۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۸
فلسطین؛ آرمانی برای آزادی

۱۱ مرد به فرماندهی یک زن به نام دلال المغربی توانستند فلسطین را تاسیس کنند پس از آنکه جهان اجازه نداد آن را به وجود بیاورند، اتوبوسی را سوار شدند که از حیفا به تلاویو می رفت و آن را به پایتخت موقت فلسطین تبدیل کردند و پرچم سفید و سرخ و سبز را در جلو اتوبوس برافراشتند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هنگامی که رژیم صهیونیستی آنان را محاصره کرده و هواپیماها و هلیکوپترها تعقیبشان می‌کردند و می‌خواستند با زور آنها را در اختیار خود بگیرند، اتوبوس را منفجر کردند و خود نیز منفجر شدند. برای اولین بار در تاریخ انقلاب‌ها یک اتوبوس عمومی برای مدت چهار ساعت به یک جمهوری مستقل و با سیاست کامل تبدیل شد.

مهم نیست که جمهوری فلسطین چقدر پایدار ماند، مهم این است که تأسیس شد و نخستین رئیس جمهوری آن دلال المغربی بود. این نخستین بار است که یک زن به مقام ریاست جمهوری می‌رسد. قهرمانی زن و مرد نمی‌شناسد. مردان عرب باید بدانند که دیگر نمی‌توانند افتخار را در انحصار خویش قرار دهند. ۱۱ مرد و یک زن تمام کاغذهای میز مذاکرات را به هم ریختند و فنجان‌های چای را روی سر مذاکره کنندگان خالی کردند و چهار ساعت تمام در گوشه اتاق نگاه داشتند و مجبورشان کردند کلمه فلسطین را ۵۰۰ بار با کلمات درشت روی تخته سیاه بنویسند. آنان نقشه ایام گذشته را محو کردند و نقشه روزهای آینده را می‌کشیدند. ۱۱ مرد و یک زن از همه ما بزرگ‌تر بودند، از همه عرب‌ها بیشتر بودند، از چپ و راست، از همه واضعان ایدئولوژی‌ها و فلاسفه و رزمندگانی که فقط روی جعبه‌های سیگار خالی نقشه می کشند برتر بودند. آنان اشتیاق دیدار میهن خود را پیدا کردند اما هیچکس کلیدش را به آنها نداد. از زخم بدن خود کلیدهای طلایی ساختند و با آن وارد میهن شدند.

این کدام قانون است که در آن دلال المغربی خراب کار شناخته می‌شود و مناخم بگین، نخست وزیر اسرائیل می‌شود؟ مناخم بگین جنایت دیریاسین را در سال ۱۹۴۸ رهبری کرد تا در سرزمینی که متعلق به او نیست میهنی تأسیس کند و دلال المغربی عملیات کمال عدوان را رهبری کرد تا میهنی که در اصل متعلق به او بود را به دست آورد. منطق حکم می‌کند که دلال المغربی نخست وزیر یا رئیس جمهور شود ولی جهان منطق را فراموش کرده است. هزار سال دیگر کودکان عرب این حکایت را می‌خوانند، در روز ۱۱ مارس ۱۹۷۸، ۱۱ مرد و یک زن موفق شدند جمهوری فلسطین را در داخل خاک یک اتوبوس تأسیس کنند و این جمهوری چهار ساعت پایدار ماند.

مهم نیست این جمهوری چقدر پایدار ماند، مهم این است که فرزندان فلسطین بدون اتکا به رهبران کشورهای عربی ابتکار عمل را خود به دست گرفتند و اولین جمهوری خود را به وجود آوردند. مهم این است که یک زن قهرمان رهبری این عملیات را به عهده داشت و فرصت کسب افتخار را به مردان نداد اما مردان او را در این کسب افتخار یاری کردند و در نهایت مهم این است که این جمهوری تأسیس شد.

دلال المغربی از محبوب ترین چهره‌های مبارز فلسطین

این روایتی است از یک از خود گذشتگی برای زنده نگه داشتن آرمان فلسطین. روایتی که فلسطین را به خاک رژیم صهیونیستی برد تا به آنها نشان دهد قدس هیچ گاه نمی میرد. این مقدمه‌ای است برای شروع روایت تاریخی که تمامی قهرمانانش به اسم مبارزه با تروریسم به دست تروریست‌های مدعی حقوق بشری که ادعا می‌کنند تیرشان تنها برای مبارزه با تروریسم نشانه خواهد رفت و اگر هم زمانی به اشتباه رها شود نباید به آنها خرده گرفت، کشته شدند. المغربی مقدمه‌ای بی نظیر برای تمامی کسانی خواهد بود که فلسطین برایشان به آرمانی برای آزادی بدل گشته است. المغربی به آغوش قهرمانانی همچون ناجی علی رفت تا یاد فلسطین همچنان زنده بماند...

