استقبال بود ولی بعد از انقلاب وزارت نیرو در چهار دهه گذشته این کار را نکرد زیرا از آب زیرزمینی پول نمی‌گیرد و آب تغذیه مصنوعی خیلی خرج دارد به این دلیل است که دشت‌های ایران هیچ وقت دیگر حتی با وجود این باران‌ها تغذیه و آبدار نمی‌شود.

به جای اینکه حقآبه کشاورزان و چاهشان را کاهش دهند، با تغذیه مصنوعی می‌توان ده‌ها متر مکعب آب حاصل از باران و سیلی که هدر می‌رود مدیریت و ذخیره کرد تا سطح آبخوان‌ها و منابع آب زیرزمینی را افزایش یابد و چاه‌ها آبدار شود.

چگونه می‌توان در مناطقی که سد وجود ندارد سیل را مهار کرد؟

در دره‌هایی که سد وجود ندارد نیز آبخیزداری با روش پخش سیلاب مناسب است، در جنوب کشور مانند سیستان و بلوچستان و خوزستان می‌توان از پخش سیلاب بهره برد؛ این روش آب را در مراتع پخش می‌کند و به تقویت پوشش گیاهی و تغذیه آب‌های زیرزمینی منجر می‌شود، سیل نیز براه نمی‌افتد.

چرا در گذشته خسارات ناشی از سیل کمتر بود؟

جلوگیری از تجاوز افراد به حریم و بستر پایین دست سدها و ساخت و سازها یکی از مهمترین مسائل در کاهش خسارات ناشی از سیل است؛ در گذشته که سدها نبود مردم دور از حریم و بستر رودخانه‌ها زندگی و دامداری می‌کردند امروزه با گسترش شهرها، رستوران، ساختمان، هتل و پارک در مسیل‌ها و رودخانه‌های فصلی ساخته شده است و به هنگام وقوع سیل وقتی دریچه سدها را باز کنند سیلاب و روان آب مسیر قبلی خود را می‌رود؛ اینجاست که طرفداران افراطی محیط زیست می‌گویند آمریکا سدها را از بین می‌برد زیرا سد مشکل ساز است در حالی که مهار سیل یکی از محاسن سدها بشمار می‌رود، مشکل اجرا نشدن مدیریت صحیح سدها است.

مدیریت سدها در ایران چقدر بر کاهش خسارات ناشی از سیل مؤثر است؟

مدیریت سدها موضوع گسترده‌ای است، از جمله موقعیت و محل احداث سد با توجه به حوضه و بالادست آن؛ متأسفانه در حال حاضر برنامه مدیریت وزارت نیرو برای مقابله با سیل لایروبی رودخانه‌ها و خالی کردن ظرفیت سدها است.

در بارندگی‌های اخیر ۴۰ درصد ظرفیت سدها را خالی کرد زیرا وقتی بارندگی شود باید دریچه سدها را باز کنند و مردم پایین دست قربانی می‌شوند. وزارت نیرو فکر می‌کند مدیریت سدها یعنی این و درخصوص خالی کردن ظرفیت سدها افراط می‌کند؛ سد کرج ۱۰۰ متر ارتفاع دارد اما ۶۰ متر از ظرفیت آن را رسوب و گل و لای پر کرده است و نزدیک به ۴۰ متر آب دارد با وجود این سد را خالی نگه می‌دارند در حالی که ممکن است در آینده بارندگی خوبی نداشته باشیم و آن وقت آب نیست.

خالی نگهداشتن ۳۰ متر از ظرفیت سد یکی از شیوه‌های مدیریت است، اما رسوب کف سدها را با شستشوی هیدرولیکی باید تخلیه کرد تا گنجایش مخزن آن برای ورود و ذخیره آب بیشتر افزایش یابد. سدها را هر سال باید شستشوی هیدرولیکی کرد که آب داشته باشد و اگر سیل آمد مخرب نباشد و جان کسی را نگیرد.

اگر رسوب سدها را تخلیه نکنند سال به سال اگر بارندگی هم باشد امکان ذخیره آب کمتر می‌شود زیرا حجم رسوب هرسال بیشتر و گنجایش سد کمتر می‌شود تا جایی که سد از انباشت رسوب مانند زمین فوتبال تخت می‌شود؛ برای مثال سد کرج و لتیان به مرور وقتی از گل و لای پر شد وقوع سیل خرابی‌های بسیاری برجا خواهد گذاشت هم اکنون از ذخیره سد لتیان برای تهران استفاده می‌کنند.

آیا امکان شستشوی هیدرولیکی همه سدها وجود دارد؟

بله، اما سدها را شستشوی هیدرولیکی نمی‌کنند با وجود این اگر سدی از رسوب پر شد در این حالت می‌توان یک سد بالا دست آن ساخت یا اینکه تاج سد را تا حدود چهارمتر افزایش داد اما این روش‌ها برای سدهای کرج و لتیان کاربردی نیست؛ از این رو معتقدم تا ۵۰ سال آینده کرج و ورامین را آب خواهد برد و تهران نیز آب ندارد.

سد دز در استان خوزستان ۲۰۳ متر ارتفاع دارد در حالی که بنابر گفته وزارت نیرو حدود ۹۰ متر از این سد را گل و رسوب پر کرده است به این دلیل بود که سال گذشته وقتی سیل آمد و دریچه این سد را باز کردند چندین خانوار و روستا را آب برد. از این رو توجه به موقعیت، حوضه و بالادست برای احداث و مدیریت سد ضروری است.

راهکار کشوری مانند هند که در معرض بارش‌های موسمی است برای مدیریت روان آب‌ها چیست؟

با توجه به وضعیت اقلیمی و بارندگی‌های تند و شدید فصل تابستان در این کشور، هندی‌ها در خانه‌های شهری و روستایی که حیاط دارد استخرهای مستطیلی به ارتفاع چهار متر وبه طول شش متر ساخته اند که روی آن پوشش فلزی دارد، به هنگام وقوع سیل این پوشش فلزی را برمی دارند و سیلاب داخل این استخرها تخلیه می‌شود و از آب آن استفاده می‌کنند. این روش را در خیابان‌های این کشور نیز استفاده کرده اند.

به عقیده من مسئولان امر از وزارت نیرو در بخش آب، وزارتخانه‌های راه و کشاورزی، باید بروند و تجربیات دیگر کشورها در مدیریت سیل و منابع آب را ببینند تا به هنگام وقوع حوادث طبیعی مانند سیل بتوان به روش علمی مشکلات را مرتفع و آنها را به نعمت تبدیل کرد.

گفت و گو از: نداسپاهی - خبرنگار ایمنا

کد خبر 417311

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.