عاشقانه هایی که زیبایی پیرامونتان را به رخ می کشد

سرگرمی‌ها که به شما پیشنهاد می‌شود برای لحظه‌هایی است که در قرنطینه خانگی کلافه شده‌اید و دلتان پر میزند برای دیدن عزیزانتان که یکی دو خیابان از شما بیشتر فاصله ندارند اما به علت علاقه شما به آنها برای حفظ سلامتی‌شان، تماشای فیلم و مطالعه کتاب و بازی با خانواده‌تان بهترین راه برای گذراندن وقت است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، داستان‌های عاشقانه همیشه یکی از پرطرفدارترین ژانرهای داستانی‌اند. نفوذ این داستان‌ها در قلب خوانندگان تا حدی است که امروزه کمتر کتاب یا فیلمی پیدا می‌شود که حداقل یک رگه از قصه‌ای عاشقانه در آن روایت نشده باشد.

"خطای بخت ستارگان" کتابی که از خواندن آن پشیمان نمی‌شوید

داستان خطای بخت ستارگان ما داستانی سراسر عاشقانه است، داستانی که بعد از خواندن تنها یک صفحه از آن، دیگر نمی‌توانید از خواندنش دست بکشید. جان گرین نویسنده کتاب خطای بخت ستارگان ما داستان عشق بین هیزل گریس و آگوستوس واترز را بیان می‌کند. داستان عشق زوجی که در نبرد با سرطان با یکدیگر آشنا می‌شوند.

جان گرین برای انتخاب نامی متناسب با داستان کتابش در آثار کلاسیک زیادی جست‌وجو کرد و در نهایت نام این کتاب را خطای بخت ستارگان ما (The Fault in Our Stars) گذاشت. این عنوان، از دیالوگی در پرده اول نمایشنامه «ژولیوس سزار» ویلیام شکسپیر می‌آید که در آن شخصیت گایوس خطاب به بروتوس می‌گوید: « بروتوس عزیزم، خطا در ستارگان بخت ما نیست، بلکه در خود ماست چرا که ما فرودستانی بیش نیستیم.»

جان گرین در کتابش داستان عشقی را روایت می‌کند که اتفاقاً خطا در بخت ستارگان هیزل گریس و آگوستوس است. بختی که فرصت با هم بودنشان را تهدید می‌کند و ستارگانی که برخلاف خواست آن‌ها عمل می‌کنند.

گرین از این نامگذاری هدف بزرگتری هم داشته است و آن‌هم پیامی خطاب به همه کسانی است که در حال جنگ با سرطان هستند، سرطانی که نتیجه یک جایگیری نامناسب ستاره‌هاست. جالب است بدانید عنوانی که مترجم نروژی این کتاب برایش در نظر گرفته است، «لعنت به شانس» است.

این کتاب را نشر آموت با ترجمه‌ «آرمان آیت‌اللهی» به نام «نحسی ستارگان بخت ما» منتشر کرد. نسخه‌ صوتی این کتاب را می‌توانید از فیدیبو خریداری کنید. انتشارات هیرمند این کتاب را با ترجمه  «مریم فرادی» به نام «بخت پریشان» منتشر کرده است. نشر چشمه هم به تازگی این کتاب را با نام «اشتباه در ستاره‌های بخت ما» با ترجمه «مهرداد بازیاری» منتشر کرده است. نسخه‌ الکترونیکی این ترجمه‌ها در فیدیبو موجود است و شما می‌توانید بعد از خرید اینترنتی، آن‌ها را در اپلیکیشن رایگان فیدیبو بخوانید.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: تکه کاغذ تا شده‌ام را باز کردم: «اسم من هزل گریس است. آگوستوس واترز عشق بزرگ زندگی من بود که طالعمان روی ستارگان بختمان نوشته شده بود. عشق ما یک افسانه‌ی عاشقانه بود و من حتی نمی‌توانم بدون اشک ریختن، در مورد آن صحبت کنم. گاس می‌داند. من داستان عشقمان را برایتان تعریف نمی‌کنم چون مثل تمام داستان‌های عاشقانه‌ی واقعی، این داستان هم باید با ما بمیرد.... نمی‌توانم از عشقمان به شما بگویم بنابراین از ریاضی برایتان می‌گویم. من ریاضیدان نیستم اما می‌دانم که بین عدد صفر و یک، بی نهایت عدد وجود دارد. عدد ۰.۱ عدد ۰.۱۲ و ۰.۱۱۲ و بی نهایت عدد دیگر. البته که بین صفر و دو، بی نهایت بزرگ‌تری هست یا بیشتر از آن، بین صفر و یک میلیون. نویسنده‌ای که قبلاً دوستش داشتیم این را به ما یاد داد. روزهایی هست، روزهای زیادی که از اندازه مجموعه‌ی بی نهایت خودم متنفر می‌شوم. دلم اعداد بیشتری می‌خواست. اما گاس، عشق زندگی من، هرچه بگویم بازهم برای قدردانی به خاطر این بی نهایت کوچکمان کافی نیست. من آن را با دنیا عوض نخواهم کرد. تو، بین اعداد این روزها، به من همیشه‌ای را هدیه دادی و من از تو ممنونم."