فلسطین به روایت تاریخ

پس از درهم شکستن امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول و تقسیم اراضی عرب بین بریتانیا و فرانسه بر طبق عهدنامه "سایکس پیکو" قرعه به نام منطقه فلسطین واقع در مسیر شمال به جنوب از رافیا، جنوب شرقی غزه تا رودخانه لیتانی واقع در لبنان افتاد که تحت کفالت بریتانیا قرار گیرد تا در پاییز سال ۱۹۱۷ آرتور بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا طی بیانیه‌ای معروف به "بیانیه بالفور" طرح تأسیس وطن یهودیان در فلسطین را مطرح و در راستای آن طرح خرید زمین‌های فلسطین توسط سرمایه داران یهود را در ابعاد گسترده شروع کند.

تأثیرات جنگ جهانی دوم اهم از هولوکاست فضا را برای سرازیر شدن مهاجران یهود به فلسطین هموار کرد. پس از اشغال کامل فلسطین در سمپتامبر ۱۹۱۸ توسط نیروهای بریتانیا و خرید سهام کانال سوئز در اواسط قرن ۱۹، حدوداً سال ۱۹۱۹ بود که فلسطینیان موفق به تشکیل اولین کنگره ملی فلسطین در اورشلیم شدند. در سال ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد بدون توجه به مخلافت لیگ عرب، منجر به تأسیس دولت قومی نژادی یهود در ۱۴ می ۱۹۴۸ شد. در حالی که قیومت بریتانیا در خاک فلسطین در ۱۵ می ۱۹۴۸ به پایان می‌رسید و به دنبال آن جوی خون در قلمرو فلسطین به راه افتاد.

پس از شهادت عبدالقادر الحسینی، فرمانده سازمان ارتش جهاد مقدس در نبرد با گروه تروریستی هاگانا و فجایعی چون دیریاسن کی طی آن بیش از ۲۵۰ مرد و زن و کودک بی سلاح سلاخی شدند و شکم حدود ۳۰ زن حامله با سلاح سرد پاره کردند، سیل مهاجران از یافا و تلاویو به کشورهای عربی همسایه سرازیر شد. شروع آوارگی که بعد از گذشت بیش از ۷۰ سال هنوز به پایان نرسیده است.

صحنه‌ای از کشتار دیر یاسین

در خلل سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۲ کشورهای عرب و در رأس آنها مصر با سازماندهی عملیات‌هایی چریکی علیه نیروهای بریتانیا سعی در پس گرفتن کانال سوئز داشتند. نهایتاً در ماه ژوئیه ۱۹۵۶ ناصر، رئیس جمهور وقت مصر ملی شدن تأسیسات شرکت کانال سوئز را اعلام کرد. در اواخر همین دهه بود که گروه‌های مبارز فلسطینی هچون فتح در آرزوی استقرار یک نظام مردم سالارانه در فلسطین به طوری که مسیحیان، یهودیان و مسلمانان به صورت شهروندان متساوی الحقوق در آن زندگی کنند شروع به فعالیت و سازماندهی برای آغاز نبرد مسلحانه کردند. همزمانی این شکل گیری ها با وقایعی همچون نبرد آزادی خواهانه الجزایر همراه بود که به فلسطینی‌ها یا حتی اعراب آموخت تنها مردمی که از تانک و توپ دشمن نمی‌هراسند قادرند انقلاب را تا آخر به پیش ببرند.

یک سال پس از فاجعه ژوئن ۱۹۶۷ موسوم به "جنگ ۶ روزه" که طی آن اسرائیل در جنگی مقابل سوریه، مصر و اردن بر قدس، کرانه باختری، نوار غزه و بلندی‌های جولان تسلط پیدا کرد، در تاریخ ۲۱ مارس ۱۹۶۸ آموزه‌های نبرد الجزایر در نبرد چریکی کرامه در مرزهای اردن امید را به توده‌های فلسطینی بازگرداند اما این شادی دیری نپایید.

