نمایش‌های مبتذل تبدیل به جریان اصلی تئاتر در اصفهان شده‌اند

کارگردان نمایش "برای خرید که نباید پول داد" گفت: تئاترهای عامه پسندی که فقط و فقط مبتنی بر شوخی های مبتذل و رفتارهای اغراق آمیز رکیک هستند و نمی توان با خانواده به تماشای آنها نشست در شهر اصفهان تبدیل به جریان اصلی تئاتر شده اند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برای "خرید که نباید پول داد"، عنوان نمایشنامه‌ای به نویسندگی داریو فو از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایتالیا است که نمایش آن به کارگردانی معین‌الدین عشاقی روی صحنه رفته است. این نمایشنامه که توسط جمشید کاویانی ترجمه‌ شده، قصه مردم شهری را در ایتالیا روایت می‌کند که به دلیل گران شدن اجناس، تصمیم می‌گیرند به فروشگاه‌ها رفته و طوری که کسی متوجه نشود، اقلام را زیر لباسشان پنهان کنند. مردم به گونه‌ای این کار را انجام می‌دهند که بعد از مدتی همه زنان شهر باردار و همه مردان قوزدار به نظر می‌رسند که همین شرایط یک موقعیت کمیک را ایجاد می‌کند.

اسماعیل موحدی، شهاب غزالی، شمیلا تابش، ستایش سرائیان و معین‌الدین عشاقی در این اجرا به ایفای نقش می پردازند. در اجرای پیشین این نمایشنامه که توسط اسماعیل موحدی کارگردانی می شد، نیز چند تن از این بازیگران از جمله معین الدین عشاقی به عنوان بازیگر حضور داشتند. این بار اما طراحی صحنه، گریم، میزانسن، دکور، نور، بازیگران و حتی شخصیت‌های این تئاتر، کاملا متفاوت هستند.

خبرنگار ایمنا با معین الدین عشاقی، کارگردان این نمایش گفتگویی انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

چرا با وجود آنکه این متن یک بار پیش از این به پیشنهاد شما و بازی شما اجرا شده بود مجددا آن را برای اجرای دیگری انتخاب کردید، به ویژه آنکه یکی از بازیگران اصلی شما کارگردان اجرای قبلی این نمایشنامه بود؟

اول آنکه در مرحله قبل بازیگر نمایش بودم و کارگردان آقای موحدی بودند و دوم اینکه اساسا بسیاری از کارگردانان کارهایی که قبلا خودشان کارگردانی کرده اند را مجددا بازتولید می‌کنند و روی صحنه می برند و این اصلا کار اشتباه و غلطی نیست. این اثر پیش از این اجرا رفته و قطعا تعداد زیادی از مخاطبان جدید تئاتر ، اجرای پیشین را ندیده اند و قاعدتا این اجرا و اجرای پیشین تفاوت های بسیاری دارد.

چه چیزی در این نمایشنامه موجب شد مجددا به سراغ آن بروید؟

من به عنوان یک کارگردان حق انتخاب دارم و هر متنی که دوست داشته باشم و احساس کنم با خلقیات و روحیات من مناسبت دارد و احساس کنم با آن می توانم هم منویات هنری خودم را پیش ببرم و هم با تماشاگر گفتگویی داشته باشم و تاثیر روی او بگذارم انتخاب می‌کنم مهم نیست که این نمایش شش ماه قبل جایی اجرا شده باشد. در تمام جهان مرسوم است که نمایشنامه ثابت در جاهای مختلف بارها و بارها اجرا می شود و امری غیرعادی نیست. در نتیجه من به عنوان کارگردان با توجه به علاقه ویژه ای که نسبت به این نمایشنامه دارم و با توجه به این که یک متن کمدی است و به لحاظ اینکه توسط نویسنده قابل توجهی نوشته شده که کمدی را خیلی خوب می شناسد و اینکه محتوا و مضمون آن به گونه ای است که با فضای امروز جامعه انطباق دارد، احساس کردم که با اجرای این متن می توانم تعامل خوبی را با مخاطب خودم بر قرار کنم.

شما در توضیح و معرفی این نمایش گفته بودید که با وجود این که نمایشی کمدی است به هیچ عنوان از شوخی‌های سطح پایین در آن استفاده نشده است. اما در اجرای سه شب پیش چند مورد از این شوخی‌ها را مشاهده کردیم!

