آغوش باز ایرانی‌ها برای پذیرش بحران پیری جمعیت

بحران پیری در کمین جامعه ایران نشسته و این در حالی است که سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های کشور نیز به این امر دامن می‌زند و هر روز نرخ فرزندآوری را در ایران رو به روند کاهشی سوق می‌دهد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، مدت‌ها است که برخی کارشناسان و پژوهشگران اجتماعی در رسانه‌های رسمی بحران پیری جمعیت را نوید می‌دهند.این افراد بارها نسبت به تبعات تحقق پیری جمعیت نظیر کمبود نیروی‌کار، ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی و کاهش جمعیت کشور هشدار داده‌اند.

با این وجود، خانواده‌های ایرانی هر ساله فرصت فرزندآوری در بازه پنجره جمعیتی را از دست می‌دهند. براساس سالنامه آماری ۱۳۹۷ ثبت احوال کشور، میزان ناخالص موالید سال ۹۷ به ازای هزار نفر جمعیت به شاخص ۱۷.۱ رسیده است. این در حالی است که نرخ این شاخص طی سال‌های ۹۶،۹۵ به ترتیب ۱۸.۸،۱۹.۲ بوده است.

همچنین در حالی‌که تعداد موالید در سال ۹۴، ۹۵ و ۹۶ به ترتیب ۶۸۹. ۱.۵۲۹، ۱.۴۸۷.۸۷۳ و ۱.۴۵۰.۲۷۱ نفر بوده این شاخص در سال ۱۳۹۶ به ۱.۳۶۶.۵۱۹ تولد رسیده است.

سالانه یک میلیون نفر به جمعیت ایران اضافه می‌شود

کاهش جمعیت در ایران یکی از نگرانی‌های وزارت بهداشت نیز هست، محمد اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر بهداشت در این باره در گفت و گویی با پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت که به مناسبت روز جمعیت انجام شده بود، اظهار می‌کند: جمعیت در ایران فرازونشیب‌های اعجاب‌آوری را داشته، در اوایل انقلاب به دلیل وضعیتی که در زمان انقلاب ایجاد شد، جمعیت ضریب رشد بالایی پیدا کرد؛ به‌طوری که در برخی استان‌ها نرخ رشد جمعیت یا همان نرخ باروری کلی به حدود شش تا هفت می‌رسید و در برخی استان‌ها ۴.۵ بود. در آن زمان میانگین نرخ باروری کلی حدود سه گزارش شده بود. بر این اساس یک خانم در سن باروری‌اش به طور میانگین ۳.۲ بچه به دنیا می‌آورد که این نرخ باروری منجر به نرخ رشد بالایِ جمعیت می‌شد. این درحالیست که طی سال‌های اخیر میزان باروری کلی، یعنی تعداد بچه‌هایی که یک خانم در سن باروری به دنیا می‌آورد، کاهش پیدا کرده است. البته این موضوع نه‌تنها در کشور ما بلکه درتمام دنیا رخ داده است.

وی با بیان اینکه هر چند نرخ باروری کاهش یافته اما هر سال شاهد افزایش جمعیت هستیم، می‌افزاید: در کشور سالانه حدود یک میلیون نفر به جمعیت اضافه می‌شود، بنابراین هم جمعیت رشد می‌کند و هم نرخ باروری کاهش می‌یابد. نتیجه این موضوع این است که جمعیت به سمت پیری می‌رود.

مشاور عالی وزیر بهداشت بر این باور است که در ۳۰ سال آینده از هر سه فرد ایرانی یک نفر پیر خواهد بود، اظهار می‌کند: فرد پیر قاعدتاً قدرت تولید ندارد و فرد دیگری باید خرجش را بدهد. افرادی که اکنون ۴۰ ساله‌اند، ۲۰ سال دیگر ۶۰ ساله شده و به گروه پیرها می‌پیوندند، حال در کشور ما به طور متوسط ۳۸ درصد افراد پیر شغل دارند و ۶۰ درصدشان سواد دارند. بنابراین در گروه سالمندان ۴۰ درصد بی‌سوادند و ۶۰ درصد شغل ندارند. بنابراین این افراد روی دست جوانان کشور می‌مانند.