اختلافات ملک حسین، پادشاه اردن و جنبش مقاومت فلسطین در جنگ‌های سپتامبر سیاه در سال ۱۹۷۰ در شمال اردن حدود هفت تا هشت هزار کشته بر جای گذاشت. خشونت و توسعه طلبی افسار گسیخته رژیم یهود، تلاش سران کشورهای عربی برای منحرف کردن جنبش فلسطین به نفع خواسته‌هایشان و بی دفاعی و نا امیدی حاکم بر جنبش مقاومت منجر به پیدایش شکلی از خشونت انقلابی شد که همسو با دیگر جنبش‌های آزادی خواهانه آن دوران مبارزه مسلحانه را یگانه راه تحمیل خواسته‌های مشروعش بر رژیم یهود می‌دانست تا خیل عظیم مهاجران به خانه‌هایشان در ماورای اردن و سرزمین اشغالی فلسطین بازگردند اما در راستای آشفته‌تر کردن اذهان عمومی این خشونت انقلابی نام تروریسم به خود گرفت.

پس از تلفات سنگین فداییان فلسطین در در سال‌های ۷۰ و ۷۱، اینبار در اوکتبر ۱۹۷۳ فرصتی دیگر پیش آمد تا اعراب و در رأس آنها مصر در جنگی دیگر استحکامات دولت قومی نژادی یهود را درهم شکند و با شکستن دیوار بارلو، افسانه شکست ناپذیریش را خاتمه دهد؛ اما اینبار هم اختلافات سران کشورهای عرب و رئیس جمهور وقت مصر، انور سادات، فرصت پیروزی را از اعراب گرفت. شاید تنها دستاورد جنگ ۱۹۷۳ اگر بشود نام آن را دستاورد گذاشت تصویب قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل بود مبنی بر اینکه صهیونیسم نوعی از نژاد پرستی است. در همین مجمع بود که یاسر عرفات به عنوان سخنگوی خلق فلسطین بر میز مذاکره حضور پیدا کرد و فلسطین برای اولین بار بعد از تصویب قطعنامه ۱۸۱ فرصتی پیدا کرد تا بی واسطه از مطالبات خلقش بگوید و سران دیگر کشورها نیز فرصتی یافتند تا احترام خود را نصبت به قربانی‌هایی که مردم فلسطین طی بیش از نیم قرن مبارزه داده بودند بیان کنند.

آغاز جنگ ۶ روزه

در پاییز سال ۱۹۷۵ بود که درگیری‌های داخلی لبنان بالا گرفت و می‌رفت که یکی از خونبار ترین روزهای تقویم لبنان رقم بخورد. طی دهه ۷۰ عملیات‌هایی خشونت آمیز و گروگان گیری های متعددی توسط صهیونیست‌ها و فلسطینی‌ها صورت گرفت که از آن دست می‌شود به داستان گروگانگیری بازیکنان المپیک در ۱۹۷۴ و ترور شدن چندی از سران فتح اشاره کرد. در بهار ۱۹۷۵ طی چند عملیات از طرف سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) و حزب فالانژ لبنان، تمام لبنان به آتش کشیده شد. جنگ داخلی لبنان تا ۱۹۹۰ ادامه داشت. وقایع مهمی چون کشتار دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان و نهایتاً خروج نیروهای ساف از بیروت مصداق این سخن ابو ایاد، از بنیان گذاران سازمان آزادی بخش فلسطین است که می‌گوید "هرگاه انقلابی در فلسطین آغاز شده در یکی از کشورهای عربی دفن شده است."

دهه ۸۰ که با ترور انور سادات توسط خالد اسلامبولی آغاز شد و با خروج نیروهای ساف از بیروت رو به پایان می‌رفت، جنبش آزادی بخش فلسطین وارد مرحله جدیدی از مبارزه شد که به انتفاضه معروف شد و البته باعث انتقادات شدیدی از سمت ایالات متحده و سازمان ملل متحد به دولت قومی نژادی یهود شد. در سال ۱۹۸۸ ابو جهاد، از رهبران فتح توسط موساد ترورر شد و نهایتاً اردن، کرانه باختری را به فلسطین وانهاد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد بار دیگر در رابطه با مسئله فلسطین جلسه‌ای تشکیل داد که به علت امتناع ایالات متحده از صدور ویزا برای رئیس جمهور یاسر عرفات، در ژنو برگزار شد.

