زبان، یک میراث مشترک و عامل همبستگی است

"زبان‌های بدون مرز" شعاری است که امسال از سوی یونسکو برای روز جهانی زبان مادری انتخاب شده است، روزی که به منظور کمک به شناختن تنوع زبانی و فرهنگی انجام شده‌ است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، زبان مادری زبانی است که در کودکی از پدر و مادر خود می‌آموزیم و مهم‌ترین نقش را در ارتباط فرد با دیگران، آموزش و شغل وی خواهد داشت به گونه‌ای که افرادی که در بهره از مزایای آن مهارت بیشتری کسب کنند در این امور موفق تر از سایرین ظاهر خواهند شد. نقش زبان تنها در این حد نیست بلکه نقش مهمی در ساخت هویت و فرهنگ ما دارد و به همین دلیل یونسکو به منظور کمک به شناختن تنوع زبانی و فرهنگی روز جهانی زبان مادری را ثبت کرد.

منشأ نامگذاری روز جهانی زبان مادری زمانی شد که در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاه‌های مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده می‌شد و هنوز مستقل نشده بود، از جمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکده پزشکی آن در راستای تلاش جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) در این شهر تظاهرات کردند و پلیس به آنها تیراندازی کرده عده‌ای از آنها را کشت. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای اولین بار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فوریه (برابر با دوم و گاهی سوم اسفند) را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال ۲۰۰۰ این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته می‌شود.

عادل رفیعی عضو هیأت علمی گروه زبان شناسی دانشگاه اصفهان معتقد است که زبان فارسی نه تنها برای فارس زبانان در ایران، بلکه برای همه ایرانی‌ها حکم یک میراث مشترک را دارد و عامل همبستگی ماست، از این جهت زبان دارای اهمیتی ورای نظام ارتباطی است، در نتیجه حفظ زبان مهم می‌شود. خبرنگار ایمنا با این استاد دانشگاه گفت و گویی داشته است که در ادامه می‌خوانید:

اندکی در خصوص زبان مادری ایرانیان بگویید.

نکته بسیار مهمی وجود دارد این است که اگر چه هویت ما با زبان فارسی شکل گرفته اما برای ما بسیار مهم است در کنار آن زبان‌های دیگری نیز داریم که زبان مادری بخش مهمی از هموطنان ما را تشکیل می‌دهد و حفظ آنها نیز در کنار زبان فارسی دارای اهمیت است چراکه اشعار، ترانه‌ها، و قصه‌هایی در خود نهفته دارند. کشور ایران به لحاظ زبانی درست مانند یک قالی بسیار زیبای ایرانی است، رنگ‌های متنوع زیبایی در آن وجود دارد که ما همه را دوست داشته و برایشان احترام قائل هستیم.

تنوع زبانی چگونه ایجاد می‌شود و مزیت آن چیست؟

با تنوع زبانی برخوردهای مختلفی شده است. در نوشته‌های قدیمی سخن از برج بابل آمده است که می‌گوید همه آدمیان در جایی برج مانند، زندگی می‌کردند و زبان همه یکی بوده است؛ بعد نیروهای اهریمنی بین آن‌ها اختلاف می‌اندازند و سپس این افراد زبان یکدیگر را متوجه نمی‌شوند و پراکنده می‌شوند. این بخش اساطیری بحث است لذا از این منظر تفاوت زبان‌ها، اختلاف دانسته می‌شود؛ اما در اسلام چنین چیزی نیست بلکه قرآن می‌فرماید تفاوت زبان‌ها و رنگ‌ها از نشانه‌ها و آیات خداوند است.

ماهیت زبان این است که چون نوعی وسیله کاربردی برای برقراری ارتباط است؛ به واسطه نیاز فرد شکل می‌گیرد، یعنی زمانی که افرادی در جایی گرم و افرادی در جای سرد زندگی می‌کنند ماهیتاً تفاوت‌هایی زبانی بین آن‌ها شکل می‌گیرد برای مثال در جای سرد برف می‌آید در نتیجه آن‌ها باید برای برف واژه‌ای داشته باشند یا در جای گرم طوفان شن می‌شود مردم این مناطق باید واژه‌ای برای آن داشته باشند. بنابراین انسان‌ها در مناطق مختلفی زندگی می‌کنند و بر همین اساس نیازهای ارتباطی مختلفی دارند و نیازهای ارتباطی مختلف منجر به ایجاد زبان‌های مختلف می‌شود. بیان این زبان‌ها وقتی از یکدیگر متفاوت می‌شوند اما هنوز برای یکدیگر قابل درک هستند گونه یا گویش بشمار می‌آیند و زمانی که فواصل زیاد شود و زمان آنقدر بگذرد که این زبان‌ها دیگر برای هم قابل درک نباشند به آن زبان می‌گوئیم.

