مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بربخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست امروز با تیتر «نطق آتشین اصلاحطلب شجاع» به بررسی نطق پروانه سلحشوری پرداخت و نوشت: آخرین نطق نماینده خبرساز این روزهای مجلس که حاضر نشد برای حضور در انتخابات دوره یازدهم ثبت نام کند، حاشیهساز شده و صدای بسیاری را درآورده است. پروانه سلحشوری که این روزها به سبب حمایتهایش از آسیبدیدگان آبان ۹۸ و همچنین اظهاراتش پیرامون از بین رفتن نقش مجلس در تصمیمگیریهای کلان کشور تحت فشار برخی گروهها قرار دارد، صبح دوشنبه در نطقی اضطراری با اشاره به صحبتهای بنیانگذار انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ گفت: «امام خمینی ۴۰ سال پیش در بهشت زهرا فرمودند به چه حقی ملتِ پنجاه سال پیش سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است». او ضمن تأکید بر اهمیت تعیین سرنوشت هر نسل به دست خود، به بیان تفاوتهای اعتراضات آبان ۹۸ با اعتراضات پیشین در کشور پرداخت. این نطق به مذاق برخی گروههای در مجلس خوش نیامد و اعتراض تعدادی از نمایندگان را بهدنبال داشت. عبدالله سامری نماینده خرمشهر و مجید ناصرینژاد نماینده شادگان نسبت به نطق سلحشوری اعتراض کردند. این دو نماینده استان خوزستان در حین نطق نماینده تهران با صدا زدن مسعودپزشکیان، نایب رئیس اول مجلس، که ریاست جلسه را برعهده داشت، خواستار توجه او به این نطق شدند. آنها پس از پایان نطق سلحشوری به گعده اطراف پروانه سلحشوری پیوستند واعتراض خود را نسبت به نطق او ابراز کردند. سامری خطاب به پروانه سلحشوری گفت: «کسی که خودش در انتخابات ثبتنام نکرده همه مقدسات نظام را زیر سوال برد». در همین حین مسعود پزشکیان زنگ پایان جلسه را به صدا درآورد اما اعتراضات ادامه داشت. نمایندگانی هم برای آرامکردن سامری نزد او رفتند. محسن کوهکن، نماینده اصفهان در مجلس، خطاب به سامری گفت: «ما در مجلس ششم نطقهای تندتر از این هم داشتیم». با ادامه اعتراضات و جمعشدن گعدهای از موافقین و مخالفین نطق نماینده تهران، نصرا... پژمانفر، نماینده مشهد، گفت: «نمیشود هرکسی هر غلطی که خواست بکند». با افزایش اعتراضات از خبرنگاران خواسته شد تا صحن مجلس را ترک کنند.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «استمداد از دانشگاه در سال آخر» به بررسی فاصله بین دولت و دانشگاهها را پرداخت و نوشت: جایگاه کارشناسان در دولتهای ایرانی سالهاست که به فراموشی سپرده شده است. گویا قرار نیست این قشر هیچ وقت در میان مسئولان و تصمیمات کلان کشوری جدی گرفته شوند و ما هر روز تبعات دوری و نادیده گرفته شدن این طبقه تاثیرگذار را به چشم میبینیم. آخرین مورد بحث سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن بود که تبعات آن بر همگان روشن شد. به نوعی که مردم زیر فشار مشکلات اقتصادی و معیشتی دیگر تاب این تصمیم یک شبه و شوک بنزینی را نیاوردند و برای اعتراض به این تصمیم به خیابانها رفتند. هزینهای که این تصمیم بر دوش کشور گذاشت و خسارتهای ناشی از آن همچنان به چشم میخورد. اما چرا اینگونه شد و چه اتفاقی افتاد که یک تصمیم تاثیرگذار در این شرایط بهخصوص کشور بدون نظر کارشناسان و اساتید دانشگاه یک شبه اجرایی شد؟
دولت اذعان دارد که از ماهها قبل دراینباره از کارشناسان مختلف و در زمانهای گوناگون مشورت گرفته شده است و با راهنمایی و نظر آنها این تصمیم اجرایی شده است. اما در مقابل بسیاری از آنها معتقدند اتفاقا این امر صورت نگرفته است چرا که اگر اینگونه بود شاهد اعتراضات خیابانی و به این صورت نبودیم که در ادامه به خشونت کشیده شود. اما حالا حسن روحانی میگوید این تصمیم به خاطر شرایط ضروری گرفته شد و ناچار بودیم حالا هم از دانشگاه و اساتید دانشگاهها میخواهیم که در اجرایی شدن این تصمیم دولت را همراهی کنند. به نظر میرسد دولت تدبیر و امید خیلی دیر به فکر همراهی و همکاری کارشناسان و اساتید دانشگاه افتاده است و فاصله عمیقی که طی این سالها بین دولت و آنها ایجاد شده است، بعید است در یک سال باقیمانده از دولت آن هم بعد از اجرایی شدن تصمیمات، کاهش یابد.
