مهاجرت؛ از نا امیدی تا سرخوردگی

مهاجرت یا کوچ به معنای جابه‌جایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. شهروندان یک کشور معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکننده‌ای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت می‌کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، دلیل دیگر مهاجرت می‌تواند شرایط و عوامل مساعد جذب‌کننده مقصد مهاجرت مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن بهتر و آزادی‌های سیاسی بهتر باشد.

مزایای مهاجرت

مهاجرت می تواند به نفع کشورهایی که پایه اقتصادی ضعیفی دارند باشد. کشورهایی که نیروی کار مازاد داشته و تقاضا کار در آن ها زیاد است می توانند نیروهای مازاد خود را به کشورهای که به نیروی کار نیاز دارند بفرستند و از این راه باعث ارز آوری شده و منجر به کسب مهارت و آموزش شوند. در کشورهایی مانند کانادا که نرخ تولد در آن کاهش یافته است مزایای مهاجرت به وضوح قابل مشاهده است.

موانع مهاجرت

موانع مهاجرت فارغ از بحث های قانونی شامل مواردی از قبیل خانواده، شبکه حمایتی، دوستان و فرهنگ که از مواردی طبیعی و  نیرومند است، می شود. افرادی که قصد مهاجرت دارند با ترک کشور مبدا باید از بسیاری دلبستگی  ها و علایق خود، بگذرند. افرادی که عزم خود را برای مهاجرت جزم کرده اند باید دارایی‌های خود را زیر قیمت به فروش رسانده و به پول نقد تبدیل کرده تا بتوانند خرج مسافرت خود را تامین کنند. زمانی که به کشور مقصد می‌رسند با مسائلی پیش بینی نشده مانند پیدا کردن کار، مکانی برای زندگی، نا آگاهی از قوانین کشور مقصد، زبان جدید و نژادپرستی روبه رو هستند که می تواند میزان مهاجرت بین‌المللی را کاهش دهد.

مهاجرت خوب یا بد؟

مهاجرت به دو نوع خوب و بد تقسیم می شود. مهاجرت های خوب، مهاجرت های بابرنامه ای هستند که برای تکامل فرد انجام می شوند. این در حالی است که بی برنامگی و بی هدفی در مهاجرت های بد، باعث انحطاط فرد در زمینه های مختلف روانی، مالی و اجتماعی می شود. در مهاجرت های خوب با عوارض روانی جدی مانند از دست دادن اعتماد به نفس مواجه نیستیم و اگر هم این عوارض برای فرد به وجود بیایند، بسیار کوتاه مدت و گذرا خواهند بود، اما یکی از مهم ترین اتفاق هایی که در مهاجرت های بد رخ می دهد، بروز اختلال های شدید روان شناختی و اجتماعی در فرد مهاجر است.

یعنی امکان بروز افسردگی های شدید، به حاشیه رفتن، منزوی شدن، پوچ گرایی، اضطراب، اختلال خواب، مسخ فرهنگی، کاهش اعتماد به نفس یا حتی انکار اجباری مذهب در افرادی که مهاجرت بد می کنند، وجود دارد. در کنار تمام این مشکل ها، گاهی ممکن است بازگشت به وطن هم چالش های اجتماعی و روانی مجددی برای فرد مهاجر به همراه داشته باشد.

سونامی مهاجرت در ایران

در شهریور ۱۳۹۱ محسن کرمی معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور گفته بود: "بیشترین تعداد مهاجرین ایرانی با یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر جمعیت مربوط به کشور آمریکاست و بعد از آن امارات متحده عربی قرار دارد که ۸۰۰ هزار ایرانی در آن زندگی می کنند. انگلیس و کانادا با ۴۱۰ هزار نفر، آلمان با ۲۱۰ هزارایرانی، فرانسه با ۱۵۵ هزار و سوئد با ۱۱۰ هزار نفر بیشترین کشورهایی هستند که ایرانیان در آن جا حضور دارند."

مجید حلاج زاده، دبیرکل شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور نیز در سال ۱۳۹۷ در حاشیه بازدید از نمایشگاه بزرگ آثار هنرمندان استان قزوین گفته بود: "حدود ۷ میلیون ایرانی در خارج از کشور با سرمایهٔ حدوداً ۲۴ هزار میلیارد زندگی می‌کنند."

موج های مهاجرت در ایران

اولین موج مهاجرتی در دوره معاصر به حوادث انقلاب ۵۷ مربوط می شود که تعداد زیادی از عوامل رژیم گذشته راهی آمریکا و کشورهای اروپایی شدند.