ببینید هر اجرایی اقتضای خودش را دارد و شرایط خودش را ایجاب می کند. به این معنی که منِ کارگردان ممکن است از کارگردان‌هایی باشم که دست بازیگرم را در اجرا باز بگذارم  و به بهانه کمدی بودن نمایش اجازه دهم هر کاری انجام شود. همانطور که الان بسیاری از گروه های نمایشی را می توانید در سالن های دیگر ببنید که نمایشنامه را انتخاب می کنند و تبدیلش می‌کنند به چیز دیگری و اسم این کار را می گذارند آداپته کردن و به این بهانه هر بلایی که بخواهند سر متن خارجی می آورند و ابتذال آن نمایش است! نه نمایش من که کاملا به متن وفادار است و بداهه گویی های بازیگران من به حداقل رسیده و شاید دو یا سه مرتبه اتفاق افتاده که آن هم بداهه هایی که به هیچ عنوان از چهارچوب متن خارج نیست. اصلا بازیگر های من چنین بازیگرانی نیستند که بخواهند به هر قیمتی مخاطب را بخنداند. یکی از ویژگی های این نمایش که من واقعا به آن افتخار می‌کنم، این است که به ورطه لوده بازی و این که بخواهید به هر قیمتی مخاطب را بخندانید نیفتادیم. چون نمایش کمدی و نمایش هایی از این دست این ویژگی را دارد که بازیگر یا کارگردان را تحریک کند که هر صحنه ای را اینقدر با بداهه سازی تغییر بدهد که تماشاگر را روده بر کند.

من از الفاظ رکیک، شوخی های جنسی یا اشارات بدنی، استفاده نکرده‌ام، مثل زن پوش کردن هایی که امروزه مد و باب شده به گونه ای که ما که تحصیل کرده هستیم، باید برویم گوشه خانه بنشینیم! چیزهایی در تئاتر این شهر باب شده که باید نقد شوند نه دو مورد بداهه ساده نمایش من! وقتی می توانیم در مورد یک اجرا و میزان وفاداری آن به یک متن صحبت کنیم که متن را بخوانیم. در نتیجه ما به هیچ عنوان به ورطه لوده بازی و شوخی های زشت نیفتادیم. اصلا نگاه من به تئاتر اینگونه نیست و ابدا چنین کاری نکرده‌ام. اگر یکی دو مورد بداهه ای هم اتفاق افتاده این امر هرشب و باب شده ای نیست که ما را از چهارچوب اثر دور کند در نتیجه من این اتهام را از خودم بر می‌دارم و چنین چیزی در این نمایش نیست.

در یکی از اجراهای شما که من شاهد آن بودم میزان بلندی صدای موسیقی و افکت های اجرا خیلی بالاتر از صدای افراد روی صحنه بود و گاهی دیالوگ ها شنیده نمی شد، این موضوع تصمیم شما بود یا مشکلی در پشت صحنه وجود داشت؟

ما در یک سالنی در حال اجرا هستیم که اساسا به لحاظ ساختمان صحنه و معماری دچار اشکالات فراوانی است، از ارتفاع بد و غیراستاندار آن گرفته تا شکل پنج ضلعی و نداشتن بک استیج نکته دیگر این است که الان در سالن اصلی فرشچیان شش باند وجود دارد که فقط یکی از آن‌ها کار می‌کند. یعنی تمام وزن موسیقی بر روی همین یک باند است و در طول نمایش میزان صدا خود به خود بالا و پایین می شود! وقتی این مسئله را با مسئولین سالن مطرح می‌کنیم، با این جواب مواجهیم که این مشکل سال هاست که وجود دارد و همه گروه ها هم با این شرایط کنار آمده اند، ما نمی توانیم برای رفع این مشکل هزینه کنیم!

