مشارکت باید آگاهانه و معنادار باشد

یک روانشناس اجتماعی گفت: اینکه مردم را به امری ترغیب کنیم که معنایی برای آن نمی‌بینند و تنها مشارکت هیجان زده آنها را بخواهیم، مشارکت نیست و تنها جلب کمک‌های مردمی است چرا که مشارکت را فرد آگاهانه انتخاب می‌کند و برایش معنادار است.

احسان کاظمی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص دلایل کم شدن علاقمندی جوانان به مشارکت در رویدادهای اجتماعی، اظهار کرد: وقتی صحبت از مشارکت می‌کنیم یعنی از امر انتخاب شده معنادار توسط مخاطب صحبت می‌کنیم.

وی با بیان اینکه مشارکت معنادار امر مهمی است، افزود: گاهی اوقات مشارکت برای جلوگیری از ایجاد تبعات است اما گاهی اوقات مشارکت آگاهانه و با این اعتقاد است که این مسئله دارای منافع جمعی است و برداشتن این بار از روی دوش جامعه به تنهایی امکانپذیر نیست پس این نوع مشارکت آگاهانه و معنادار خواهد بود.

پیش نیاز مشارکت ایجاد احساس مسئولیت در افراد است

این روانشناس با بیان اینکه مشارکت باید آگاهانه و معنادار باشد، تصریح کرد: اینکه مردم را به امری ترغیب کنیم که معنایی برای آن نمی‌بینند و تنها مشارکت هیجان زده آنها را بخواهیم نام این امر مشارکت نیست و تنها جلب کمک‌های مردمی است چرا که مشارکت را فرد آگاهانه انتخاب می‌کند و برایش معنادار است.

وی با تاکید بر اینکه فرد در مشارکت به دنبال کسب فواید فوری نیست، اظهار کرد: در مشارکت نگاه بلندمدت به آینده وجود دارد و پیش نیازهایی دارد که یکی از آن‌ها احساس مسئولیت در فرد است.

کاظمی در تشریح احساس مسئولیت فردی، گفت: تا افراد حس مسئولیت نداشته باشند میل به مشارکت نخواهند داشت. افراد مسئول حتی در مواردی که به آنها ربطی ندارد یا منفعت فردی از آن ندارند هم مشارکت می‌کنند برای نمونه کمک به سیل زدگان امروز یک مشارکت است و تفکر افراد غیرمسئول این است که در شهر یا استان ما که سیل نیامده پس کمک کردن لزومی ندارد.

وی با اشاره به اینکه قبل از جلب مشارکت باید احساس مسئولیت در افراد خلق شده باشد، افزود: قبل از احساس مسئولیت قطعاً به احساس تعلق نیاز داریم، افرادی که احساس تعلق به جامعه خود ندارند مشارکتی هم نخواهند داشت و اگر احساس تعلق نباشد مشکلات دیگران را مشکلات خود نمی‌دانیم.

این روانشناس و درمانگر خاطرنشان کرد: به تبع احساس تعلق افراد برای بودن، در جامعه مسئولیتی را برعهده می‌گیرند و بعد از این موضوع امر مشارکت اتفاق می‌افتد اما زمانی که مشارکت اتفاق نمی‌افتد این احساس یا تفکر غلط وجود دارد که تلاش یک نفر به جایی ختم نمی‌شود.

در جوامع جمع‌گرا فردیت‌ها کم می‌شود

وی با بیان اینکه در جوامع جمع‌گرا فردیت‌ها کم می‌شود، افزود: اما در جامعه ما این تفکر کلان در بسیاری موارد وجود دارد که همه باید یک کاری را انجام دهند یا ندهند تا ما هم آن را انجام بدهیم یا ندهیم! برای مثال می‌گوئیم همه خودروی شخصی استفاده نکنند تا من هم استفاده نکنم! یا همه فلان موضوع را رعایت کنند تا من هم رعایت کنم! در واقع زمانی که افراد از به دوش گرفتن بار مسئولیت فرار می‌کنند مشارکتی هم اتفاق نمی‌افتد.

کاظمی در خصوص موانع پیش روی مشارکت مردم و جوانان، اظهار کرد: اینکه به نیازهای افراد توجهی نشده خود باعث عدم همکاری و مشارکت است و باعث بی‌توجهی آنها به نیازهای جامعه می‌شود جوانان به اقتضای سن هیجانی خود به دنبال منافع زودبازده است و احساس می‌کند حق دارد به آنچه می‌خواهد برسد.

وی در خصوص دیگر دلایل نبود مشارکت جمعی، گفت: الگوهای درست از مشارکت در جامعه ما وجود ندارد یعنی یک جوان نمی‌تواند به اطرافش نگاه کند و افرادی را ببیند که به صورت آگاهانه و معنادار مشارکت می‌کنند و اگر هم این امر وجود دارد آن را تحت تاثیر تبلیغات می‌دانند.

این دانش آموخته روانشناسی بسیاری از مشارکت‌ها را مربوط به یک قشر خاص دانست و تصریح کرد: برای مثال پاکسازی محیط زیست یا مواردی این چنینی به نظر می‌رسد مختص اقشار خاصی باشد و آنچه در جامعه ما پررنگ دیده می‌شود این است که پیامدهای مثبت مشارکت در امور جمعی را برای مردم تبیین نکرده‌ایم.

وی با اشاره به اینکه نبود مشارکت معضلات خاصی برای یک جامعه ایجاد می‌کند، گفت: میل بودن در جمع و مشارکت در همه انسان‌ها هست به شرطی که مسئولان موارد کم کننده مشارکت را به خاطر داشته باشند و باعث ایجاد آن نشوند.

کاظمی با تاکید بر اینکه بی‌اعتمادی، به هسته اصلی شهروند بودن آسیب می‌زند، اظهار کرد: این موضوع به احساس تعلق و هویت فردی ضربه می‌زند وقتی افراد ببینند در طبقات اجتماعی با هم فاصله دارند یا برخی معضلات حل نشدنی است ، اعتمادشان را به کارگزاران از دست می‌دهند و به نوعی بی‌اعتمادی احساس تعلق را از بین می‌برد و از بین رفتن احساس تعلق مسئولیت‌پذیری و به تبع آنها مشارکت را از بین می‌برند.

مشارکت معنادار و آگاهانه در جامعه سهم پایینی دارد

وی با تاکید بر اینکه عمده مشارکت‌های انجام شده در جامعه ما معنادار و خودجوش نیست، خاطرنشان کرد: درصدی از مواردی چون ایثار، نوع دوستی، مشارکت و موارد این چنینی اگر در جامعه ما هست به دلیل تهییج و به هیجان درآوردن رخ داده و سهم معناداری یا آگاهانه بودن در آن پائین است.

این روانشناس تصریح کرد: برای معنادار کردن یک موضوع باید به مردم توجه داد که نقش و سهم آنها در رفع یک معضل یا توسعه یک امر مثبت در جامعه چه خواهد بود و اینگونه با آگاهی و ضرورت حرکت افراد برای مشارکت خود معنا پیدا می‌کنند و مشارکت معنادار به دست می‌آورند و قطعا بدون آگاهی بخشی ایجاد مشارکت تنها ترغیب کردن با عناوینی چون وظیفه شهروندی یا ثواب اخروی خواهد بود و به همین دلیل است که عمده شعارهای شهروندی ما مبتنی بر هیجان و ترغیب سازی است.

کد خبر 406920

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.