در پایان معاملات روز چهارشنبه شاخص کل با رسیدن به عدد ۵۵۵ هزار و ۱۶۵ واحدی نسبت به هفته گذشته نزدیک به شش درصد رشد داشت. رشد شاخص هم وزن در همین مدت به ۷.۴ درصد رسید.
در روز چهارشنبه، بازار سرمایه شاهد عرضه اولیه دو شرکت صنعتی دوده فام و تأمین سرمایه بانک ملت در یک روز بود که هر دو عرضه با مشارکت بیش از ۱.۶ میلیون سرمایه گذار به انجام رسید. به این ترتیب ۲,۳۸۰ میلیارد تومان به واسطه حضور تملت به ارزش بازار بورس افزوده شد. همچنین ارزش بازار فرابورس نیز با اضافه شدن نماد صدف به میزان ۳۹۸ میلیارد تومان افزایش داشت.
با اصلاح دستورالعمل پذیره نویسی و عرضه اولیه اوراق بهادار مقرر شده است که در عرضههای اولیه سهمیه ای جداگانه برای صندوقهای سرمایه گذاری در نظر گرفته شود. به این ترتیب در عرضه اولیه صنعتی دوده فام، این سهمیه بر اساس ضریبی از تعداد دارندگان واحدهای صندوق سرمایه گذاری تعیین شد که این ضریب برای صندوقهای سرمایه گذاری در سهام ۳۷، صندوقهای سرمایه گذاری مختلط ۱۱ و صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت دو سهم به ازای هر سرمایه گذار در نظر گرفته شده است.
بیماری کرونا نیز که گفته میشود تا به حال حدود پنج تریلیون دلار از ارزش بازارهای سهام دنیا کاسته است، اگرچه هنوز نتوانسته است اراده سرمایه گذاران ایرانی برای خرید سهام را تضعیف کند، اما حاشیههایی در بازار به وجود آورده که از آن جمله میتوان به لغو مجامع بعضی از شرکتها و به تأخیر افتادن آنها و همچنین تغییر ساعات کار کارگزاریها و دعوت از مشتریان برای استفاده از خدمات الکترونیک بهجای مراجعه حضوری اشاره کرد.
اگر چه این بیماری موجب رونق کسب و کار در معدود شرکتهای تولید و توزیع کننده لوازم ضد عفونی و بهداشتی و یا سهامداران آنها نظیر تولید دارو، البرز دارو، گروه دارویی برکت، پخش البرز، نیرو کلر، کلر پارس و سبحان دارو شده است اما با فراگیر شدن رکود در اقتصاد که در زندگی روزمره به وضوح قابل مشاهده است (که منحصر به اقتصاد ایران نیز نبوده بلکه بازارهای صادراتی را هم تحت تأثیر قرار داده است) بدون شک فروش اسفند ماه در بسیاری از شرکتها کمتر از بودجه خواهد بود و باید انتظار داشت این موضوع منجر به اصلاح قیمتی در بازار ایران با تأخیر چند هفتهای نسبت به دنیا، در فروردین ماه شود.
شورای عالی بورس، سازمان بورس و کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار شگفتی آفرین این هفته بازار بودند. این ارکان بازار که انتظار میرود زمینه ساز حضور سرمایههای خرد در بازار، افزایش کارکرد بازار و حرکت آن به سمت بلوغ باشند بنا به روال دو دهه گذشته برای خود کارکرد قیومیت در بازار قائل هستند و در این راستا اقدام به تصمیم گیری هایی کردند که در تناقض با فلسفه وجودی آنهاست. بر این اساس شورای عالی بورس در مصوبهای با پیشنهاد سازمان بورس در خصوص افزایش حجم مبنای شرکتهای بورسی و همچنین اعمال حجم مبنا در شرکتهای پذیرفته شده در بازارهای اول و دوم فرابورس و همچنین شرکتهای قابل معامله در بازار پایه فرابورس موافقت کرد و این تغییرات از دوشنبه اعمال شد.
اعمال حجم مبنا که ابداع دوران مدیریت عبده تبریزی در بازار سرمایه است و در آن زمان به محدودیت دامنه نوسان که یادگار دوران میرمطهری است اضافه شد، جهت کنترل نوسان به ویژه در زمان رفتارهای هیجانی در بازار به کار گرفته میشود. در طول بالغ بر ۱۶ سالی که استفاده از این ابزارها در بازار تجربه شده است مطالعات مختلف دانشگاهی نشان داده است که نتیجه عملی کاربست آنها افزایش رفتارهای هیجانی و تسری نوسانات یک روز به روزهای دیگر است. همچنین این محدودیتها مانع رسیدن قیمت سهام به سطوح تعادلی میشود. جدا از مطالعات دانشگاهی، ۱۱ سال تجربه فعالیت بازار فرابورس بدون اعمال حجم مبنا نشان میداد که در نبود این مانع، معاملات روانتر صورت پذیرفته و بودن این مانع نیز جلوی دستکاری قیمت و رفتارهای هیجانی در بازار بورس را نگرفته بود. حجم بالای معاملات نسبت به ارزش بازار در فرابورس در مقایسه با بورس نشان از اقبال بازار به این روان بودن معاملات داشت. در این شرایط، انتظار آن بود که توجه سرمایه گذاران به بازار روانتر منجر به اصلاح تصمیمات ناصحیح در بازار مادر شود نه اینکه با تسری خطا به فرابورس بر استمرار نگاه طفیلی به بازار تأکید شود.
