همه از خونریزی مغزی "امین" در مدرسه شوکه شدند

این دوشنبه، امین مانند هرروز سر ساعت یک از مدرسه به خانه نیامده است، او کف حیاط مدرسه نیمه هوشیار افتاده و کسی نمی‌داند بیماری مادرزادی او باعث خونریزی مغزی در سن ۱۰ سالگی شده و عوارضش بروز یافته است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، وسط یکی از کوچه‌های خیابان تالار، در امتداد دیوارهای بلند هنرستان علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) تابلوی دبستانی دیده می‌شود؛ دانش‌آموزان سر کلاس هستند و رفت و آمد کلاس سومی‌هایی که زنگ ورزش دارند، از لای در ورودی مدرسه مشخص است.

شکل و شمایل حیاط، حالت کلیشه‌وار مدارس نیمه قدیمی شهر است که کف آن منقش به خط کشی‌های زمین فوتبال و بسکتبال و والیبال بوده، ابتدای آن آبخوری و سرویس‌های بهداشتی است و آخر حیاط نیز ساختمان اصلی مدرسه قرار دارد.

بهانه صحبت با دانش‌آموزانی که کنار زمین بسکتبال، دور میز پینگ پونگ جمع شده‌اند، "امین پوری رحیم"، شاگرد کلاس چهارم همین مدرسه است؛ وقتی که درباره امین سوال شود، آن‌ها چیز زیادی نمی‌دانند یا اگر جواب بدهند هم عموما نامربوط است: "من یادم می‌آید، پارسال بود، یکی حالش بد شده بود، همینجا و با خانم بهداشت آمدند و او را از کنار حیاط بردند ولی بعد از آن روز من کسی را ندیدم کنار حیاط حالش بد بشود."

دانش‌آموزانی که از نزدیک امین را دیده‌اند

کند و کاو از میان شلوغی های ساعت ورزش بچه‌ها تقریبا بی فایده بود تا آنکه یکی از آن‌ها امین را شناخت و همین شناختن دست و پا شکسته او مقدمه‌ای برای فهمیدن آنچه یک بعدازظهر پائیزی در این دبستان اتفاق افتاده و دستیابی برای یک روایت کامل‌تر شد: "اسم و فامیلش را بلد نیستم کلاسش را هم نمی‌دانم فقط دیدم رفت آنجا و استفراغ کرد -به آبخوری مدرسه اشاره می‌کند- دست‌ها و صورتش خونی بود که به آقای صفدریان خبر دادند و آوردش اینطرف حیاط."

میان حرف‌های او، یکی دیگر از بچه‌های کلاس سومی می‌آید و حرف‌های همکلاسی‌اش را کامل می‌کند: "خودم دیدم که داشت استفراغ می‌کرد، زنگ خورده بود، آن موقع در مدرسه نماز جماعت داشتیم که یهو وسط حیاط افتاد؛ ما خودمان آوردیمش در آبخوری و همانجا استفراغ کرد؛ بعد از استفراغ باز هم افتاد روی زمین و دیگر بیدار نشد، بعد هم که پدرش آمد و او را برد.

دوشنبه هفته قبل بود که سردردهای شدید و حالت تهوع، ماندن در کلاس درس را برای امین سخت می‌کند، او از معلم خود اجازه می‌گیرد و به حیاط می‌رود تا کمی روبراه شود اما وقتی که کادر مدرسه بالای سر او حاضر شدند، درحالی که اغلب بچه‌ها به خانه رفته‌ بودند، او را نقش بر زمین دیدند.

مسئولین مدرسه می‌گویند امین انفلوآنزا دارد

درد امین به یک باره از یک سردرد معمولی به خونریزی مغزی تبدیل می‌شود و از خانواده گرفته تا مدیر و معاونان مدرسه، همگی از بروز عوارض یک بیماری مادرزادی در ده سالگی او شوکه می‌شوند؛ حال خانواده مدرسه را مقصر می‌دانند و معتقدند هرچه بوده به‌خاطر مدرسه بوده که این بیماری در این زمان بروز پیدا کرده است؛ سمیه دهقانی، خاله امین از آن روز برای ایمنا، اینگونه روایت می‌کند: "مدرسه یک ربع به یک تعطیل می‌شود و امین همیشه ساعت یک خانه بود؛ حوالی ساعت یک مدیر مدرسه به خانه زنگ می‌زند و با لحن بدی به خواهرم می‌گوید که حال بچه‌تان بد است؛ نکند آنفلوآنزا داشته باشد و برای بقیه بچه‌ها مشکل درست شود. بعد از این حرف‌های مدیر خواهرم به سمت مدرسه می‌رود و می‌بیند که بچه وسط حیاط افتاده؛ منزل معاون، نزدیک مدرسه است و آنقدر سر و صدای خواهرم زیاد بوده که معاون مدرسه می‌شنود و برمی‌گردد. خواهر شاکی بوده که چرا زودتر خبرش نکردند."

