ماجراجویی های نظامی، آغازگر بحرانی بین المللی

ترکیه بر خلاف توافق سوچی و ایجاد منطقه بدون سلاح، با اعزام نیرو و تسلیحات نظامی، امنیت منطقه ادلب را با خطر مواجهه و زمینه ورود قدرت‌های خارجی (آمریکایی و اروپایی) را فراهم می‌سازد. این اقدامات ترکیه گامی در جهت تولد بحران بین المللی در منطقه است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، کشورهای ایران و روسیه به منظور حمایت از حکومت رسمی سوریه، سعی در تثبیت حاکمیت قانونی آن کشور داشته اند. در مقاطع زمانی، ترکیه خود را همگام نشان داده است، اما عملکرد این کشور نمایی دیگر از سیاست نهفته خود را که توأم با موج سواری سیاسی است، تداعی می‌کند. به دنبال کنش‌های اردوغان، واکنش‌های مداخله جویانه آمریکایی‌ها (اظهارات پمپئو) و اروپایی‌ها (فرانسه، آلمان) در نظام بین الملل با هدف بکارگیری رژیم‌های سیاسی فرا منطقه‌ای را می‌توان پیش بینی کرد.

سخنان وزیر دفاع ترکیه در توجیه رفتار نظامی ترکیه و ورود به مرزهای سرزمینی سوریه، خط مشی سیاست خارجه ترکیه را در قبال استقلال همسایه مشخص کرد. وی اظهار کرد: "هر وقت قانون اساسی باشد، انتخابات قانونی برگزار شود، دولت قانونی سرکار بیاید و دولت دمکراتیک ظاهر شود، در آن زمان ما خاک سوریه را ترک خواهیم کرد. وقتی رهبری دموکراتیک وجود داشته باشد، ما می‌رویم".

از بعد حقوق بین الملل: در تعریف حقوق بین الملل می‌توان گفت: حقوق بین الملل؛ مجموعه قواعد حاکم بر روابط بین الملل، با هدف ایجاد نظم، ثبات و پیش بینی است. این قواعد بر مبنای منشور سازمان ملل دارای اصول ناظر بر روابط اعضای جامعه ملل است و اعضای سازمان ملل خود را مکلف به اجرای آن می‌دانند.

هر گونه تحرکات نظامی در ابعاد دفاع یا حمله مشروع باید بر اساس منشور صورت پذیرد؛ در غیر این صورت از طرفی نقض آشکار صلح و امنیت، از طرفی دیگر توسل به زور برای نقض حاکمیت دولت بر عرصه سرزمینی است که هر دو در منافات با خط مشی سازمان ملل متحد است.

آنچه در سوچی مورد توافق قرار گرفت، ایجاد منطقه بدون سلاح و در قالب بند ۳ ماده ۲ منشور سازمان ملل مبنی ایجاد فضای لازم برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بود. عملکرد امروز ترکیه به عنوان یکی از طرفین توافق در این نشست، نقض آشکار این توافق است. اعزام تجهیزات و نیروی نظامی به سرزمین همسایه، عدم به رسمیت شناختن حاکمیت و دولت قانونی، عدم وفای به عهد را می‌توان نقض آشکار بندهای دوم، سوم و چهارم ماده دو منشور دانست.

تفکر توسعه طلبانه ترکیه، این کشور را مجبور به نقض آشکار حقوق بین الملل در سطح بین المللی کرده است.

از بعد سیاسی: در فضای آنارشی نظام بین الملل، امر سیاسی دولت‌ها تعیین کننده امر سیاسی سیاست خارجه آن هاست. به عبارتی، سیاست خارجه کشورها، تداعی کننده مسائل سیاسی درون کشوری است، به نحوی که مهمترین رکن آن کنترل اجتماعی یا نظم است. در این مبحث دو واژه بسیار آشنا قدرت و امنیت، مفهوم می‌یابند. از نظر پیروان رهیافت لیبرال، برای فایق آمدن بر فضای آنارشیک نظام بین الملل، ایجاد رژیم‌ها یا اتحاد های بین المللی الزامی و زمینه ایجاد قدرت هستند. از نظر لیبرال‌ها، روابط است که قدرت را تداعی می‌کند. از طرفی نمود سخنان وزیر دفاع ترکیه، تکیه بر تفکرات دموکراتیک متکی بر لیبرالیسم است. به نظر لیبرال‌ها، هر دولت / ملت لیبرال حکومت دموکراتیک دارد و دوست محسوب می‌شود و بکارگیری قدرت از هرنوع در مقابل آن کشور، امری مردود به شمار می‌رود. لیبرال‌ها اعتقاد دارند بکارگیری هر نوع قدرت، حتی نظامی تنها علیه کشورهای غیردموکراتیک جایز است.