چرا باید زبان را پاسداشت؟

وقتی زبان شکل گرفت و قرن‌ها از کاربرد آن گذشت دیگر یک وسیله ارتباطی صرف نبود. ما با آن شعر، قصه، ترانه و آثار تاریخی را آفریدیم و در واقع بخشی از هویت ما شد مانند زبان فارسی که نه تنها برای فارس زبانان در ایران، بلکه برای همه ایرانی‌ها حکم یک میراث مشترک را دارد و عامل همبستگی ماست، از این جهت زبان دارای اهمیتی ورای نظام ارتباطی است، در نتیجه حفظ زبان مهم می‌شود و معمولاً در مقابل تغییر آن احساس خطر می‌کنیم که گاهی اوقات بجاست و گاهی زیاده روی است.

معیار بقا و توسعه یک زبان چیست؟

بقای زبان به کسی است که با آن زبان سخن می‌گوید؛ تا وقتی زبان اهمیت‌هایی به لحاظ ادبی، اقتصادی، سیاسی و علمی دارد بقای آن تضمین شده است. زبان فارسی را در نظر بگیرید در درس و کار استفاده می شود. این موارد عوامل برون زبانی هستند که عامل بقای یک زبانند که اگر مخدوش شوند آن زبان تبدیل به گویشی می‌شود که دیگر آن اهمیت و رسمیت را ندارد و کم کم به حاشیه کشیده می‌شود.

در مورد ورود واژگان مجازی بین اهالی ادبیات و زبان شناسان اختلاف وجود دارد؛ زبان شناسان آن را معیار پویایی زبان می‌دانند و اهالی ادبیات مضر برای زبان؛ نظر شما چیست؟

زبان شناسان بحثی به نام توصیف دارند ما می‌گوئیم یکی از مهم‌ترین وظایف یک زبان شناس این است که نظام زبان را خوب توصیف کند. در واقع زبان شناس هر آنچه مردم می‌گویند را ثبت می‌کند، این در مقابل تجویز است یعنی بگوییم باید این لغت یا آن لغت را بگویید. من دو دستگی ادبا و زبان شناسان را نمی‌پسندم در جامعه زبان شناسی یا در جامعه ادبیات این دو رویکرد توصیفی و تجویزی وجود دارد.

برخی‌ها معتقدند که این واژگان به زبان لطمه می‌زند اما از دیدگاه زبان شناسی کلماتی چون چتیدن و زنگیدن در خصوص زبانی چون زبان فارسی اتفاق عجیب و غریبی نیست. یعنی نسل جوان همواره تغییر را در زبان اعمال می‌کند؛ همانطور که در تمامی زمینه‌ها این اتفاق رخ می‌دهد اما این امر در زبان الزاماً اتفاق بد یا خوبی نیست یعنی ما این مساله را ارزش گذاری نمی‌کنیم. در واقع معتقدیم که بدین وسیله یک گونه زبانی شکل می‌گیرد، حال اینکه ما بترسیم زبان فارسی با آن همه عظمت با چنین کلماتی در خطر قرار بگیرد بیش از اندازه بدبینانه است.

یک زبان زنده زایا است یعنی هر زبانی، ابزارهایی برای زایایی واژه‌های جدید در جهت رفع نیازهای ارتباطی دارد. گاهی اوقات ما واژه‌های جدیدی می‌سازیم و در مقابل آن هم هیچ عکس‌العملی نداریم برای مثال بستنی می‌آید روی آن عکسی از پاندا قرار دارد و ما به آن بستنی پاندایی می‌گوئیم در این مورد هیچکس احساس خطر نمی‌کند اما در خصوص واژه‌هایی چون زنگیدن و چتیدن احساس خطر می‌کنیم. این واژه‌ها مصداق زایایی زبان نیستند بلکه مصداق خلاقیت هستند. بکار بردن گسترده این واژه‌ها امری قاعده مند نیست. نحوه ساخت این واژه‌ها را اینگونه می‌توان توضیح داد که زبان فارسی در ساخت فعل، عمدتاً از فعل مرکب استفاده می‌کند برای نمونه جای زنگ زدن یا واتساپ کردن معمولاً از افعال سبک مانند زدن یا کردن استفاده می‌کنیم و فعل مرکب می‌سازیم این امر شاخصه ویژگی رده شناختی زبان فارسی است حال در این میان چه اتفاقی افتاده است؟ در گویش، جوانان آمده‌اند و افعال مشتق (یدن) زبان فارسی را مبنا قرار داده‌اند لذا "چت کردن" را چتیدن گفته اند یا "امشب به من زنگ بزن" را می‌گویند امشب به من بزنگ این واژه‌ها جلب توجه می‌کند در نتیجه گاردهایی در مقابل آن گرفته می‌شود. اتفاقاً جای این نوع گفتار نیز مشخص است یعنی جوانی که از آن استفاده می‌کند این نکته را می‌داند که وقتی بحثی رسمی را ارائه می‌کند برای مثال هنگام ارائه یک مقاله از این کلمات استفاده نکند. لذا این یک کاربرد خلاقانه از زبان است و معمولاً بعد از گذشت زمان از بین می‌روند اما زبان فارسی مانند تمامی زبان‌های زنده دنیا زایاست.