وقتی مادر امین رسیده، تقریبا کسی در مدرسه نمانده است، یک سرایدار مانده و یکی دو نفر از مادران و شاید اندکی از دانش‌آموزان که در انتظار آمدن سرویس بازگشت به خانه هستند: "با گوشی موبایل خواهرم به اورژانس خبر می‌دهند اما قبل از آنکه اورژانس بیاید، پدر امین می‌رسد و بچه را با حالت نیمه هوشیار سوار ماشینش می‌کنند؛ ما وقتی به بیمارستان صدوقی مراجعه کردیم اول فکر می‌کردیم مسمومیت غذایی است؛ فکر کردیم شاید گواش‌هایی که دستش بوده را خورده و مسموم شده، اما بعد از اینکه سردردش شدید شد و پشت سر هم می‌گفت سرم درد می‌کند از او سی تی اسکن گرفتند و فهمیدند خونریزی داخلی کرده، بعد از آن امین را انتقال دادند به بیمارستان الزهرا و مشخص شد که او مشکل مادرزادی داشته است."

امین در مدرسه رها شده است

خاله امین می‌گوید پسر خواهرش در حیاط مدرسه بیش از یک ساعت رها شده و کسی سراغی از او نگرفته است: "درست است مشکل مادرزادی داشته اما در اثر فشار و استرس خیلی بالا عروق سرش پکیده؛ حدود ساعت یازده و نیم به خاطر سردرد خیلی شدید از معلم اجازه گرفته و از کلاس خارج شده اما معلم بدون اینکه توجه کند که او کجا رفته و ببیند در چه وضعیتی قرار دارد، او را رها می‌کند تا همان ساعت یک. آن موقع هم دوستانش متوجه می‌شوند که حال امین خوب نیست و به سرایدار خبر می‌دهند؛ بعد از آن بوده که مدیر متوجه می‌شود و به خانواده اطلاع می‌دهد؛ دکترها گفتند اگر همان لحظه امین دراز می‌کشید یا سریع به اورژانس زنگ زده می‌شد، حال او اینقدر وخیم نمی‌شد.

تخت ۲۱ آی‌سی‌یو، این روزها با نام امین شناخته می‌شود: "الآن در حالت نیمه هوشیار است و مدام اسم مدیر را می‌آورد؛ ما که خبر نداریم چه اتفاقی در مدرسه افتاده فقط از ظهر به بعد را می‌دانیم؛ امین الآن ممنوع الملاقات است و بعد از چند روز دوباره باید سیتی اسکن شود؛ با اینکه گفته‌اند بیمار آی‌سی‌یو همراه نداشته باشد، اما خودشان گفته‌اند که مادر امین بالای سرش باشد تا به او آرامش بدهد."

اگرچه خاله امین به نمایندگی از خانواده‌اش، از تعلل مدرسه گله کرده اما خود او نیز بروز یکباره بیماری را تایید می‌کند: "در این ۱۰ سال حتی یک سردرد ساده هم نداشت، شیطنت‌های خودش را داشت، عضو باشگاه فوتبال بود برای همین اگر قرار بود این ضایعه به این شکل باز شود، در این ۱۰ سال اتفاق می افتاد ولی دکتر می‌گوید به‌خاطر استرس بالا است."

همه بچه‌ها سردرد می‌گیرند

با این حال، مدیر مدرسه هم خون آلود بودن امین را ساخته ذهن دیگر دانش‌آموزان می‌داند و هم هیچ تعللی را در قبال امین نمی‌پذیرد: "بچه‌ها جوسازی می‌کنند، خونی اصلا درکار نبوده، داشته با گواش در کلاس کار می‌کرده؛ زنگ خانه که میخورد آقای داوودی، معاون مدرسه دم در بوده که او را می‌بیند و فوری به خانواده زنگ می‌زند، همه اینها در تصاویر دوربین‌های مدرسه موجود است.