موج دوم مهاجرت مربوط به سال های پایانی دهه ۶۰ و روزهای پس از جنگ است که باعث مهاجرت گسترده شهروندان ایرانی شد. مقصد اول این مهاجران امارات متحده عربی و دوبی بود. دوبی سال ها به عنوان بارانداز تجار و دریانوردان ایرانی شناخته می شد اما منطقه مناسبی برای زندگی به شمار نمی رفت اما با رونق اقتصادی دهه ۹۰ میلادی باعث جذب بخشی از مهاجرانی شد که خواهان اشتغال و هم چنین سرمایه گذاری در حوزه ساخت و ساز بودند.

مقصد دوم مهاجران موج دوم ژاپن بود. عمده ساکنان محله های حاشیه نشین کشور با سرمایه ای اندک در آرزوی کاری پردرآمد به خاور دور و سفر می کردند. مهاجراین که دیپورت شده یا توفیق زندگی کارگری در ژاپن را کسب می کردند یا جذب باندهای خلاف کار می شدند و یا چندین سال بیشتر در این کشور دوام نمی آوردند.

موج سوم در میانه دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به راه افتاد. با بهبود نسبی اقتصادی و ایجاد طبقه ای متوسط، علاوه بر مسیرهای همیشگی دوبی و ترکیه و... کشورهای اروپای غربی، اسکاندیناوی، استرالیا و کانادا نیز به جمع کشورهایی اضافه شد که ایرانی ها را به خود جذب می کرد.

موج چهارم مهاجرت نیز در سال ۱۳۸۸ رخ داد. اتفاقات و حوادث بعد از انتخابات ۸۸ و همچنین وضعیت اقتصادی ایجاد شده بین سال های ۸۸ تا ۹۲ و تحریم های قدرت های جهان علیه ایران باعث شد تا موج عظیمی از ایرانیان چمدان های خود را ببندند و دل از خاک خود بکنند.

موج جدید مهاجرت نیز از سال ۹۷ شروع شد. شرایط بد اقتصادی، بازگشت دوباره تحریم ها و نوسانات شدید بازار ارز از دلایل ظهور این موج مهاجرت است. مستند این ادعا نیز علاوه بر آمارهای سازمان ملل و نهادهای رسمی کشور، خبرها و تصاویر رسانه‌های معتبر جهان است که از تعداد فراوان ایرانیان در صف ویزای کشورهای انگلیسی‌زبان و همین‌طور کمپ‌های غیرقانونی و معابر قاچاق انسان در سراسر جهان گزارش می‌دهند. بر اساس آمار سازمان ملل متحد تنها در سال ۲۰۱۸ ، ۲۱ هزار ایرانی به قصد تغییر محل زندگی خود از کشور خارج شده اند. براساس گزارشی که سال ۹۷ در روزنامه شهروند چاپ شد نیز به نقل از حسین عبده‌ تبریزی، اقتصاددان و مشاور وزیر راه و شهرسازی وقت آمده است: "۱.۵ میلیون ایرانی در صف مهاجرت به کانادا و ‏استرالیا قرار دارند. این عدد، در مقایسه با هر عدد و رقم دیگری، تامل‌برانگیز است.‏ ١.٥ میلیون نفر تقریبا معادل ۲ درصد ‏جمعیت کل ایران و ۴ درصد جمعیت جوان زیر ۳۰ سال است."

فرار مغز ها از ایران

فرار مغزها به مهاجرت متخصصان و نخبگان علمی ازیک کشور گفته می‌شود که یکی معضلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی کشورهایی است که درصد مهاجرت در آن ها بسیار زیاد است. فرار مغزها دلایل بسیاری دارد که برخی از آن ها عبارت است از: بی‌توجهی به ماهیت علم، بی‌توجهی به پژوهش، عوامل اقتصادی، عدم شایسته سالاری، انحصارات دولتی و میزان پایین امید به آینده.

آمار فرار مغزها در ایران

در سال ۲۰۰۶، محمود احمدی‌نژاد با سیاست‌های جدید با شعار "زدودن دانشگاه‌ها از عوامل نفوذ لیبرال و سکولار غرب" اقدام به بازنشسته‌سازی بسیاری از استادان و هیئت علمی دانشگاه‌ها و جایگزینی آن‌ها کرد. برخی کارشناسان سیاست‌های او را از عوامل مستقیم افزایش فرار مغزها در آن دوران دانسته‌اند.

