مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بربخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست امروز با تیتر «عمان میانجی پیگیر» به بررسی حضور دوباره بن علوی پرداخت و نوشت: وزیر خارجه عمان به فاصله پنج روز بعد از سفر قبلیاش، بار دیگر روز یکشنبه عازم ایران شد و با همتای ایرانی خود در تهران دیدار و گفتوگو کرد. بر اساس اعلام وزارت امور خارجه عمان، او در راه بازگشت از شهر داووس سوئیس و پس از شرکت در مجمع جهانی اقتصاد توقفی در پایتخت ایران داشته تا در دیدار با محمدجواد ظریف، پیرامون امنیت دریانوردی در تنگه هرمز و تحولات منطقهای به بحث و تبادل نظر بپردازد. در این دیدار دو وزیر در خصوص موضوعات دوجانبه و منطقهای به ویژه همکاریهای دو کشور در تنگه هرمز تبادل نظر کردند و بر اراده دولتهای متبوع خود در جهت تداوم همکاریها و رایزنیها با هدف تضمین ایمنی دریانوردی و امنیت انرژی برای همگان تاکید کردند. آنها از همه طرفها خواستند نقش مثبتی را در این روند ایفا کنند. وزیر خارجه عمان که اول بهمن ماه نیز سفری کوتاه به تهران داشت ضمن گفتوگو با ظریف درباره مناسبات دوجانبه، آخرین تحولات منطقه را بررسی کرد. سفر وزیر خارجه عمان به تهران آن هم در شرایط کنونی پس از ترور سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی و پاسخ موشکی ایران، تشدید تنش بین ایران و آمریکا، ورود ایران به گام پنجم کاهش تعهدات برجامی و کلید زدن مکانیسم حل و فصل اختلافات در برجام از سوی سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس و اینکه او از داووس و در مسیر بازگشت به مسقط سری هم به تهران زده است.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز با تیتر «مدعیان خالی از معنی» به بررسی اظهارات حسن عباسی پرداخت و نوشت: همیشه نقطه مقابل قرار دارند و نظرشان مخالف است. این مخالفت اما فقط به خودشان مربوط نیست و نبوده بلکه دیدگاهشان را در رابطه با مسائل مختلف جامعه به گونهای بیان میکنند که گویی نظر اکثریت است. درواقع نگاهشان را به کل تعمیم میدهند در حالی که آنها یک اقلیتی هستند که منافع جناحی و طیفی خود را بر منافع ملی ترجیح میدهند. این طیف سعی در دوقطبی کردن جامعه و کشاندن آن به سمت نزاع درونی دارد. موضعگیریها و دیدگاهشان درست مقابل منافع ملی قرار دارد. با این حال گویی از یک حاشیه امن برخوردارند و تا به حال به خاطر هیچ کدام از اظهارنظرهای تفرقهانگیز خود مورد مواخذه و یا پاسخگویی قرار نگرفتهاند. از جمله این افراد میتوان به حسن عباسی و یا کریم قدوسی اشاره کرد که تاکنون اظهاراتی در راستای ایجاد فضای شدید دوقطبی در جامعه داشتهاند و همیشه به گونهای عمل کردهاند که جامعه را دوپاره کرده و آنها را به جان همدیگر بیندازند.
متاسفانه بسیاری از این اظهارات درست در زمان پدید آمدن احساس وحدت و همدلی مردم رخ داده است و زمانی که کشور به وحدت نیازمند بوده است همین افراد عکس آن عمل کردهاند. درواقع این افراد در سخنرانیها و موضعگیریهای خود به گونهای عمل میکنند که میشود گفت نوعی خط دادن به بخشی از مردم علیه بخش دیگر بوده است.
حسن عباسی که از جمله تئوریسینهای اصولگرایان به شمار میرود، چند سالی میشود به سبب اظهارنظرهای جنجالیاش گهگاهی در صدر اخبار قرار میگیرد. البته اظهارات او به یک زمینه خلاصه نمیشود و گویا در هر زمینهای که پیش بیاید ابراز عقیده میکند که فقط محدود به اظهارنظر نیست بلکه مردم را تهیج میکند که در راستای برنامههای او حرکت کنند و فضا را به سمت تنش سوق میدهد. او در هفتههای اخیر طی سخنانی آتشین ضمن هشدار به دادستان کل کشور و تهدید جریان اصلاحات گفت: «اصلاحطلبها دارند با احساسات مردم در قضیه شهادت قاسم سلیمانی بازی میکنند. اگر مردم ریختند این باند اصلاحطلب را تو خیابون کشتند و تکه تکه کردند نگویید که هشدار ندادید!». این اظهارات او با واکنشهای زیادی از سوی هر دو جریان اصلاحات و اصولگرا روبهرو شد. اما چندی نگذشت که این تئوریسین اصولگرا وارد ماجرای جدیدی شد که این بار با واکنش سپاه روبهرو شد.