فاصله ازدواج تا تولد نخستین فرزند ایرانیان به ۴.۵ سال رسید

وی تاکید می‌کند: کم تعداد شدن گروه مولد در کشور می‌تواند گرفتاری‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی به بار آورد. عوامل مختلفی در این زمینه دخیل است؛ اول اینکه میزان ازدواج کاهش یافته است و تاخیر در ازدواج وجود دارد، تاخیر در ازدواج منجر به تاخیر در باروری نیز می‌شود. امروز متوسط سن ازدواج در زنان ایرانی به ۲۴ سال و در مردان ایرانی نزدیک به ۳۰ سال رسیده است. از زمان ازدواج تا اولین باروری هم به طور متوسط ۴.۵ سال فاصله است. همچنین در حال حاضر در کشور ۱۳ میلیون نفر فرد در شُرف ازدواج داریم که آماده ازدواج هستند که حدود ۶.۵ میلیون دختر و ۶.۵ میلیون پسر هستند، اما اگر این ۱۳ میلیون همین الان هم ازدواج کنند، باز هم اتفاقی برای جمعیت کشور نمی‌افتد. زیرا فرهنگ بی‌بچگی، دیربچگی و یا تک‌بچگی در کشور جا افتاده است و این فرهنگ خطرناکی است. همه این‌ها ضد باروری و رشد جمعیت و توسعه است و به مملکت لطمه می‌زند.

پنجره جمعیتی ایران بسته شده است

همچنین مرتضی پدریان، آسیب شناس اجتماعی معتقد است در کشور ما پنجره جمعیتی بسته شده بدین معنا که در حال حاضر موضوعی به نام افزایش جمعیت نداریم و رشد جمعیت دقیقاً رشد جانشینی نیست و اگر با همین روند ادامه یابد در ۳۰ سال آینده تا ۱۴۳۰ جمعیت سالمند ما حدود ۳۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل خواهد داد.

وی در گفت‌وگویی با خبرنگار ایمنا ادامه می‌دهد: در این شرایط جمعیت نوجوان و جوان ما دچار کاهش شدیدی شده که این امر از چند نظر قابل توجه است؛ نوع نگاه به زندگی در جامعه ما نگاهی جدید شده است و اعضای جامعه ما به نوعی فردگرایی افراطی با عنوان "ذره‌ای شدن" مبتلا شده‌اند پس اگر ما هدف خود از ازدواج را تداوم نسل بدانیم برای اینکه این اتفاق بیفتد باید بلوغ اقتصادی، فرهنگی، عاطفی و جنسی در جامعه ایجاد شود.

این آسیب‌شناس اجتماعی با بیان اینکه بلوغ جنسی به صورت خودبخود اتفاق می‌افتد و قابل تاخیر نیست، تصریح می‌کند: بلوغ اقتصادی در جامعه امروز ما به سختی شکل می‌گیرد که این ناشی از عملکرد نهادهای اقتصادی جامعه است، دستیابی به بلوغ اجتماعی هم در جامعه ما تا حدودی مشکل شده است چرا که افراد باید فرایندی مانند تحصیل، سربازی را طی کنند و این امر بلوغ اجتماعی را به تاخیر می‌اندازد از طرف دیگر اعضای جامعه امروز به تامین انواع نیازهای جنسی به روش‌های غیراصولی مانند ازدواج سفید یا ارتباطات خارج از چارچوب روی آورده‌اند که از مواردی است که مانع بروز بلوغ اجتماعی است.

افزایش روحیه تجرد گرایی در ایران

وی اضافه می‌کند: نگاه دیگر این است که افراد به موضوع ازدواج چندان تمایلی ندارند و روحیه تجردگرایی در بین افراد جامعه در حال افزایش است که دلایل متعددی در این امر دخالت دارد؛ از دلایل کمتر دیده شده این است که بین زوجین نزاع‌هایی وجود دارد که این امر در سنجش نگرش سال ۹۵ هم دیده شده و هنگامی که افراد ببینند حاصل زندگی زناشویی دیگران کج خلقی و کج رفتاری‌هاست خودبخود تمایلی به ازدواج نخواهند داشت و نکته دیگر اینکه افزایش پدیده طلاق خود باعث دلسردی و بی‌انگیزگی افراد مجرد است.

پدریان بر این باور است که افزایش بی‌رویه جمعیت در ایران و حتی در همه کشورها می‌تواند پیامدهای خطرناکی را برای زیست جمعی داشته باشد، وی در این زمینه اظهار می‌کند: جمعیت متناسب برای ایران چیزی حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون نفر است و ما در اصل ۲۰ میلیون جمعیت مضاف بر پتانسیل منابع و زیرساخت‌های طبیعی جامعه خود داریم، اگرچه این درست است که ما زمین زیاد داریم اما منابع و بهره‌وری ما از این زمین‌ها آنقدر نیست که بتوانیم جمعیتی ۸۰ میلیونی را تکفل کنیم و نیازهای آنها را برآورده کنیم و به نظر من افزایش جمعیت کره زمین به لحاظ ساختار زیست محیطی و حیات آبی مضر است و در ایران هم باید بر اساس نیازهای زیستی و اجتماعی خود در خصوص داشتن پتانسیل افزایش جمعیت بیشتر فکر کرد و با توجه به میزان منابع کشور و چالش‌های فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی به نظر می‌رسد این ظرفیت وجود ندارد و مردم هم به خوبی این موضوع را فهمیده‌اند که افزایش بیش از حد جمعیت مفید به حال ما نیست.

