تلفیق بحران کرونا، سقوط قیمت نفت و رکود در اقتصاد ایران و جهان و مهمتر از همه تدابیر عالیه مسئولان مربوطه، باعث کاهش شش درصدی شاخص کل در این هفته شد. به این ترتیب شاخص کل در پایان معاملات این هفته در ایستگاه ۵۲۰ هزار و ۲۱۱ واحدی توقف کرد و این یعنی عقب نشینی بازار تا سطوح تجربه شده در روز ۱۱ اسفند گذشته. در این مدت کاهش شاخص هم وزن اندکی کمتر از چهار درصد بود. در واقع بر خلاف اظهار نظر مدیران سازمان که تصمیمات اخیر را در جهت پرهیز از حبابی شدن سهام، کاهش سفته بازی و صیانت از سهامداران میدانند، کاهش بیشتر شاخص کل نسبت به شاخص هم وزن نشان میدهد سقوط ارزش شرکتهای بزرگ بیش از شرکتهای کوچک بوده و در واقع کسانی که در این میان بیشتر مجازات شدهاند، سرمایه گذاران در سهام شرکتهای دارای پشتوانه ارزش بنیادی بودهاند.
کاهش شاخصها در شرایطی رخ داد که در هفته پیش از آن، سازمان بورس با تغییر ارزش حجم مبنا، میزان معامله لازم برای ثبت سقف تغییر قیمت سهام را تغییر داده بود. در واقع اگر چنین دستکاری در مکانیزم بازار صورت نگرفته بود چه بسا شاهد بودیم که سایه بی تدبیری از سایه جنگ بلند تر میشد و سقوط شاخص حتی از هفته سوم دی ماه که سرمایه گذاران نگران رخداد جنگ بودند نیز بیشتر میشد.
جدا از آنچه در یادداشت هفته پیش در خصوص تصمیمات غیرمسئولانه در مجموع ارکان مدیریتی بازار ذکر شد، این هفته هم شاهد استمرار این ابداعات بودیم. در حالی که روز چهارشنبه هفته گذشته سرمایه گذاران بر اساس قواعد حاکم بر بازار اقدام به انجام معاملات خود کرده بودند، ناگهان در آخرین ساعات روز چهارشنبه اعلام شد بر اساس تصمیم هیئت مدیره سازمان بورس از روز شنبه حد نوسان روزانه به دو درصد نسبت به قیمت پایانی روز گذشته محدود میشود. این رفتار که بیشتر به در تله انداختن سهامداران شبیه بود، قبل از آنکه به مرحله اجرا برسد با مداخله رئیس کل بانک مرکزی که عضو شورایعالی بورس است و ارسال نامهای از سوی وزیر اقتصاد ملغی شد تا مجدداً در جلسه شورای عالی مورد بررسی قرار گیرد. اما در هر صورت پیامی که سرمایه گذارن از این تصمیم دریافت کردند تصمیم مدیران سازمان برای جلوگیری از رشد بیشتر ارزش سهام در بازار بود. جلوهای دیگر از این تفکر حاکم بر سازمان در طول هفته نیز قابل مشاهده بود. این در حالی است که حتی آزادترین اقتصادهای جهان نیز در این هفته اعلام کردند با کاهش نرخ بهره، تزریق نقدینگی و حمایتهای دیگر از بازارهای مالی و کسب وکارها در برابر بحران و رکود دفاع خواهند کرد. در نهایت روز چهارشنبه و پس از برگزاری جلسه شورایعالی که در آن مقرر شد دامنه نوسان قیمت در محدوده پنج درصد قبلی بماند بازار نسبت به کاهش ارزش سهام واکنش نشان داد و با رشد جزئی به کار خود پایان بخشید.
