به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در آینده نزدیک دیگر نوآوریهای شهر هوشمند مربوط به الگوهای ترافیکی بهینه، مدیریت پارک خودرو، روشنایی کارآمد شهری و بهبود کارهای عمومی نخواهد بود؛ تحقیقات نشان میدهد که جهان به سمت خلق رویکردهای جدیدی برای ایجاد شهرهای هوشمند روی خواهد آورد. مشارکت شهروندان و ارتقای خدمات و تجربیات در اولویت برنامه طراحان و مقامات رسمی برای ایجاد شهرهای موفق و پایدار قرار دارد. مسئولان در تلاشند با بهرهگیری از ایدههای شهروندان خود و با تشویق آنها به مشارکت در طراحی شهری، هر چه بیشتر ساکنان شهرها را به سمت ایجاد شهرهای آیندهنگر سوق دهند.
به منظور داشتن شهری پایدار و هوشمند، شهروندان نباید تنها بر استفاده از تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی و ماشینهای هوشمند تمرکز کنند، بلکه ارتقای خدمات و تجربیات میتواند نقش مهمتری در این زمینه ایفا کند. بنابراین، پیوند دولت و مردم و ایجاد بحث و گفتگو بین این دو طبقه، بسیار مهم بشمار میرود که میتواند منجر به حل مسائل و بحرانهای مهم شهری شود. دولت میتواند با استفاده از ایدههای مردم و تشویق آنها به ارائه طرحهای پیشنهادی خود از مشکلات و نیازهای ساکنان شهری باخبر شود و هر چه بیشتر برای حل این مسائل تلاش کند.
نیازهای مردم و جامعه روز به روز تغییر پیدا میکند، در نتیجه دولت با الهام از ایدههای شهروندان از این نیازها بیشتر باخبر خواهد شد و بیشتر به سمت ارائه راهحلهایی برای برآورده کردن آنها سوق داده میشود. در واقع، رویکرد پایین به بالا، یعنی ارائه ایدهها از عموم مردم به مقامات بالاتر، میتواند بسیار موفقتر از رویکرد بالا به پایین یعنی تحمیل طراحیهای شهری مقامات مسئول به شهروندان، عمل کند.
مدیران شهری با در نظر گرفتن خواستههای شهروندان و تشویق آنها به مشارکت در طراحیهای شهری قادر خواهند بود شهرهایی به نسبت هوشمندتر و موفقتر در آینده ایجاد کنند و نوآرویهای مردم را در طراحی شهری سهیم کنند. یادگیری ماشینی و نرمافزارهای گفتگو از جمله استراتژیهایی است که بسیاری از دولتها برای تشویق شهروندان خود در طراحیهای شهری و برقراری پیوند بین آنها و محیط اطرافشان بکار گرفتهاند.
مقامات رسمی در تلاشند سیاستهای فنآوری و کاری جدیدی را خلق کنند تا کارآیی و فرصتآفرینی تکنولوژیهایی نظیر هوش مصنوعی را برای مراقبت از سالمندان و خودروهای بدون سرنشین ارزیابی کنند. از آنجا که آنالیز و نگرشهای اطلاعاتی، به دلیل گسترش یادگیری، روز به روز ارزش بیشتری در میان دولتها پیدا میکند، در نتیجه ایجاد الگوریتم دادهها به یک عنصر ضروری برای ایجاد خدمات مصرفکننده-محور تبدیل خواهد شد.
دولتها باید بتوانند نگرش شهروندان را برای ایجاد شهرهای پایدار و هوشمند تغییر دهند و مهمترین اقدامی که در این راستا، ایجاد استراتژیهایی نوین برای ایجاد صنایع جدید و توسعه مهارتهای دیجیتالی توسط مدیران ارشد فنآوری اطلاعات خواهد بود.
مدیران ارشد فنآوری اطلاعات باید:
مشکلاتی را که مستقیم بر شهروندان اثر میگذارد، شناسایی کنند و تکنولوژیهای مناسبی را برای حل چنین مشکلاتی بکار گیرند. به عنوان مثال، این افراد باید اطلاعات و دادههای جمعآوری شده به وسیله هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی را با هم تلفیق کنند تا پاسخگوی نیازهای خاص شهروندان و تجارت باشند.
از شکاف دیجیتالی باخبر باشند و نیازهای شهروندانی را که با فنآوری اطلاعات آشنایی کمتری دارند، به طور یکسان در نظر گیرند. بکار گرفتن روشهایی نظیر گفتوگوی مستقیم با مردم میتواند برای حل چنین مشکلی بسیار موفقآمیز باشد.
باید استراتژیهای داده باز ایجاد کنند تا از دسترسی تمام گروههای علاقمند در یک شهر به اطلاعات مورد نیاز خود مطمئن شوند. پرتالهای داده باز به تمام شرکتها، دانشگاهها و شهروندان امکان ارتباط مستقیم با مدیران فنآوری اطلاعات شهری را فراهم میآورد.
از اقدامات و شاخصهای اجرایی برای شرح پیشرفت شهر هوشمند به ذینفعان بهره گیرند. یکی از عواملی که باعث موفقیت مدیران فنآوری اطلاعات میشود، ایجاد اهدافی به وسیله توسعه شاخصهای اجرایی مهم است که اولویتهای ذینفعان را مشخص میکند. امارات متحده عربی، به خصوص کلانشهر دبی، یک نمونه کامل از چگونگی بکار گیری این راهکارها برای کمک به ایجاد شهر هوشمند بشمار میرود.
تجربه نشان داده است که دولتهایی که ایدههای شهروندان را در طراحیهای شهر هوشمند بکار گرفتهاند بسیار موفقتر از سایر دولتهایی بودهاند که نگرشهای شخصی خود را بر مردم تحمیل کردهاند.
نظر شما