به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، آب تالاب ممکن است شور یا شیرین و دائمی یا موقتی باشد، با این حال مشخصه بارز تالابها ماندگاری نسبی آب محسوب میشود. وجه تمایز اصلی تالابها از دیگر اشکال اراضی و بدنههای آبی پوشش گیاهی آبزی مجزای هر یک از آنها است که در تطابق با خاک آن قرار دارد. از کارکردهای آن میتوان از تصفیه و ذخیره آب، فرآوری کربن و سایر مواد مغذی، تثبیت خطوط ساحلی و حمایت از انواع گیاهان و حیوانات آبزی نام برد.
در حالت کلی شش نوع تالاب وجود دارد که عبارت است از باتلاق؛ زمینها پر آب و پر دار و درخت، مانداب یا هور؛ آبهای راکد با گیاهانی از جنس علف و نی، خلنگزار یا خارستان، خلاش؛ آبگیری با رستنیهای پوسیده، لشاب؛ نیزاری آکنده از گیاه و دارای هواگیری بسیار کم و انواع مصنوعی که به منظور ذخیره آب، پرورش ماهی یا جلوگیری از طغیان دریاها و رودخانهها و جاری شدن سیل ایجاد میشود.
ارزیابی سریع عملکرد تالاب، سلامت محیط زیست آن و حفظ وضعیت عمومیاش در بسیاری از مناطق توسعه یافته، همچنین افزایش دانش و آگاهی عمومی از عملکرد و خدمات اکوسیستمی آن است که تا حدود زیادی به حفاظت از آنها کمک کرده است. علاوه بر این با توجه به این واقعیت که تخریب تالابها بیش از سایر مناطق آبی روی کره زمین دارای اثرات منفی است بنابراین میتوان با اطمینان گفت که پیشگیری از نابودی و اقدام به احیای تالابها با جدیت پیگیری میشود.
این حفاظت تحت لوای معاهده بینالمللی "کنوانسیون رامسر" انجام میگیرد که بهعنوان کنوانسیون تالابها نیز شناخته میشود. این معاهده، پیمانی بینالمللی برای حفاظت و استفاده پایدار از تالابها است و موضوع اصلی آن را تالابهای با اهمیت بینالمللی به ویژه انواعی که زیستگاه پرندگان و گیاهان است تشکیل میدهد که شامل حفاظت از حیات آبی، حیوانات و گیاهان مستقر در تالابها است. کنوانسیون رامسر با تلاشهای مستمر اسکندر فیروز، رئیس وقت سازمان محیط زیست ایران در سال ۱۹۷۱ و با ۱۸ عضو منعقد شد که در حال حاضر این تعداد به ۱۶۹ مورد رسیده است.
انگلستان یکی از اصلیترین مناطق دارای تالابهای متنوع است که در جای به جای آن میتوان با این پدیده زیستی مواجه شد تا جایی که در بسیاری از افسانهها، اشعار و نقاشیها، تالابها ستوده شدهاند زیرا اماکنی حیاتبخش محسوب میشود که انسان برای قرنها در نزدیکی آن کار و زندگی کرده و چگونگی و چرایی احترام به جریان داشتن آب و فراوانی مواد غذایی، تأمین سوخت و حفاظت از مناطق آبخیز را فرا گرفته است.
با این حال در طول سالیان متوالی این مناطق مهم تبدیل به آبگیر ارواح شده است. این اصطلاح بیانگر عمق فاجعهای است که پس از نابودی تالابها گریبانگیر انگلستان شده است. برای سالیان طولانی زمینداران و کشاورزان این کشور با هدف به دست آوردن محصولات زراعی بیشتر و برآوردن سایر نیازهای مادی خود، بدون در نظر گرفتن عواقب نابود کردن یک تالاب ارزشمند اقدام به تخریب و پر کردن بسیاری از آنها کردهاند. بدین ترتیب با حذف یک اکوسیستم کل و کمک به کاهش تعداد تالابها در سراسر جهان مسبب ایجاد مجموعهای از مصیبتهای زیستمحیطی، از افزایش سیل تا انقراض گونههایی مفید و زیبا شدهاند.
با این حال سازمانهای حفاظت از منابع طبیعی، شرکتهای آب، زمینداران، کشاورزان و جوامع محلی با پی بردن به ارزش وجود این حوضههای آبی در سراسر جهان و با توجه به اهمیت حیات این مناطق سعی در بازپسگیری آنها دارند. در تالابهای شرق انگلیس، تیمی متشکل از کشاورزان، محققان دانشگاهی و طرفداران حفاظت منابع طبیعی با حفاری و حذف خاکهای کشاورزی از مناطقی که در گذشته تالاب بوده است سعی دارند زمان را به عقب برگردانند.
این تیم در جستجوی هر قطعه زمین گلآلودی است که از وجود تالابی از دست رفته در زیر خود خبر میدهد و با استفاده از اره برقی، بیل مکانیکی و تلاش شبانهروزی تلاش میکند که از مرگ حیات در این حوضچههای در حال نابودی پیشگیری کند. یکی از پروژههای تیم احیای تالاب هزارسالهای در نزدیکی روستای Hindolveston در فاصله اندکی از دریای شمال است؛ حوضچهای باستانی که در گذشته مسکن و مأوای حشرات، گیاهان آبزی و پرندگان و حیوانات بسیاری بوده است. بنابراین پس از گذشت چندین دهه از حیات زیستگاهی تالابها و کاهش چشمگیر گونههای ساکن در آن، قرن بیست و یکم شاهد آغاز احیای گسترده تالاب است.
با این حال احیای تالابها یک مبارزه به حساب میآید؛ چرا که علیرغم تلاش برای خنثی کردن میزان آسیبها و ضررهای وارد آمده و بازپسگیری بخشهای ازدسترفته، تالابهای بسیاری در سراسر جهان وجود دارند که با خاکهای زراعی پر شده و در آنها مواد گوناگون کاشته شده است.
به گزارش کنوانسیون رامسر میزان تلفات تالابها از زمان انعقاد این معاهده شتاب بیشتری یافته و تقریباً ۹۰ درصد از تالابهای جهان در طول سه قرن گذشته، با سرعتی سه برابر سریعتر از جنگلهای جهان ناپدید شده است. تعدادی از عواقب این نابودی عبارت است از انقراض بیش از پنجهزار گونه پستاندار، پرنده و دوزیست، نابودی اماکن طبیعی ذخیرهسازی آب باران، از بین رفتن سدهای طبیعی موجود برای پیشگیری از وقوع سیل، آزاد شدن مقدار زیادی دیاکسید کربن و گازهای گلخانهای و درنتیجه تسریع تغییرات آب و هوایی و عواقب ناشی از آنکه شامل گرمتر شدن هوا، تغییر الگوهای بارندگی، بروز خشکسالی، نیاز به پمپاژ آب بیشتر و درنتیجه فرونشست زمین و غیره میشود.
نظر شما