چندکاراکتر در نمایش وجود دارد که نسبتا نقش های کوتاهی دارند و نقش آنها را شما بازی می‌کنید. ابتدا از این چالش و انتخاب برای ما بگویید که تجربه حضور در یک اجرا به عنوان کارگردان و بازیگر چند نقش بودن چگونه است؟ آیا این ریسک نیست که به عنوان کارگردان در اجرای خودتان، بازیگر چند کاراکتر هم باشید و شاهد تصویری که روی صحنه می سازید، نباشید؟

من نمایشم را در تمرین شکل داده ام و به عنوان کارگردانی که تصمیم گرفته ام در کار خودم بازی داشته باشم، برای این موضوع که بتوانم صحنه هایی که خودم در آن بازی دارم را از بیرون ببینم، راه و روشی داشته ام و انجام داده ام. در نتیجه اینگونه نیست که من به عنوان کارگردان صحنه های که خودم بازی می‌کنم را از بیرون ندیده باشم یا مطالعه نکرده باشم. البته این کار ریسک است، بله طبیعتا کارگردانی که در کار خودش بازی می کند ریسک بزرگی می‌کند. اما در شهری کار می‌کنیم که بازیگر خوب یا بازیگری که حداقل بتواند آنچه که ما در نظر داریم را اجرا کند، نه اینکه نباشد، بسیار انگشت شمار است. نکته دیگر این که در ورژن قبلی این اجرا نیز این نقش را بازی کرده بودم و علاقه داشتم که این کار را مجدد انجام بدهم. در اصفهان افرادی داریم که کارگردان-بازیگر هستند، مثل من، آقای موحدی و خانم مقدم که هم کارگردانی می‌کنیم و هم بازیگری. یکی از دلایل این اتفاق آن است که تنوع کارگردان و تنوع بازی در اصفهان زیاد نیست وتصمیم می‌گیرم حداقل در کار خودمان بازی کنیم.

ممکن است این مطلب را بیشتر توضیح دهید، آیا منظور شما این است که موقعیت ایفای نقش برای شما به شکلی که دوست دارید فراهم نیست و این امر موجب می شود که شما در کار خودتان بازی کنید؟

به هرصورت پیشنهادی که به ما برای بازیگری می شود، پیشنهادات همیشه مقبولی نیست. به این معنی که نمایش هایی نیست که ما با خودمان بگوییم، من در طول سال چند کار را برای فلان کارگردان، قطعا بازی خواهم کرد! اصلا در اصفهان آنقدر تنوع کارگردان نداریم. اگر بخواهیم در شهر اصفهان کارگردان هایی را که به طور مداوم کار می کنند و کارشان خوب و درست است برشماریم، به تعداد انگشت های دست هم نمی رسد. البته این نکته در الویت آخر است، الویت اول این است که من کارگردان هستم و علاقه داشتم در کار خودم نقش هایی که دوست داشتم را بازی کنم. آقای لارنس الیویه هم وقتی هملت را ساخت خودش نقش هملت را بازی کرد. قیاس مع‌الفارق است، اما می خواهم بگویم اگرچه کاری با ریسک بالا باشد اما غلط نیست. من علاقه داشتم نقش ها را بازی کنم و تلاش کردم آنها را خوب و متنوع بازی کنم، همیشه به این شکل از بازیگری علاقه داشته ام و در وقت کارگردانی هم ساز و کاری برای تماشای آنچه روی صحنه اتفاق می افتد دارم.

سخن آخر؟

امیدوارم که نگاه متولیان تئاتر در شهر اصفهان به امر تئاتر نگاه علمی تر و درست تری باشد. به هرنمایشی مجوز اجرا داده نشود. به نظر من هر کسی که در این وضعیت اقتصادی در زمینه هنر و به ویژه تئاتر قدمی بر می‌دارد، بسیار کار ارزشمندی می کند. اما این روزها متاسفانه تئاترهای عامه پسندی که فقط و فقط مبتنی بر شوخی های مبتذل، رفتارهای اغراق آمیز رکیک هستند که گاهی اوقات نمی توان با خانواده به تماشای آنها نشست، باید موقع تماشای آنها چشم و گوشمان را ببینیم، در شهر اصفهان تبدیل به جریان اصلی تئاتر شده اند. این موضوع بسیار خطرناک است و تمام تئاتر های دیگر را تحت الشعاع قرار داده است و باعث شده سلیقه تماشاگر اصفهان که ذاتا خود شیرین بیان و علاقه مند به طنازی است را به سطح نازلی بکشاند. با تبلیغات مجازی، واینر و آوردن چهره های مجازی در تئاتر هایشان جریانی را در تئاتر ایجاد می کنند که منجر به انزوای تئاتر های دیگر خواهد شد. امیدوارم متولیان به این موضوع توجه داشتند.

کد خبر 400767

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.