به گزارش خبرنگار ایمنا، در حالی که سالیان اخیر شاهد اعتراض فراوان تیمهای پرطرفدار شهرستانی به برخورد تبعیضآمیز صدا و سیما میان تیمهای تهرانی و سایرین بودهایم. حالا اما رئیس هیئت مدیره باشگاه تراکتور با ارسال نامهای به رئیس سازمان صدا و سیما خواستار رفع اینگونه نگاههای نابرابر در این سازمان شد. این در حالی است که پیش از این چندین بار شاهد چنین اعتراضات مشابه از سوی سایر تیمهای غیر تهرانی بودهایم. در تازهترین آنها مسعود تابش مدیرعامل مستعفی باشگاه سپاهان پس از جنجالهای دیدار سپاهان و پرسپولیس و مناظرههای متعدد در صدا و سیما صدای اعتراضش را بلند کرد و بیان کرد که در برنامههای تلویزیونی به او تفهیم اتهام می شده است.
شروع این گونه اعتراضها به رسانه ملی را باید از ذوب آهن و سعید آذری دانست. گاندوها چندین بار به این مسئله در سالهای اخیر اعتراض داشتهاند. نخستین بار زمانی اتفاق افتاد که ذوبیها باید در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا به مصاف استقلال میرفتند. صدا و سیما در زیرنویس اعلام پخش این دیدار در حالی که جلوی نام استقلال کلمه ایران را قرار دادهبود، در کنار اسم ذوب آهن اسمی از ایران نیاورد و این تیم را ذوب آهن اصفهان نوشت تا صدای مدیرعامل وقت این باشگاه را در بیاورد. سال بعد باز هم این حرکت از سوی این سازمان تکرار شد و این بار زیرنویس شبکه خبر نام سه نماینده تهرانی حاضر در لیگ قهرمانان یعنی استقلال، پرسپولیس و سایپا را به همراه عنوان ایران آورد اما بار دیگر جلوی نام نماینده اصفهان خبری از اسم ایران نبود. همین اتفاق باعث شد تا سعید آذری در اولین مسابقه این باشگاه در ورزشگاه فولادشهر از ورود دوربینهای صدا و سیما جهت پوشش بازی ذوب آهن جلوگیری کرد.
حالا نوبت به تیم پرطرفدار تبریزی رسیدهاست که به رفتار تبعیضآمیز رسانه ملی در خصوص تیمهای پایتخت نشینها و دیگر باشگاهها اعتراض بکند. آنها نامهای به رئیس سازمان صدا و سیما نوشتند که در یکی از جالبترین قسمتهای آن قید شدهاست که چه دلیلی بر عدم پخش بازیهای تراکتور از شبکه سه وجود دارد. این تیم تبریزی همچنین تهدید کرده که اگر صدا و سما دست از رفتار خود برندارد، اجازه ورود دوربینهای این سازمان را به یادگار امام تبریز ندهد. باید دید آیا این باشگاه میتواند انحصار سرخآبی پخش زنده شبکه سه سیما را بشکند یا نه؟
در نامه عباس الیاسی به علی عسگری آمده است:
"جناب آقای علی عسگری
رئیس سازمان محترم صدا و سیما
سلام علیکم
احتراماً همانگونه که حضرتعالی مستحضر هستید طبق قانون، رسالت سازمان صدا و سیمای ملی و زیرمجموعههای آن سازمان محترم، توسعه بسترهای علمی، فرهنگی، ورزشی و ایجاد وحدت در جامعه فارغ از هر قوم و زبان و رنگی میباشد و مسئولیت مدیران ارشد و زیرمجموعههای آنها مخصوصاً مجریان و گزارشگران برنامههای مختلف که در معرض دید و خطاب به عموم میباشند، حفاظت از این رسالتها میباشد.
جناب آقای دکتر علی عسگری، برادر بزرگوار، در برنامههای گوناگون در چند سال اخیر دیده میشود که یک سری از مجریان، گزارشگران و تحلیلگران، مخصوصاً در حوزه ورزش فوتبال، موضوعات فوق را رعایت نکرده و باعث خدشه دار شدن وحدت اقوام در جامعه میگردند و به صورت جانبدارانه و کاملاً رنگی و از ظرفیتهای تریبون رسانه ملی، که متعلق به کل اقوام جامعه است، سو استفاده مینمایند، که باید گفت این تیمهای خاص آپارتاید خبری ایجاد نمودهاند.