در همین زمان که گردانندگان اقتصاد کلان، مسئولان سازمان را از گل به خودی در بازار سرمایه باز میدارند در گوشه و کنار هستند مدیرانی که با اظهار نظرهای خود باعث دلگرمی این مسئولان در ضربه زدن به بازار میشوند. از جمله این مدیران میتوان مدیرعامل سرمایه گذاری اهداف، هولدینگ عظیم زیر مجموعه صندوق بازنشستگی نفت را نام برد که در مصاحبهای مصوبات اخیر را در جهت صیانت از سهامداران خرد عنوان کرده است. امیدقائمی با بیان اینکه برخی رفتارهای سفته بازانه باعث شده بود که قیمت برخی از سهمها از مدار خود و از میزان ارزش ذاتی واقعی فاصله بگیرد، گفت: «به این ترتیب، این نگرانی به وجود آمد که سرمایه گذاران حقیقی تازه وارد، با خرید سهمهایی که خارج از ارزش ذاتی خود هستند، متضرر شوند و تجربه بدی از بازار سرمایه در ذهنشان شکل بگیرد، همچنین جذب مخاطبان بیشتر را برای بازار سرمایه با مشکل روبرو کند. بنابراین در هفتههای اخیر نهاد ناظر بازار سرمایه، با استفاده از مکانیزم عرضه و تقاضا و در واقع محدود کردن دامنه نوسان به دنبال روشهایی هستند که بتوانند با عرضه شرکتهای بیشتر منابع مردم را جذب سرمایه گذاریهای جذابتر کنند.»
برای درک بهتر منظور این مدیر دغدغه مند از جلوگیری از فاصله گرفتن قیمت سهام از ارزش ذاتی خوب است نگاهی جزئی به عملکرد سرمایه گذاری اهداف در عرضه اولیه اخیر داشته باشیم. سرمایه گذاری اهداف به صورت مستقیم مالک حداقل ۱۲۰ هزار میلیارد ریال از سهام شرکتهای حاضر در بازار سرمایه است که در آنها مالکیت بیش از یک درصد دارد. همچنین اهداف از طریق گروه پتروشیمی تابان نیز بیش از ۴۰۷ هزار میلیارد ریال از سهام شرکتهای گروه نفت و پتروشیمی را به صورت مالکیت بالاتر از یک درصد در اختیار دارد.
در ۲۱ بهمن ماه، "اهداف" اقدام به عرضه اولیه شرکت زیر مجموعه توسعه مالی مهر آیندگان کرد. در گزارش ارزشگذاری منتشر شده در سایت شرکت بورس پیش از عرضه اولیه که توسط تأمین سرمایه تمدن تهیه شده است، ارزش شرکت بر اساس خالص ارزش دارایی مبلغ ۸۷ هزار میلیارد ریال برآورد شده است که با در نظر گرفتن عرف کاهش قیمت معاملاتی در شرکتهای سرمایه گذاری بر اساس ۶۵ درصد از خالص ارزش دارایی ارزش هر سهم ۵,۶۲۵ ریال برآورد شد. عرضه اولیه شرکت نیز دقیقاً به همین نرخ صورت پذیرفت. همگان آگاهند که به دلیل عرضه کوپنی سهام تازه وارد توسط بورس و فرابورس، صرف نظر از ارزنده بودن یا نبودن سهم به دلیل محدود بودن عرضه، سهام عرضه شده از روز بعد از عرضه با صف خرید شروع به رشد روزانه پنج درصد میکند.
اکنون با گذشتن تنها ۱۹ روز کاری از این عرضه اولیه، قیمت سهام این شرکت با رشد ۹۸.۵ درصد به هر سهم ۱۱,۱۶۶ ریال رسیده است. این در حالی است که سقف ارزش برآوردی در گزارش ارزشگذاری هر سهم ۸,۶۵۴ ریال بوده است. رشد ۹۸ درصدی ارزش سهام شرکت در حالی است که خالص ارزش دارایی شرکت در این مدت اندکی بیش از ۵۰۰ ریال افزایش داشته است. سرمایه گذاری اهداف در این مدت صرفنظر از ۵۰۰ میلیون سهم که در سقف ارزندگی سهم در روز عرضه اولیه به فروش رسانده، اقدام به عرضه ۵۰۰ میلیون سهم در قیمتهای بالاتر کرده است. عرضه این سهام در نرخهای ۷۹۰۰ تا ۱۲,۰۶۶ ریال صورت پذیرفته است. میتوان تخمین زد سرمایه گذاری اهداف تا اینجا از محل فروش یک میلیارد سهم "ومهان"، ۷,۸۰۰ میلیارد ریال پول از بازار خارج کرده، که بالغ بر ۲,۰۰۰ میلیارد ریال آن به وضوح مازاد بر ارزش ذاتی شرکت بوده و جدا از بالا رفتن خالص ارزش دارایی اهداف در اثر رشد قیمت ومهان است که در گزارشات مدیریتی به آن خواهند بالید و مبنای دریافت پاداشهای مدیریتی خواهد بود.