سلام زاده، مشکل امین را در لحظه ابتدائی مانند دیگر بچه‌ها می‌داند و احتمالا کسی از کادر مدرسه فکر آن را هم نمی‌کرده که سردرد امین چیزی شدیدتر از یک عارضه معمولی است: "هرروز چند نفر می‌آیند و می‌گویند سرمان درد می‌کند و دلمان درد می‌کند، ما همه آن‌ها را به اطلاع خانواده می‌رسانیم، ما که کار تخصصی پزشکی بلد نیستیم برای همین این بار هم به این خانواده خبر دادیم ولی وقتی پدرش آمد، شروع به فحاشی کرد. اصل ماجرا این بوده که دانش‌آموز می‌گوید سرم درد می‌کند، معلم می‌گوید نزدیک زنگ است، برو پایین؛ بقیه بچه‌ها با دانش‌آموز بودند که حالت تهوع می‌گیرد و به آقای داوودی خبر می‌دهند؛ از بازرسی اداره هم صبح پنجشنبه هم صبح شنبه اینجا بودند و تمام فیلم‌ها را بررسی کردند؛ ما گزارشش را هم نوشتیم و فرستادیم."

او ادامه می‌دهد: "پریروز ما پیش امین بودیم، حالش خوب بود و مشکلی نداشت؛ بازی می‌کرد. در پرونده پزشکی اش نوشته که بیماری عروق مادرزادی دارد پزشک هم تایید کرده که که فشاری وجود نداشته و به خود من گفت که سرعت عمل در کاهش تبعات این اتفاق هیچ تاثیری نداشته است."

هیچکس از این مشکل خبر نداشت

مربی بهداشت مدرسه نیز تقریبا روایتی مشابه را نقل می‌کند: "من تا رفتم دیدم رفته داخل دستشویی، گفتم پور رحیم می‌توانم در را باز کنم؟ درحال استفراغ بود، تا در را باز کردم تمام دست‌هایش پر از گواش بود، فوری زنگ زدیم به اورژانس و بعد هم به پدر و مادرش زنگ زدیم؛ حتی به اورژانس گفتم چنین موردی داریم، اگر می‌دانید مشکل‌زا می‌شود سریع آمبولانس بفرستید اما اورژانس مدام پشت تلفن سئوال پیچم کرد و بعد هم کلی زمان برد تا به مدرسه برسند؛ مشکل امین اصلا یک دفعه خودش را نشان داده، خانواده هم نمی‌دانستند وگرنه همه در جریان قرار می‌گرفتند."

هیچ تنبیهی درکار نبوده است

پرونده روز دوشنبه دبستان آیت‌الله خامنه‌ای اصفهان، به اداره کل آموزش‌وپرورش استان نیز رسیده و مواردی که گفته شد نیز تماما به بازرسان این اداره گزارش شده است؛ آنگونه که رئیس اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش اصفهان براساس یافته‌های دوربین مداربسته مدرسه می‌گوید، این اتفاق در ساعت ۱۲:۵۵ رخ داده است: "داتش‌آموز دچار سردرد ناگهانی و حالت تهوع می‌شود و از معلم برای رفتن به دستشویی اجازه می‌گیرد؛ پنج دقیقه می‌گذرد و خبری از او نمی‌شود، معاون مدرسه سراغ دانش‌آموز را می‌گیرد؛ پس از آن اتفاق با خانواده تماس می‌گیرد که پدر جواب نمی‌دهد اما مادر خبردار می‌شود و می‌گوید به مدرسه می‌آیم."

رحمت‌الله ممیز ادامه می‌دهد: موضوع آنفلوآنزا باعث شده سریع به اورژانس اطلاع بدهند؛ اورژانس نرسیده بوده که پدر دانش‌آموز به مدرسه می‌آید و با فحاشی به مدیر مدرسه و کادر آموزشی، فرزند را با خود می‌برد." 

او تاکید می‌کند: "مدرسه دوربین دارد و هیچ تنبیهی در کار نبوده است، دانش‌آموز نه زمین خورده نه با دانش‌آموز دیگری درگیر شده است؛ الآن نیز حال او رو به بهبودی است و روند درمانش دنبال می‌شود."

روایت این حادثه اگرچه توسط خانواده و مدرسه با یک شکل کلی به‌طور مشابه گفته می‌شود اما اینکه امین در چه ساعتی از کلاس خارج شده و آیا رها شدن بیش از یک ساعت او توسط کادر مدرسه صحت دارد یا نه و اینکه آیا سرعت در ملاحظات پزشکی هنگام تشدید عارضه مغزی امین، تاثیری در حال او داشته یا نه؛ سوالاتی است که بی پاسخ مانده است.

کد خبر 401162

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.