آقای دکتر، آیا رادیو و تلویزیون ایران متعلق به قوم و یا رنگ و یا شخص خاصی میباشد؟! آیا این تریبون، ملک شخصی مجریان و گزارشگران، که اکثراً نیز کارمند رسمی آن سازمان نمیباشند، است؟! چرا باید این افراد با استفاده از تریبون یک ملت، باعث از بین رفتن وحدت ملی در ایران عزیزمان بشوند؟! آیا اقوام مختلف با زبانهای مختلف در پاسداری از ایران عزیز تلاش نکردهاند و خونشان در حفظ این مملکت داده
نشده است؟
جناب آقای علی عسگری، چرا باید اجازه داده شود که در رسانه ملی، مجریان و گزارشگران ورزشی صدا و سیما به صورت جانب دارانه از تیمهای خاصی از آنها و به صورت علنی پشتیبانی و حمایت کنند؟! و اگر بخواهیم نمونهای از آنها را نام ببریم، آقای میثاقی، مجری برنامه فوتبال برتر و آقای عباس قانع و آقای احمدی گزارشگر فوتبال میباشند. آیا شما و مدیران ارشد صدا و سیما، سبک جدید گزارشگری آقای عباس قانع را دیدهاید؟ آیا این است فرهنگ سازی؟؟ آیا سازمان تحت مدیریت شما از سوابق این فرد خبر دارد؟
جناب دکتر، چرا باید وقتی هواداران تیم ما و یا هر تیم دیگری در مورد احقاق حقوق خود حرف میزنند، باید توسط مجریان و تحلیلگران ورزشی در تلویزیون به وطن فروشی و یا غیره متهم بشوند و در صدا و سیما نیز این امر تأیید گردد؟
آقای دکتر علی عسگری، در هر قوم و قبیله و قشری همیشه کسانی داریم که نظراتشان با اکثریت آن قوم و قبیله، متفاوت میباشد. خوشبختانه در میان ترک زبانها، این عده خیلی خیلی کمتر میباشد، شاید کمتر از یک دهم درصد. لذا باشگاه ما و یا هواداران باشگاه تراکتور هر زمانی اجحاف در حقوق آنها میگردد و اعتراض میکنند، ما را به پان ترک و یا تجزیه طلب بودن محکوم مینمایند، تا به خاطر این وصله ناجور مجبور شویم از حقوق خود منصرف شویم و مجریان و تحلیلگران ورزشی سازمان تحت مدیریت حضرتعالی نیز از این نوع برخورد حمایت و حتی تجلیل میکنند
آقای دکتر، رشادتها و از جان گذشتگیهای ترک زبانها در پاسداری از میهن و انقلاب و نظام، اگر بیشتر از دیگر اقوام و ایرانیها نباشد، هیچگاه کمتر نخواهد بود، به صورتی که رهبر معظم انقلاب (حفظ الله دام ظله) از آذربایجان جانباز به عنوان سر ایران یاد کردهاند. پس چرا این نوع نگرش در سازمان صدا و سیما، اصلاح و کنترل نمیگردد؟ آیا قانونمندتر از ترکها در کشور عزیزمان وجود دارد؟ با اینکه ترک زبانان ایران اکثریت نسبی نسبت به سایر اقوام دارند ولی هیچ موقع به زبان فارسی اعتراض نکردهاند و همیشه از زبان رسمی و قانونی کشور حمایت نمودهاند.
البته بنده قبول دارم که مدیران و دست اندرکاران آن سازمان محترم، در جریان این نوع نگرش نیستند و فقط مجریان برنامهها و گزارشگران عمدأ و یا سهواً این کار را انجام میدهند. ولی چرا مدیران شبکهها جلوی موضوع فوق را نمیگیرند؟!
چرا بازیهای تراکتور که بارها از نظر هواداری در دو سال اخیر، رکورد تماشاگر را در دنیا به نام خود ثبت نموده است، از شبکه سه به صورت مساوی با دو تیم دیگر پایتخت پخش نمیگردد، مگر تراکتور حداقل ۳۰ میلیون هوادار ندارد. البته باید عرض نمایم که تراکتور تنها تیمی است که هوادارهای بین المللی هم دارد و باید از این ظرفیت هم برای کشور استفاده کرد.