فیلم خطای بخت ستارگان

خطای بخت ستارگان فیلمی رمانتیک درام آمریکایی به کارگردانی جاش بون، برگرفته از رمانی به همین نام به قلم جان گرین است. در این فیلم شیلین وودلی، انسل الگورت، لورا درن، سام ترمل، نات وولف و ویلم دفو نقش‌آفرینی می‌کنند. فیلم‌برداری بخت پریشان در پیتسبورگ و آمستردام صورت گرفته‌است و در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۱۴ روی پرده سینما اکران شد.

عاشقانه تمام و کمالی است که به کمک آن، بیش از پیش به زیبایی‌ها و شگفتی‌های پیرامون‌تان توجه می‌کنید. یکی از آن فیلم‌هایی است که شاید بی‌نقص نباشند و و در بخش‌هایی اندک، نقاط ضعفی را نیز یدک بکشند اما با این حال، کمتر کسی می‌تواند پس از رویارویی با آن‌ها، تماشای‌شان را به اشخاص دیگر توصیه نکند. فیلم‌هایی که غالباً زندگی یا یک مشت لحظات طاقت‌فرسا را از زاویه‌ای به تصویر می‌کشند که انتظارش را نداریم و به همین دلیل، تأثیرگذار و جذاب می‌شوند. «بخت پریشان» فیلمی است که به عشق دو جوان که هر دو در لبه‌ دره‌ مرگ قدم می‌زنند پرداخته و با استفاده از همین مضمون ساده، نگاه‌تان را به داشته‌هایتان می‌دوزد. داشته‌هایی که شاید ما در زندگی بارها و بارها فراموش‌شان می‌کنیم اما در دنیای این افراد که شاید امروزشان، آخرین روزی باشد که در آن زندگی را تجربه می‌کنند، ارزشی شگفت‌انگیز دارند. با این حال، فیلم بیشتر از این نظر تبدیل به یک تجربه‌ی غیرمنتظره می‌شود که برخلاف جهت خیلی از این فیلم‌های امیدآفرین شنا می‌کند و با این حال، در انتقال مفاهیم زیبایی که آن‌ها با لحظات خارج از واقع‌گرایی‌شان قصد القایشان را داشتند، بی‌نظیر است.

دوز

به قول فرنگی‌ها «ایکس_او»؛ یک بازی دو نفره که فقط یک کاغذ و قلم لازم دارد. در کلاسیک‌ترین شکل ماجرا، در یک صفحه جدولی ۳ در ۳ می‌کشید و هر یک از طرفین یکی از علامت‌های ضربدر یا دایره را برای خودشان انتخاب و تلاش می‌کنند یکی از ردیف‌های افقی، عمودی یا قطری را از آن خودشان کنند.

در کل خانوادگی ماجرا هم می‌توانید سه مستطیل تو در تو بکشید و با چهار خط قطری گوشه‌هایش را به هم وصل کنید. وسط اضلاع هم باید به هم وصل شوند. دو رقیب این بار به جای خودکار، باید نخود و لوبیا به عنوان مهره دستشان بگیرند تا به نوبت روی زمین بازی بگذارند و بالاخره یکی بتواند مهره‌هایش را روی یک خط کنار هم به صف کند. هر کسی بتواند این کار را انجام بدهد، نوبت بعدی به عنوان جایزه با اوست.

کد خبر 415897

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.