ابراهیم ۱۴ سال است که نخوابیده‌!

۱۴ سال است که نخوابیده ام، روزها کار می کنم، شب‌ها کتاب می‌خوانم و می‌دوم، آرزوهای بزرگ اما دست یافتنی دارم، البته اگر کسی حمایتم کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ابراهیم عطایی، مردی است ۳۰ ساله از خطه سرسبز شمال ایران در شهر آستانه اشرفیه در استان گیلان روزگار می گذراند؛ در پی اتفاقاتی ناگهان خواب از چشمانش رخت بربسته تا به امروز ۱۴ سال است که حتی یک دقیقه هم نخوابیده است  "خواب برایم آرزو شده و بی‌خوابی زندگی‌ام را عوض کرده و من را از بقیه متمایز کرده است و همه می‌خواهند بدانند نخوابیدن چه حس‌وحالی دارد، بی‌خوابی برایم غمی بزرگ بوده و هست، اما با تلاش بی‌وقفه مشکلم را به انگیزه‌ای برای ادامه زندگی ام تبدیل کردم".

ابراهیم تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد رشته مدیریت ورزشی پیش برده است، اما شغلش با تحصیلاتش مرتبط نیست، او برای گذران زندگی در یکی از مجموعه‌های مربوط به شهرداری آستانه کار می‌کند و پاکبان است "عاشق فوتبال هستم و در سال ۱۳۸۴ برای اینکه وارد تیم جوانان ملوان شوم، برای تست به باشگاه می‌رفتم، در یکی از روزهای گرم شهریور بعد از انجام تست برای شنا به دریا رفتم تا گرمای تابستان را با خنکای آبی دریا از تن به در کنم. بعد از کمی شنا در آب ناگهان متوجه شدم که زیر پایم خالی شده و به عمق آب کشیده می‌شوم، در حال دست‌وپا زدن از هوش رفتم و دیگر چیزی را به یاد نمی‌آورم، چندی بعد چشم‌هایم را در بیمارستان باز کردم، از اطرافیانشمتوجه شدم که صیادان نجاتم دادند."

او بعد از این حادثه چند ساعت به کما می‌رود و بعد از اینکه از کما درمی‌آید، برای مدتی کوتاه حافظه‌اش را از دست می‌دهد، از بیمارستان مرخص می‌شود و به خانه برمی‌گردد، شب اولی را که در خانه  کنار خانواده‌اش سپری می‌کند، خوابش نمی‌برد و گمان می‌کند این خستگی و نگرانی بعد از به هوش آمدن است که مانع خوابش شده، اما ماجرا چیز دیگری بود...

ابراهیم منتظر بهبود شرایط می ماند، اما اوضاع سخت‌تر و عرصه برایش تنگ‌تر می‌شد، چرا که بعد از گذشت دو ماه هنوز نمی‌توانست، به خواب برود و سر درد، چشم درد، تهوع، بی‌حالی و خون دماغ شدن به سراغش می آید، سه سال از شدت بی‌حالی و عمده مشکلاتی که بی‌خوابی برایش به وجود آورده در بیمارستان بستری ‌شد.

او زندگی و آینده‌اش را چیزی فراتر از وضع موجود تصور می‌کند " تاب و تحمل اینکه عمرم را به بیماری بگذرانم، برایم سخت است، خودم را جمع‌وجور می‌کنم تا شرایط را بهتر و بهتر کنم."

ابراهیم عطایی، تصمیم به درمان می‌گیرد و چندین پزشک و روانشناس او را معاینه می‌کنند تا چاره‌ای برای مشکلش بیابد "حدس برخی متخصصان  این است که بر اثر شوک و ترسی که در دریا و هنگام غرق شدن به بدن وارد شده نمی‌توانم بخوابم و برخی دیگر علت را نرسیدن اکسیژن به مغز و عدم کارایی مغز در قسمت مربوط به خواب می دانند، هیچ کدام از داروهای خواب‌آور هم بر روی من تاثیری ندارد."

خواب را از خاطر برده‌ام

۱۴ سال گذشته و هنوز خواب به چشمان ابراهیم نیامده، چشمان روشن و آرام او دیگر خواب را از خاطر برده‌اند و به خواب فرورفتن و دیدن رویاهای شیرین برایش به یک آمال دست نیافتنی بدل شده است.

او با بغضی کهنه در گلویش می‌گوید"بی‌خوابی حس‌وحال زندگی را از من ربوده، اما همه سعی‌ام بر این است که از پا در نیایم و پرقدرت‌تر از دیروز به راهم ادامه بدهم، شب‌ها برای فرار از فکر آزاردهنده نخوابیدن پیاده در شهر قدم می‌زنم، کتاب را همدم شب‌های خالی از خوابم می‌کنم تا ساعت بگذرد و با دیدن سپیدی روز تاریکی نخوابیدن را برای چند ساعت از ذهنم دور می‌کنم."