جناب آقای دکتر در برنامه فوتبال برتر، گزارشگر محترم آقای عباس قانع در گزارش خود عنوان میکنند که هر کسی اسم تیم خاصی را درست تلفظ نکند، بی اصالت میباشد. آیا به غیر از هواداران این تیم، اکثر فوتبال دوستان ایرانی بی اصالت میباشند؟! چرا نباید کسی به این گزارشگر در آن سازمان اعتراض کند؟! و آیا تعریف گزارشگر فوتبال در عرصه رسانه، طرفداری از یک تیم خاص به قیمت خدشه دار کردن عواطف ملت عزیز ایران میباشد؟
جناب آقای دکتر، مردم سیاستهای آن سازمان محترم را از طریق مجریان و گزارشگران تحلیل میکنند و اگر این افراد درست انتخاب نگردند، خطر آن گریبان کل کشور و جامعه را خواهد گرفت. باید خدمت شما عرض نمایم که در دنیا گرگری بین هواداران تیمهای فوتبال وجود دارد و در کری خواندن، القابی نیز به یکدیگر میدهند، ولی چرا این کری خواندنها به صدا و سیما کشیده شده و گزارشگران و مجریان برنامههای مختلف آن سازمان به صورت رنگی از تریبون یک ملت سو استفاده میکنند؟! چرا نباید قبول کرد که نسبت به پنجاه و شصت سال پیش که همه مردم کشور هوادار قرمز و آبی پایتخت بودند، جو عوض شده است و قطبهای دیگری نیز از جمله تراکتور، به وجود آمده که حتی از این دو قطب با سابقه نیز هوادار بیشتری دارند.
این افراد هم در ورزش و فدراسیون فوتبال هستند و هم در سازمان صدا و سیما که نمیتوانند قبول نمایند که تراکتور خود یک قطب است و با نگاه و تعصبات قبلی خود، حقوق بقیه تیمها را پایمال مینمایند. حضرت امام (ره) در مورد آن سازمان محترم فرمودهاند که صدا و سیما دانشگاه است، ولی متأسفانه برخی از افراد سودجو، در حال سو استفاده از آن میباشند
جناب آقای دکتر، باشگاه ما و هواداران به دنبال جامهای فلزی پوشالی به هر قیمتی نیستند و شائبه مهندسی کردن لیگ فوتبال برای یک تیم خاص را محکوم مینمایند، ولی متأسفانه یک سری از برنامهها و یا بهتر است بگویم مجریان شما اگر نگوییم دخیل میباشند، باید بگوییم از این روند حمایت میکنند و در راستای آنها حرکت مینمایند
جناب آقای دکتر. با توجه به عرایض فوق که مطالب آنها چندین بار نیز در رسانههای مختلف گفته شده است و حتی به اطلاع مدیران شبکهها نیز رسیده است و تاکنون نیز اصلاح و یا ترتیب اثری داده نشده است و باعث دلسردی و سرخوردگی اهالی و هواداران فوتبال در شهرهای مختلف شده، که این موضوع کمی نگران کننده میباشد، لذا باشگاه تراکتور طی خواسته هواداران خود تصمیم گرفته است که تا حل مشکلات و معضلات فوق بدون پخش تلویزیونی بازیهای خود را در لیگ و جام حذفی انجام دهد، حتی اگر باعث آن شود که در هر بازی این تیم را بازنده اعلام کنند، زیرا لیگی که مهندسی میگردد، چه فرقی برای دیگر باشگاهها و تیمها دارد که در رتبه چهارم جدول قرار بگیرند و یا در رتبه چهاردهم
به هر حال این باشگاه مانع ورود دوربینهای تلویزیونی به استادیوم خواهد شد تا مشکلات فوق به صورت اساسی حل گردیده و با مجریان و گزارشگران متخلف اقدام قانونی انجام پذیرد و برخورد لازم انجام شود. البته در این راستا باید فدراسیون فوتبال نیز اصلاحات تبعیض آمیز زیرمجموعههای خود را رفع نماید. قبلاً از بابت تصدی اوقات عذرخواهی مینمایم.
عباس الیاسی
رئیس هیئت مدیره"
به گزارش ایمنا، این موضوع میتواند چالش جدیدی برای فوتبال ایران باشد؛ اتفاقی که میتواند هم صدایی دیگر تیمها را نیز همراه کند و اوضاع فوتبال ایران را عجیب و عجیبتر بکند. باید دید واکنش مسئولین سازمان صدا و سیما به این درخواست تبریزیها چه خواهد بود؟
نظر شما