افزایش جمعیت و کیفیت زندگی در ایران رابطه معکوس دارد

وی با تاکید بر اینکه افزایش جمعیت با بحث کیفیت زندگی در نظام فکری ما یک رابطه معکوس پیدا کرده است، تصریح می‌کند: وقتی بحث فرزندآوری مطرح می‌شود باید ساختار اقتصادی‌مان به گونه‌ای باشد که بتوانیم نیازهای آنها را تامین کنیم و مهمتر از همه اینکه کودکان امروز نیازهایی دارند که فراتر از مسائل مادی است و نیازهای ثانویه آنها بسیار بیشتر از نیازهای اولیه آنها، زندگی خانوارها را تحت‌الشعاع قرار داده است.

این آسیب‌شناس اجتماعی می‌افزاید: فرزند زمانی برای والدین یار تلقی می‌شد در حالی که امروز فرزندان برای افراد بار تلقی می‌شوند حتی این تصورات امروز در روستاها هم نهادینه شده است پس بدین معنا سبک زندگی و مسائل فرهنگی نگاه به موضوع فرزندآوری را تغییر داده است.

فرزندآوری دغدغه خانواده های ایرانی نیست

وی با تاکید بر اینکه امروز فرزندآوری نیز از دغدغه‌های خانواده‌ها نیست و این امر در انجام یک نظرسنجی در سال ۹۴ نشان داده شده است، ادامه می‌دهد: نبود عدالت یا نبود ثبات اجتماعی خود باعث نگرانی افراد است چرا که افراد نمی‌دانند چه مشکلاتی در آینده گریبانگیر فرزندانشان خواهد بود و خودبخود وقتی که آینده فرزندان ایجاد نگرانی کند اعضای جامعه از فرزندآوری صرف‌نظر می‌کنند و حتی بعضاً شنیده شده که در برخی ازدواج‌های امروزی نداشتن فرزند جزء شروط اولیه ازدواجشان است!

پدریان تاکید می‌کند: جامعه‌ای که بتواند پنج نیاز اولیه اعضای خود را برآورده کند و اعضای آن جامعه دغدغه نیازهای اولیه فرزندان خود مانند آموزش، بهداشت و درمان، مسکن، اشتغال و معیشت شامل خوراک و پوشاک را نداشته باشند چنین جامعه‌ای جمعیت متناسب دارد و با داشتن این ساختار می‌تواند تفکر افزایش جمعیت در حد متناسب یا تا حدودی بیشتر خود را داشته باشد اما اگر نتواند از عهده تامین نیازهای شهروندان خود بربیاید هرچه به تعداد جمعیت چنین جامعه‌ای اضافه شود برای آن جامعه نامتناسب است.

از سوی دیگر کارشناسان معتقدند با توجه به کاهش موالید و غفلت برخی خانواده‌های ایرانی در فرزندآوری، حمایت از ناباروران تا حد زیادی مسئله فرزندآوری را بهبود می‌بخشد. تحقیقات مراکز سلامت نشان داده از هر ۵ زوج جوان ایرانی یک زوج نازاست.

از آنجا که براساس پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان بیش از ۹۹.۵ درصد از خانواده‌ها حداقل یک فرزند می‌خواهند؛ ناگفته پیدا است که اگر حمایت‌های مالی و اجتماعی از ناباروران بدرستی صورت پذیرد، این قشر نقش مهمی در ارتقای نرخ باروری ایفا خواهد کرد.

به گفته کارشناسان، این بیماری به وسیله عمل کمک‌باروری پیشرفته و دخالت سلولی، در مراکزی مثل رویان امکان درمان دارد؛ اما هزینه درمان بسیار گران است. هزینه درمان بیماران نابارور در مراکز دولتی و خصوصی به ترتیب ۲۵ و ۵۴ میلیون تومان است. در حالی‌که طبق گزارش مرکز آمار ایران، میانگین درآمد سالانه خانوار ایرانی در سال ۹۷، کمتر از ۴۲ میلیون تومان است. با وجود این حمایت بیمه‌ای ناباروران می‌تواند یکی از راهکارهای مناسب برای جلوگیری از وقوع بحران پیری جمعیت باشد.

گزارش از: مریم یاوری - خبرنگار جامعه ایمنا

کد خبر 403045

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
    0 0
    بهتر یه مشت بدبخت افسرده به دنیا میارن تو ایران