وزیر دفاع ترکیه در صدد است، با تجلی پیروی از نظام دموکراتیک، نظر همسو رژیم‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای را جلب نماید تا از حمایت آنها در سطوح منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به عنوان متحد استراتژیک، بهره گیرد تا بتواند در مقابل کشورهای منطقه و حتی قدرت‌های جهانی، قدرت نمایی کند.

اگر عامل مجاورت دولت / ملت‌ها را عامل اساسی در توانمندی ایجاد ناامنی بدانیم و با این دیده نگاهی گذرا به تحولات در عرصه امنیت داشته باشیم، در روزگاران دور، جابجایی دولت / ملت‌ها نقش محوری در ناامنی داشتند. حضور ناگهانی قبایل بربر در مجاورت محل زندگی یک ملت نمونه‌ای بارز از این دوره است. اما با تشکیل کشورها و تصاحب عرصه‌های سرزمینی توسط ملت‌ها، مرزبندی‌ها مشخص و همسایگان ثبات یافتند. جابجایی عملاً رنگ باخت و نگرانی محدود به قدرت همسایگان شد.

همسایگی دو کشور و اعزام نیرو و تجهیزات نظامی ترکیه به سوریه، همچنین سخنان مسؤلین عالیرتبه ترکیه، حکایت از ایجاد ناامنی برای سوری‌ها را به همراه دارد.

در بررسی‌های روابط بین الملل، برای امنیت سطوح پنج گانه ای تعریف شده است. در کنار بازیگری به نام دولت ترکیه که می‌تواند ناامنی برای همسایه خود ایجاد نماید، سخنان وزیر دفاع را می‌توان فراخوان برای پیوستن، بازیگران دیگر و خرده نظام‌های بین المللی که تنها به واسطه منافع مشترک، می‌توانند در کنار متحد استراتژیک خود قرار گیرند، تصور کرد. پس زمینه‌های امنیتی سوریه به واسطه مداخله دو سطح امنیتی دچار ناامنی می‌شود.

اگر بحران را بهم خوردن نظم رایج بر اساس فشار ناگهانی قلمداد کنیم، مشارکت حداقل یکی از قدرت‌های بزرگ، تعدد بازیگر، وسعت و برجستگی جغرافیایی، میزان خشونت و غیرقابل پیش بینی بودن را می‌توان خصایص یا مؤلفه‌های لازم برای تشخیص بحران دانست. همواره باید در نظر داشت قدرت‌های بزرگ تمایل به حل بحران ندارند و منافع خود را در تداوم آن می‌دانند.

مایک پمپئو نه تنها مراتب حمایت کشورش به عنوان یک قدرت بزرگ، از رویارویی نظامی ترکیه با سوریه را اعلام کرد، بلکه نظر موافق و قول همکاری یک خرده نظام بین المللی (ناتو) را نیز داد. سخنان تحریک آمیز وزیر دفاع ترکیه و اظهارنظر اروپایی‌ها در باب حمایت از ترکیه، تعدد کشورهای دخیل در بهم خوردن نظم (حفظ استقلال سوریه) را تأیید می‌کند.

در نهایت می‌توان گفت با وجود وسعت جغرافیایی، هرگونه اقدام توأم با خشونت از جانب ترکیه، غیر منتظره بودن عملکرد این کشور را تداعی کرده و خصایص لازم را برای بحران بین المللی نامیدن موضوع مورد بحث را تکمیل می‌کند. پس هر گونه کنش نظامی ترکیه در پهنه سرزمینی سوریه، می‌تواند آغازگر یک بحران بین المللی باشد که منافع آمریکا و متحدان غربی را تأمین خواهد کرد.

** کارشناس ارشد علوم سیاسی

کد خبر 412917

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.