شاهین چراغی عضو شورای عالی بورس در مصاحبهای با پایگاه خبری بازار سرمایه (که پیشتر نیز انعکاس یک سویه اخبار وتحلیل ها از سو آن مورد نقد قرارگرفته بود) نظر خود درباره این مصوبه را چنین بیان داشته است: «تصمیم گیری در رابطه با افزایش حجم مبنا یک نیاز مهم بود و عمده کارشناسان بازار نیز با آن موافق بوده اند. چون اعدادی که به عنوان حجم مبنا اعلام میشد به سالها قبل برمی گشت و ضرورتاً باید این اطلاعات به روز میشد، همچنین در خصوص اضافه کردن بازار اول و دوم و بازار پایه فرابورس نیز افزودن این مسئله مورد توافق عمده کارشناسان بود.»
این مدیر بلند پایه بیان نکرده است که نظر عمده کارشناسان در چه فرایندی اخذ شده است؟ چه مسئلهای افزایش حجم مبنا را تبدیل به یک نیاز مهم کرده بود؟ آیا ناکارآمدی حجم مبنای پیشین که مبتنی بر تعداد سهام منتشره بود و طبیعتاً با افزایش ارزش سهام مبلغ آن نیز افزایش پیدا کرده بود (روزآمد شده بود) به اندازه کافی نشانگر بیهوده و کج کارکرد بودن این ابزار نبود که اکنون باید با افزایش آن برای چند سال دیگر بازار را با تکرار تجربیات شکست خورده اداره کرد؟ اگر شورای عالی و سازمان بورس اتخاذ این تصمیمات را کارشناسی شده میدانند خوب است این مطالعات را در اختیار بازار قرار دهند. چه بسا بازارهای توسعه یافته نیز بتوانند از این مطالعات بهره ببرند. اگرچه باید اعتراف کرد که برای کارکرد مدیریت شاخص به واقع حجم مبنا ابزاری مفید بوده است.
اما دسته گل دیگر سازمان بورس در این هفته که کانون کارگزاران را نیز در عمل خود شریک کرده است ایجاد فاصله یک ماهه بین صدور کد معاملاتی و انجام معامله توسط تازه واردین بازار بوده است. در این رابطه مدیر نظارت بر کارگزاران سازمان بورس اقدام به صدور نامهای خطاب به همه کارگزاران بر اساس مصوبه هیئت مدیره آن سازمان کرده است که در بخشی از آن آمده است: «آن دسته از کدهای معاملاتی که پس از تاریخ ابلاغ این مصوبه برای اشخاص حقیقی صادر میشود پس از یک ماه از تاریخ صدور، از قابلیت معامله برخوردار خواهد شد. فراهم شدن قابلیت انجام معامله برای این کدها مستلزم سپری شدن مدت یک ماه از تاریخ صدور و منوط به شرکت متقاضیان کدهای معاملاتی جدید و قبولی آنان در آزمونی است که توسط کارگزاران بورس و اوراق بهادار یا توسط شرکتهای کارگزاری و با نظارت کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار برگزار میشود.» و در بخشی دیگر با انجام اصلاحاتی در تعهدنامههای اجباری مخلوق سازمان معامله گران باید اینگونه تعهد کنند: «از عضویت و فعالیت در شبکههای اجتماعی، سایتها و کانالهایی که بر خلاف مقررات اقدام به ارائه تحلیل در خصوص اوراق بهادار مینمایند.... خودداری و پرهیز نمایم. بدیهی است در غیر اینصورت سازمان، بورسها و فرابورس ایران میتوانند کد معاملاتی اینجانب را مسدود نموده و....»
استیصال مدیران سازمان در هدایت جریان نقدینگی به سمت شرکتها و یا ایجاد صندوق پروژههایی که بتوانند رونق بازار ثانویه را به بازار اولیه منتقل کنند، موجب شده است اکنون به مصوباتی روی بیاورند که بی شباهت به ترانه «گنجشکک اشی مشی» نیست زیرا محتوای آن به غیر از تلاش برای دور کردن سرمایه گذاران خرد از بازار سرمایه ندارد.
در کدام بازار موازی محدودیت و ممنوعیت معامله به این صورت وضع شده یا میشود که مدیران سازمان بورس برای خود چنین رسالتی قائل شده اند؟ این مصوبه همانقدر بی مایه است که گفته شود خرید و فروش خودرو نیاز به سپری کردن آزمون حرفه مکانیکی دارد! گذشته از آنکه حق انجام معامله مشروع مگر در خصوص افراد مهجور، صغیر یا ممنوع المعامله به رأی دادگاه، از حقوق مصرح در قانون مدنی است و اساساً صلاحیت سازمان بورس در تصویب چنین مقرراتی مورد سوال است، استفاده از زبان تهدید جهت دور کردن سرمایه گذاران ناآگاه از چنگال شیادان و متخلفان فضای مجازی نیز روی دیگری از ناکارآمدی روشهای سازمان بورس برای سالم سازی فضای بازار است.
قابل توجه است که این نوشته حاوی هیچ توصیهای برای هرگونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نبوده و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است بنابراین مسئولیت هرگونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران خواهد بود.
** کارشناس ارشد مدیریت مالی، فعال و تحلیلگر بازار سرمایه و بورس
نظر شما