به گزارش خبرنگار ایمنا، از همینرو در هر کدام از انتخابات، این طیف در کنار شهروندانی که احساس میکنند طی سالهای متمادی تغییری در شرایط روزمره زندگی و وضعیت اقتصادی اتفاق نیفتاده است سخن از رای ندادن، تحریم انتخابات و سپردن نتیجه آرای شهروندان به دیگر گزینهها میگویند.
رد پای قابل توجه نیروهای مدافع تحریم را میتوان در انتخابات سال ۱۳۸۲ و انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی مشاهده کرد. سالی که به یکباره امید شماری از اصلاحطلبان، شهروندان، اهالی رسانه و کسانی که در سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۰ با چشماندازی امیدوار کننده برای انجام اصلاحات در سیاست گذاریها و رویههای اجرایی به پای صندوقهای رای رفتند اما نتیجه قابل توجهی دریافت نکرده بودند از بین رفت و تصمیم گرفتند به جای درک تغییرات و دیدن نیمه پر لیوان طی سالهای گذشته و قبول امر اصلاحات به صورت تدریجی و گام به گام، نگاهی هم به بخش خالی رویدادهای سیاسی بیندازند و امید خود را نسبت به مشارکت سیاسی و انتخابات و رای به کاندیدای مورد نظر را کاملا از دست بدهند و به نشانه اعتراض در روز رایگیری در خانه بمانند! به واقع این مسئله برای خودشان قابل پذیرش شد که با رای ندادن و مشارکت نکردن بیشتر میتوان تاثیرگذار بود؛ این افراد نشستن را به حرکت و اعلام نظر را با سکوت معاوضه کردند و در نهایت امر به راهی رفتند که آن اندیشه و تجربه با گذشت چند ماه، ابتر از آب در آمد.
معمولا میتوان برای چنین کنشی اسمهایی هم انتخاب کرد تا در هنگام ارایه توضیحات به سایرین از آن کلمات بهره برد. طرفداران رای ندادن در سال ۱۳۸۲ نیز چنین کردند و قبل از آنکه زمان رای گیری آغاز شود، همزمان با دعوت از شهروندان به رای ندادن با انتخاب اسامی مختلف میکوشیدند تا فایدههای بیکران رای ندادن را برشمارند، "مشروعیت زدایی"، "دوری کردن از حق رای"، "رای ندادن نیز نوع دیگری از رای دادن است"، "عدم مشارکت نوع دیگری از مشارکت سیاسی است"، "حرکت متمدنانه"، "یکدست کردن حاکمیت با رای ندادن"، "کنشهای بدون هزینه"، "فربه کردن قدرت جامعه مدنی با مشارکت نکردن" و ... با گذشت چند صباحی از شکلگیری مجلس هفتم و تشکیل دولت نهم و با تغییر وضعیت شیوه حکمرانی در بخشهای اجرایی و قانونگذاری، آنان که سخن از دوری جستن از صندوق رای میگفتند اقدام به گلایه کردند. در واقع این افراد نخستین طیف در میان شهروندان بودند که زبان به گلایه و اعتراض گشودند؛ گویی هنوز به این باور نرسیده بودند که اگر شما با سیاست و سیاستگذاری ارتباط نداشته و با هر نام و نشانی نقش خود را در جامعه دیروز و امروز منکر شوید و یا از کلیت مباحث دوری جویید، سیاست و سیاستهای اجرایی شما را رها نخواهد کرد. تجربه آن سالها به منکران استفاده از حق رای و مشارکت شهروندان در انتخابات نشان داد تفکر و جریانی که به فردای رایگیری و عدم مشارکت اندیشه نکرده است، به غیر از پاشیدن تخم انفعال و بیتحرکی، توانایی به تصویر کشیدن هیچ تصویر قابل توجهای را برای آیندهای نه چندان دور نداشته و ندارد.
حامیان تحریم از نرفتن، انجام ندادن، خانه نشینی، دوری کردن و بست نشستن در هنگام روز رایگیری و قهر با صندوقهای رای میگویند اما به اندازه یک جمله برای شرح وضعیت فردای کشور پس از انتخابات طرح و برنامهای ندارند. از منظر بیرونی این امر طبیعی به نظر میرسد؛ چرا که از دل سکون و بیحرکتی، هیچ کنشی بیرون نخواهد آمد اما درک این مسئله همچنان برای جریان تحریم سربسته و غیر قابل درک باقی مانده است. نیرو و توانی که گمان میکند با انتخاب گزینه تحریم، شرایط بهبود خواهد یافت.
کنش عدم مشارکت و قهر کردن با صندوقهای رای هیچ وقت برای فردای پس از رایگیری طرح و برنامهای نداشته است، بلکه کلیت رفتار سیاسی خود را به اولین و نهاییترین رفتار سیاسی که همان دوری کردن از صندوق رای است گره میزند و دیگر هیچ...
یادداشت از: رضا صادقیان، عضو حزب اتحاد ملت ایران اسلامی منطقه اصفهان
نظر شما