مازیار زارع، رهبر گروه کُر آوای نصف جهان، در گفت و گو با خبرنگار ایمنا در خصوص اجرای این گروه اظهار کرد: سال گذشته با من تماس گرفتند و گفتند که برای ساماندهی یک گروه کُر به همراهی نیاز دارند؛ من تمایل چندانی برای همکاری در این زمینه نداشتم، چون گمان می کردم کار کردن با این افراد دشوار است و ثمره ای ندارد. تا اینکه نمونه کاری از این گروه به من نشان دادند و آن را پسندیدم لذا کار را با تست از اعضای گروه آغاز کردیم تا سطح آنها را از لحاظ ریتم، کوک، موزیکالیته و درک موسیقی دریابم. سپس کلاس های آموزشی در زمینه سُلفِژ و ریتم خوانی را برای آنها برگزار کردیم.
وی ادامه داد: سطح دوستان در حدی بود که میتوانستند از نوت دو تا دوی بعدی را بخوانند اما تکرار آن را بلد نبودند لذا این موضوع، کار را برای من سخت میکرد و در حقیقت باید آموزش گروه را از زیر صفر آغاز می کردم؛ اما خوشبختانه اعضای گروه بسیار علاقمند بودند و به طور جدی کار و تلاش کردند.
زارع تصریح کرد: اعضای گروه نشان دادند که سالمندی، سنِ پایان هیچ کاری نیست و انسان در هر سنی می تواند هر آنچه را که دوست دارد بیاموزد و اگر اراده کند میتواند بدون استثنا یاد بگیرد.
رهبر گروه کُر آوای نصف جهان خاطرنشان کرد: در این گروه ۴۵ نفر از گروه سنی ۴۷ تا ۸۲ سال به صورت تک خوان و هم خوان فعالاند و ۴ نفر هم اعضای گروه موسیقی هستند؛ کار با این گروه به مدت یک سال طول کشید تا به حد مطلوب برای اجرا رسیدند.
کنسرت آوای نصف جهان تمرین پویا زیستن بود
همچنین رئیس کمیسیون فرهنگی ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان در حاشیه نخستین اجرای گروه کُر شهروندان ارشد این شهر با عنوان "آوای نصف جهان" به خبرنگار ایمنا گفت: امروز در نخستین اجرای گروه کُر شهروندان ارشد شهر اصفهان شاهد حضور سالمندانی بودیم که شاید به اعتقاد معمولِ آدمها، باید بروند در گوشه ای بنشینند و در بهترین حالت، غرق در خاطرات خوش گذشته شان بشوند؛ گذشت روزها را در روزشمار تعقیب کنند و بگویند "جوانی هم بهاری بود و بگذشت."
مهدی مزروعی افزود: اما اینها خرق عادت کردند و هر روز را موهبتی دانستند؛ یک سال رفتند و آمدند و زیر نظر یک استاد جوان، الفبای موسیقی و خواندن را آموختند و بارها تمرین کردند.
وی با بیان اینکه نخستین کنسرت شهروندان ارشد اصفهان، با اجرایی دلچسب و موفق حاوی قطعاتی خاطره انگیز اجرا شد، تصریح کرد: کنسرت های زیادی رفته ام، اما این اجرا چیزی بیشتر از یک کنسرت بود؛ در حقیقت تمرین امیدوارانه و پویا زیستن با وجودِ نامرادهای چرخ روزگار بود، درسِ رود بودن و شورش علیه مرداب شدن و باور این بود که هر روز موهبتی است.
نظر شما