روزنامه هفت صبح در سال ۹۲ طی یک گزارش اجمالی پیرامون پدیده فرار مغزها در ایران به رهگیری محل زندگی رتبه‌های برتر کنکور سال ۱۳۸۶ پرداخت. طبق این رهگیری که از طریق داده‌های شبکه‌های اجتماعی بدست آمده بود، از ده نفر اول این کنکور سراسری شش نفر آن‌ها در ایران حضور ندارند. آمریکا، کانادا و سوئیس از جمله کشورهای خارجی بودند که این دانشجویان برای ادامه تحصیل انتخاب کردند.

طبق آمار صندوق بین‌المللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از ایرانیان تحصیل کرده برای خروج از ایران اقدام می‌کنند و ایران از نظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان مقام اول را از آن خود کرده‌است.

 مجله اکونومیست در سال ۲۰۱۸ و بر اساس داده‌های صندوق بین‌المللی پول اعلام کرد "۹۶ درصد از اختراع‌های ثبت شده توسط متولدین ایران بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور ثبت شده‌است، که نشان دهنده خروج استعدادها از کشور است."

بنیاد ملی نخبگان نیز اعلام کرده بود ۳۰۸ نفر از دارندگان مدال المپیاد و ۳۵۰ نفر از برترین‌های آزمون سراسری از سال ۸۲ تا ۸۶ به خارج مهاجرت کرده‌اند اما براساس آخرین آمارها و گزارش‌ های سال ۲۰۱۷ از وضعیت مهاجرت دانشجویان و فرار مغزها همین سازمان، ادعاها و آمارهای قبلی از فرار مغزها و نخبگان ایرانی که عمده آنان از دانشجوها هستند صحیح نبوده و ایران اولین کشور مهاجر فرست دنیا به دیگر کشورها نیست. گزارش جدید پایگاه WES از وضعیت دانشجویان دیگر کشورها در آمریکا نیز کاهش مهاجرت و حضور دانشجویان ایران در دانشگاه‌ها ایالات متحده آمریکا را نشان می‌دهد.

سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور ایران و رئیس بنیاد ملی نخبگان نیز در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ در مصاحبه با روزنامه همشهری درمورد آخرین آمار مهاجرت نخبگان ایران گفت: "در ابتدای انقلاب ۱۷۰ هزار دانشجو در داخل ایران و ۱۰۰ هزار دانشجو خارج کشور داشتیم؛ یعنی بیشتر از ۳۰ درصد دانشجویان ایرانی در خارج کشور تحصیل می‌کردند. از این ۱۰۰ هزار دانشجوی خارج از کشور ۵۷ هزار نفرشان در آمریکا بودند. یعنی دانشجویان ایرانی بزرگترین کلونی دانشجوی خارجی در آمریکا بودند.

هم‌اکنون ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو داریم که ۴۸ هزار دانشجو خارج از ایران هستند؛ یعنی ۵۷ هزار دانشجوی ایرانی در آمریکا به ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر کاهش پیدا کرده‌است. رتبه ما در آمریکا از نظر تعداد دانشجویان اکنون سیزدهم است. چین ۳۳۰ هزار دانشجو و عربستان ۵ برابر ایران در آمریکا دانشجو دارد. دربارهٔ مهاجرت به صورت کلی مقصد دانشجویان ما آمریکا، کانادا و استرالیاست. اعداد و ارقام این ماجرا هم پوشیده و پنهان نیست و همه آمارها مثلاً در سایت‌های مهاجرت آن‌ها به تفکیک وجود دارد. ما در این سال‌ها مثلاً بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ کل مهاجرتی که داشته‌ایم ۱۳۵ هزار نفر بوده‌است؛ یعنی متوسط زیر ۳۰ هزار نفر در سال، این کل مهاجرت است؛ یعنی خانواده شامل جوان، بچه و پدر و مادر که بخشی از اینها دانشجو هستند."

با این حال نگاهی گذرا به سازمان ها و شرکت های مهاجرتی و اخذ ویزا به خوبی نشان دهنده واقعیت های مهاجرت در ایران است. آرایانا فالاچی در آخرین مصاحبه خود با بازرگان "مهاجرت را مرضی می خواند که سرخوردگی و نا امیدی" نام دارد.

گزارش از کیوان محمدی - خبرنگار سیاسی ایمنا

کد خبر 401672

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.