نظر شما در خصوص ورد لغات بیگانه به زبان فارسی چیست؟

هر زبان زنده‌ای لغاتی را وام می‌گیرد و لغاتی را می‌دهد تا اینجا اشکالی وجود ندارد؛ چراکه وام‌گیری واژگانی و دادوستد زبانی امری است که معمولاً رخ می‌دهد. همچنین زبانی که از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است یا اینکه به لحاظ اقتصادی و علمی به جامعه‌ای تعلق دارد که تسلط دارد، واژه‌ها بیشتری وارد زبان دیگر می‌کند.

حال نه زبان فارسی بلکه بسیاری از زبان‌ها در لغات فناورانه و علمی بیشترین واژه‌های وارداتی را دارند؛ اما در گونه گفتاری برخی واژه‌ها وارد می‌شود که معمولاً یا بر آمده از ابزاری هستند که از خارج وارد شده مانند "موبایل"، "فلش" و "سلفی" یا اینکه صرفاً به دلیل تشخیص استفاده می شوند در حالی که واژه فارسی آن موجود است و این دسته است که ما را به فکر فرو می‌برد و واقعیت هم این است که این پدیده جذابی نیست. فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی را داریم، که در مقابل این کار واژه سازی می‌کند اما تعداد واژه‌های ورودی نیز بسیار زیاد است.

اینکه زبان فارسی واژه‌هایی را بگیرد تا حدی طبیعی است اما وقتی زبانی بیش از حد واژه بگیرد کار به جایی می‌کشد که فقط فعل به آن زبان باقی می‌ماند و سایر واژه‌ها بیگانه می‌شوند. در مورد زبان فارسی ما چنین وضعیتی نداریم در واقع تک واژه‌هایی وارد زبان ما می‌شود اما جامعه ایرانی نسبت به این قضیه حساسیت‌های لازم را دارد؛ هرچند مواردی را می‌بینیم که باعث بر افروخته شدن ما می‌شود، اما تعدادشان آنقدر زیاد نیست. زبان فارسی از پایگاه اجتماعی خوبی برخوردار است و زبان علم در داخل کشور محسوب می‌شود همچنین علاوه بر ایران در شبه قاره هند و آسیای میانه نیز به شدت نفوذ تاریخی دارد و از این بابت خطر بزرگی زبان ما را تهدید نمی‌کند.

آیا معادل‌سازی فارسی لغات بیگانه در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی توانسته است موفق ظاهر شود و به عنوان یک زبان شناس عملکرد آن‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی نقش بسیار خطیری دارد و تا حد بسیار زیادی مظلوم واقع شده است. ما در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی واقعاً بزرگانی از این رشته داریم و آن‌ها بسیار خوب می‌دانند که چه واژه‌ای قابل تلفظ است و چه واژه‌ای نیست. بحث این است که آدمیان معمولاً در مقابل تغییر احساس ناآرامی می‌کنند؛ لذا وقتی بارها گفته‌ایم هلیکوپتر، حال بگویند بالگرد درست است کمی برای ما سخت خواهد بود؛ همانطور که ۶۰ سال پیش وقتی به جای آیروپلان گفتند هواپیما بسیار تمسخر شد. همچنین درک ما از روند واژه سازی و واژه گزینی در فرهنگستان نیز ناقص است. اهالی فرهنگستان کاملاً بر فرایند واژه سازی زبان فارسی اشراف دارند و بازخورد پیشنهادهایی که در خصوص واژه‌ها مطرح می‌شود را در یک پروسه طولانی به لحاظ واج آرایی (یعنی نحوه تلفظ) و معنایی بررسی می‌کنند و نهایتاً آن را ابلاغ می‌کنند. اما، جامعه ممکن است برخی را بپذیرد و برخی را نپذیرد و گاهی نیز برای آن جک ساخته می‌شود مثلاً کش لقمه به جای پیتزا را فرهنگستان نساخته است. باید گفت که وجود فرهنگستان برای تمامی جوامع بسیار ضروری است، کار آن‌ها صرفاً واژه سازی نیست بلکه فعالیت‌های بسیار ارزشمند دیگری نیز انجام می‌دهند و حمایت از آن‌ها یقیناً حمایت از زبان فارسی است.

گفت‌وگو از: صدیقه کهیانی_ خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 411285

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.