دهه نود دهه پیام آور صلح بود. اولین مذاکرات صلح جامع بین دولت قومی نژادی یهود و هیئت‌های نمایندگی از فلسطینی‌ها و کشورهای همسایه عرب در ماه اوکتبر ۱۹۹۱ آغاز شد؛ صلحی که می‌رفت تا در پرونده‌های سازمان ملل خاک بخورد. در سال ۱۹۹۳ با امضا توافق صلح واشنگتن یک فرآیند طولانی مذاکرات بر روی انتقال قدرت در سرزمین‌های اشغالی صورت گرفت. در سال ۱۹۹۴ ایالات متحده طی معاهده صلح دیگری دستان ملک حسین و مستر رابین، نخست وزیر وقت اسرائیل را برادرانه فشرد تا بار دیگر تعادل نیروها را در منطقه به نفع دولت رژیم صهیونیستی برهم زند.

به دنبال آن طی چند بمب گذاری و از جمله ترور دکتر فتحی شقاقی، دبیر کل جهاد سازندگی فلسطین نشان از پوج بودن معاهده صلح تلاویو داشت، در ۱۹۹۵ با ترور نخست وزیر رابین معاده صلح از طرف یهودیان و فلسطینی‌ها تمام شده محسوب شد. در سال ۱۹۹۴ در راستای مذاکرات صلح انجام شده در اسلو، یاسر عرفات برنده جایزه صلح نوبل شد. این رئیس جمهور محبوب فلسطین در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴ در بیمارستانی نظامی در حومه پاریس به شکل مشکوکی از دنیا رفت.

لحظه دست دادن ملک حسین، پادشاه اردن و مستر رابین، نخست وزیر اسرائیل

جنگ اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ که به جنگ ۳۳ روزه معروف شد بار دیگر مصداقی بود بر خشونت بی حد و حصر رژیم صهیونیستی برای تجاوز به خاک سرزمین‌های عرب و نشانگر بی فایده بودن تلاش‌های عرفات و محمود عباس و تمامی کسانی که در پای میز مذاکرات از حق مسلم مردم فلسطین یعنی باز پس گرفتن اراضی اشغال شده دفاع کرده اند.

فلسطین و مبارزان قهرمانش در تمامی سال‌های اشغال به قلب حرکت‌های ضد امپریالیستی جهان بدل شده اند. از چریک‌های ایرانی تا گردان‌های سرخ ژاپن، از لبنان و اردن تا عدن و فراتر از مرزها. فلسطین حلقه اتصال تمامی آنهایی است که در میان طوفان خنده‌ها به پافشاری بر آرمان‌هایی که حالا متهم به غیرواقعی و دور از دسترس بودن هستند ادامه می‌دهند. هیچ کدام از این تسمخرها نتوانستند حقیقت آشکاری را که هر روزه از زندگی سه نسل آوارگان منتظر بازگشت فریاد می‌کشد پنهان کند. هیچ کس با شکست‌های فردی و تغییر مسیرهای روزمره اش نتوانسته است کلیت جهت گیری و آرمان‌های فلسطین را منحرف کند. تمامی فیلم‌های هالیوودی و رسانه‌های جهانی به ظاهر بی طرف و همه سربازان ایدئولوژیک نظام سرمایه داری هرچه می‌خواهند بنویسند اما فلسطین تنها به یک آرمان می‌اندیشد؛ فلسطینی عاری از دیوارهای حائل و به دور از همه تبعیض‌ها برای تمام ساکنانش فارغ از تمام تفاوت‌های قراردادی و البته آوارگانش.

از آن روز تا به حال صلح به یک لطیفه در میان مردم فلسطین تبدیل شده است. صلحی که هر روز فلسطین را کوچک و کوچک‌تر و رژیم صهیونیستی را قدرتمندتر ساخته است. امروز رژیم صهیونیستی خشم می‌کارد و قطعاً نفرت درو خواهد کرد. یادمان نمی‌رود که موج خشونت دوباره را صهیونیست‌ها و آمریکایی شروع کردند و تاوانش را دیر یا زود نه در غزه که در خیابان‌های تلاویو و حیفا خواهند داد. مثل تمام معادلات تاریخ برای فلسطین، معامله قرن نیز محکوم به شکست است زیرا قدس فروشی نیست…

گزارش از: کیوان محمدی-خبرنگار سیاسی ایمنا

کد خبر 408180

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • غریب آشنا IR ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۲
    2 0
    القدس لنا ...
  • بی نام IR ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۲
    0 0
    تنها نتیجه مذاکرات صلح کوچکتر شدن فلسطین بوده. تنها راه مقاومته