روزنامه همدلی، در صفحه نخست امروز با تیتر «ظریف زیر نورافکن» به بررسی مشاجره وزیر خارجه با ترامپ تا تحمل اتهام و انتقاد پرداخت و نوشت: محمد جواد ظریف روزهای پرکاری را تجربه می کند، مصاحبه می کند ، دیدار می کند، توییت می کند و البته در کانون حمایت و انتقاد نیز قرار دارد. از این منظر وزیر خارجه جمهوری اسلامی زیر نور افکنهایی از توجه ملی و جهانی روزگار میگذراند. روز گذشته ظریف توصیه کرد، ترامپ پاسخ فرستاد. پیام ظریف مشتمل بر پیش شرط برداشتن تحریمها از طرف آمریکا برای شروع مذاکره بین ایران و آمریکا بود و جواب ترامپ، فقط دو کلمه:«نه، مرسی»
در دنیای سیاسی امروز که مذاکرات سیاسی بین کشورها، مقدمات و پیشبینیهای زمانگیر خود را طلب میکند، دنیای مجازی ارتباطات به عنوان بستری مناسب و در دسترس، برای تبادل نظرات بین چهرههای سیاسی کشورهای مختلف، به کمک آنها آمده است. در این میان اما پیامهای توئیتری، بیشتر مورد اقبال سیاسیون قرار میگیرد. محیطی که با نادیده انگاشتن الزامات روابط دیپلماتیک، نمایی از رویکردهای سیاسی طرفین را از حالت فقط مجازی، خارج کرده و رنگی از واقعیت به آنها میدهد. در این میان اما، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا همواره پیشتاز بوده است. حجم پیامهای توئیتری او اگر چه در گذشته با واکنشهای مخالفتآمیز زیادی روبهرو میشد اما در حال حاضر به عنوان یکی از شاخصههای او شناخته شده که به خوبی نمایانگر برنامهها و نقطهنظرات سیاسی اوست.
در چند روز گذشته مصاحبه محمدجواد ظریف با مجله آلمانی اشپیگل و تصریح او بر این موضوع که ایران حتی پس از ترور سردار سلیمانی، مذاکره با آمریکا را غیرمحتمل نمیداند، تا حدودی حاشیهساز شد. ظریف دراین مصاحبه و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «آیا مذاکره با آمریکا را پس از ترور سردار سلیمانی غیرمحتمل میدانید؟»، گفت: خیر. من هرگز چنین امکانی را رد نمیکنم؛ به شرط آنکه آنها رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را به رسمیت بشناسند. از نظر ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید مینشیند. چیزی که اهمیت دارد، نحوه رفتار آنهاست. دولت ترامپ میتواند گذشتهاش را جبران کند، تحریمها را بردارد و پای میز مذاکره بازگردد. ما کماکان پای میز مذاکره هستیم و آنها میز را ترک کردند. ظریف در این مصاحبه تأکید کرده است: آمریکا آسیب بزرگی به مردم ایران زده است. روزی که آنها برای جبران کاری بکنند، خواهد آمد. ما صبر زیادی داریم. دونالد ترامپ که این روزها به زبان فارسی هم توئیت میکند، در جواب دو کلمهای به اظهارات ظریف و در رد درخواست او، نوشت: «نه متشکرم» . او در واقع به این گونه عملا پیش شرط ظریف را در جهت لغو تحریمها، مردود دانست. پس از توییت رئیس جمهور آمریکا، محمدجواد ظریف به آن واکنش نشان داد و به دونالد ترامپ توصیه کرد که «بهتر است که نظرات و تصمیمات سیاست خارجی را بر اساس واقعیتها پایه گذاری کند.»
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز با تیتر «مالیات سپرده و سهام منتفی شد» نوشت: اخذ مالیات از سود سپردهها و سهام، در لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم منتفی شد. با اینکه پیشتر پیشنویسی از این لایحه در آبان ماه منتشر شده بود که نشان میداد سود سهام و سپرده بهعنوان دو جزء درآمدی افراد دیده شده است، اما محمدعلی دهقان دهنوی، معاون وزیر اقتصاد خبر داد در لایحهای که وزارت اقتصاد تنظیم و به هیات دولت ارسال کرده، از این دو جزء درآمدی مالیات اخذ نمیشود. مالیات بر سود سپرده در طول سالهای اخیر موافقان و مخالفان زیادی را در مقابل هم قرار داده است. موافقان معتقدند که دولت با اینکار به تبعیضی که بین درآمدهای اشخاص وجود دارد، پایان میدهد. طبق استدلال موافقان، اگر بنگاه تولیدی بابت سودش مالیات میدهد، شخصی که میلیاردها تومان در بانک نگه میدارد هم باید مالیات دهد. در مقابل مخالفان معتقدند که این پولها، بخشی از تسهیلات شبکه بانکی برای رونق تولید را شکل میدهند و به این نوع سرمایهگذاری، نباید مالیات تعلق گیرد. دلیل دیگر مخالفان این است که در شرایطی که رشد نقدینگی در سطح بالایی به سر میبرد، اخذ مالیات از سود سپردهها مانند کاهش دستوری نرخ سود عمل میکند و میتواند موجب تلاطم در بازارهای موازی شود.
نظر شما