در این ایام مصاحبه دیگری نیز حیرتانگیز شد. عضو هیئت مدیره کانون کارگزاران در این مصاحبه عنوان کرد که ابلاغیه جدید سازمان در مورد فرآیند صدور کد معاملاتی برای مشتریان جدید بازار سرمایه به همراه اطلاعیه اصلاح موادی از دستورالعمل پذیره نویسی و عرضه اولیه اوراق بهادار را نقطه عطفی در جهت حرفهای تر شدن بازار سرمایه دانست.
سوال اینجاست که آیا مقررات و دستورالعملهای من در آوردی منجر به حرفهای تر شدن بازار سرمایه میشود؟ آیا نقض حقوق شهروندی به صراحت آورده شده در قانون مدنی مبنی بر حق معامله شهروندان منجر به حرفهای شدن بازار سرمایه میشود؟ آیا عامل حبابی شدن قیمت سهام سهامداران خرد ناآشنا به مکانیزمهای بازار هستند یا پولهای کلانی که از قضا توسط حرفهای ترین فعالان بازار مدیریت میشود؟ آیا تاوان ناتوانی سازمان در نظارت بر حباب سازان و ناتوانی کانون کارگزاران در مجاب کردن اعضا به رعایت رفتار حرفهای را باید شهروندان از همه جا بی خبر بدهند؟ آیا این کارگزاران نیستند که به جای تشویق مشتریان به خرید سهام ارزشمند با تحریک آنان به انجام معامله بیشتر و بیشتر موجبات خطای معاملاتی آنها را فراهم میآورند؟ آیا نمیتوان به جای گمراهی تازه واردان به بهانه انواع آزمون و هدایت اجباری نقدینگی آنها به سمت صندوقها، با هزینه کرد جزئی از سود سرشار معاملاتی که نصیب کارگزاران و نهادهای ناظر میشود به سرمایه گذاران در خصوص ارزش ذاتی سهام اطلاع رسانی کرد؟ یا بر عکس باید با برگزاری انواع کلاس آموزش معامله بر اساس نمودارها آنها را تشویق به عدم توجه به ارزش واقعی سهام کرد؟ آیا اکنون که پس از گذشت ۱۱ سال از فعالیت صندوقهای سرمایه گذاری این صندوقها به دلایل مختلف در جلب نظر سرمایه گذاران موفق نبوده اند و سرمایه گذاران حاضرند با پذیرش ریسک معاملات شخصی و صرف زمان و امکانات، خود اقدام به سرمایه گذاری در بازار کنند چنین حقی میتوان برای نهاد ناظر قائل بود که سرمایه آنها را با طراحی انواع موانع به سمت صندوقها هدایت کند تا کارمزد بیشتری نصیب مدیران ناموفق شود؟ و آیا هر جا حبابی در بازار شکل میگیرد پای یک کارگزار در میان نیست؟ یا به صورت مشارکت فعال یا به صورت سکوت در برابر تخلفات مشتریان پر گردش و ثروتمند!
قابل توجه است که این نوشته حاوی هیچ توصیهای برای هرگونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نبوده و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است بنابراین مسئولیت هرگونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران خواهد بود.
** کارشناس ارشد مدیریت مالی، فعال و تحلیلگر بازار سرمایه و بورس
نظر شما