" هنوز راهی برای درمان نیافته‌ام، سوختن و ساختن تنها راهی است که در پیش گرفتم، پدر و مادر وخانواده‌ام خیلی ناراحت هستند، آنها به جز محبت کار دیگری از دستشان برنمی‌آید، ورزش را رها نکرده‌ام تا هم سرگرم باشم و هم توان جسمی خود را از دست ندهم، دویدن شبانه مرا به یک دونده در رشته دوومیدانی تبدیل کرد و تا به حال رکوردهای مختلفی برای شهر، استان و کشورم ثبت کرده‌ام، دویدن از آستانه اشرفیه تا عراق، مشهد، قم، تهران و چندین رکورد دیگر را به اسم خود به ثبت رسانده‌ام."

تحریم مانع ثبت رکورد جهانی‌ ابراهیم با عنوان ۳۰ ساعت دویدن بدون خواب و استراحت شده است "چون تحریم هستیم، نماینده گینس برای ثبت رکورد من نتوانسته به ایران بیاید و این رکورد تاکنون در گینس ثبت نشده است."

ابراهیم خواندن بیش از صدها کتاب از نویسنده های مختلف در شب‌های بی‌خوابی را علت علاقه‌مند شدن خودش به درس و پیدا کردن انگیزه می‌داند " درسم را تا کارشناسی ارشد ادامه دادم و برای دکترا نیز مجاز شدم، اما مشکلات مالی مانع ادامه تحصیلم شد، کارهای زیادی از جمله گل فروشی، عروسک فروشی، کار بر روی زمین کشاورزی دیگران، دست‌فروشی، کارگری، بنایی و هزاران کار دیگر انجام دادم تا خرجی خودم و چهار نفر از اعضای خانواده‌ام را دربیاورم، چون پدرم دیگر توانایی کار کردن ندارد، در حال حاضر در شهرداری پاک‌بان هستم، اما باز هم امنیت شغلی ندارم."

مرهم اگر نمی‌شوی، زخم نزن مرا

او از قضاوت و برخوردهای متفاوت مردم می‌گوید" برخی مرا مسخره و برخی تشویق می‌کنند، گاهی قضاوت و گاهی کنار گذاشته می‌شوم‌ و برخی توهین و برخی دیگر به حال من دلسوزی می‌کنند، نظر بقیه برایم بی‌اهمیت شده، چرا که آن‌ها فقط با حرف‌هایشان مرا می‌آزارند، با اینکه بی‌خوابی حس ناراحت‌کننده و بدی است، خودم را نمی‌بازم و با قدرت ادامه می‌دهم".

ابراهیم عطایی موفقیت در ورزش، ثبت ایده‌های نو در ورزش، داشتن حمایت‌گری برای ثبت رکوردهای جهانی در گینس را جزء آرزوهای نزدیک خود می‌داند و اضافه می‌کند" برای رسیدن به ایده‌ها و آرزوهایم که باعث افتخار کشور نیز هست، به هر کس و هر کجا که فکرش را بکنید تلفن، ایمیل و نامه زدم و حتی حضوری هم به مراکز ذی‌ربط رفته‌ام، اما دریغ از کوچک‌ترین توجه و جوابی که از طرف مسئولین به من بدهند."

او همچنان با ذوق و انرژی وصف‌ناپذیری از سایر ایده‌هایش می‌گوید: "  برای گسترش ورزش همگانی و ثبت رکوردی نو در ایران و جهان در تلاش هستم، اما هنوز نتیجه‌ای نگرفتم و هیچ شخص و یا ارگان و سازمانی در هیچ کجای کشور از من حمایت نکرده است و آن رکورد دویدن تمام استان‌ها و بیش از ۵۰۰ شهر در کشور است که جزئیات خاصی از جمله معرفی مکان‌های توریستی که کمتر شناخته شده، معرفی نخبگان و ... دارد."

امروز ابراهیم عطایی، جوانی جسور و جویای نام است که خواب از دیدگانش رخت بسته و مشکلش را به انگیزه‌ای برای ادامه زندگی بدل کرده است، ایده‌هایی نو برای ثبت رکوردهای جهانی دارد و به دنبال حامی است...

کد خبر 402259

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 9
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • خبرنگار IR ۰۸:۴۱ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۲
    20 0
    کارشناس ارشد باید پاکبان باشه آیا؟ پاکبانی هم شغل شریفیه اما کسی که در حال حاضر برای دکترا هم داره اماده میشه باید در پست شایسته‌تری مشغول به کار باشه.... نگذاریم همه عیب های جامعه که از بی تدبیریه مسئولین، عادی سازی بشه و قبح اونا شکسته بشه... بیکاری، فقر و .... همه از بس تکرار شدن داره قبحشون ریخته میشه
  • IR ۱۸:۰۰ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۰
    10 0
    خدای من خیییلی دردناکه
  • IR ۱۴:۰۷ - ۱۳۹۸/۱۰/۱۶
    7 2
    ای کاش مسئولین کمکش میکردن