روزنامه همدلی، در صفحه نخست امروز با تیتر «سر پناهی به نام زبالهها » به بررسی وضع کودکان و نوجوانانی که سهمشان از زندگی زبالهگردی و همنشینی با پسماندهای شهری است پرداخت و نوشت: قدمهایشان راه خانه به مدرسه و برعکس را تجربه ندارد، دستانشان به رقص درآوردن قلم برای نوشتن را تجربه نکرده و افکارشان با پرواز کردن و آرزو داشتن بیگانه است. آنها بر خلاف همسن و سالهای خودشان به دنبال تفریح یا نصب بازی روی گوشیهای هوشمند خود نیستند، آنها گزینههای چندانی از میان درس، تفریح و استراحت ندارند، آنها فقط کار میدانند و کار و دیگر هیچ.
جستجوگران قهاری هستند اما افسوس که قسمتشان از یک جستجوی بیپایان، یافتن زباله شده است. کوچولوهای تلاشگری هستند که تمام کودکی خود را برای خانواده گذاشتهاند؛ برای پدر و مادرشان، برای خواهر و برادرشان و خود در این بین نه تنها سهمی از آموزش و تحصیل ندارند، بلکه هیچ آرزویی هم ندارند. آنها هیچ ایدهای نسبت به آینده ندارند و فقط میدانند امروز است که باید ساعتهای زیادی کار کنند تا پول دربیاورند، میدانند حیات و نفَسِ زندگی خانوادههایشان وابسته به قدمهایشان است، هرچقدر بیشتر در خیابانهای شهر قدم بردارند، پول بیشتری دارند. دستان کوچکشان هرچه بیشتر درون زبالهها را جستجوگری کند درآمد بیشتری دارند و این گویی سرنوشت محتوم آنها است. چهره «ظاهر» هنوز به یادم هست، از همان نگاههایی که مدتها برای آدم باقی میماند وقتی که میگفت: «آرزویی را که برآورده نمیشود، دوست ندارم.»
ماجرا از انتشار یک فیلم شروع شد. فیلمی که به شکل گسترده در فضای مجازی چرخید و موجی از افسوس در میان همه ما ایجاد کرد. فردی که یک کودک کار را به داخل سطل زباله انداخت تا اسباب شادی چند لحظهای خود را فراهم کند. کودکی که تمام فکر و ذهنش جمعآوری هرچه بیشتر زبالههای قابل بازیافت است، همان زبالههایی که ما بیتوجه از آنها عبور میکنیم برای او حکم «طلای کثیف» را دارد.
در میان هیاهوی زندگی شهری و در لابهلای همه گرفتاریهای آن، افسوس که باید چنین اتفاقی رخ بدهد که این گروه از کودکان دیده بشوند. کودکانی که می شود هر روز آنها را در حالی که قامت کوتاه اما استوار خود را درون سطلهای زبالهها خم کردهاند دید. حدود چهار هزار و هفتصد کودک زبالهگرد در تهران که بخش عمدهای از آنها تنها نانآور خانواده هستند سببساز آن شد که میانشان قدم بزنم و از نزدیک با کاری که انجام میدهند روبهرو شوم.
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز با تیتر «رشد هدف در آستانه ۱۴۰۰» به بررسی اظهارات رئیس سازمان برنامه جزئیات بودجه ۹۹ پرداخت و نوشت: یک روز پس از رونمایی از لایحه بودجه ۹۹ در مجلس، رئیس سازمان برنامه و بودجه در یک نشست خبری، اهداف کمی این سند را اعلام کرد. به گفته محمدباقر نوبخت، بودجه ۹۹ رشد اقتصادی دو درصد، اشتغالزایی یک میلیون نفری و کاهش سطح تورم از رقم سال جاری را هدف گرفته است. اگرچه نوبخت درمورد هدف کمی سطح تورم سخن نگفت، اما برآوردها حاکی است که تحقق این هدف، به معنی کاهش نرخ تورم در سال ۹۹ به زیر سطح ۳۵ درصدی است. مهمترین نکتهای که در اهداف کلان بودجه ۹۹ دیده میشود، فاصله هدف بودجه سالانه از اسناد بالادستی در مورد رشد اقتصادی است. طبق سند چشمانداز ۱۴۰۴ قرار بود ایران به قدرت اول اقتصادی در منطقه تبدیل شود و تحقق این هدف منوط به رشد اقتصادی ۸ درصد سالانه بود؛ اما طی سالهای اخیر شکاف عملکرد اقتصاد ایران با هدف بالادستی عمیقتر شد. در سال آینده، وارد پنج سال آخر سند چشمانداز میشویم؛ اما به هر دلیلی فاصله هدفگذاری بودجه با سند مذکور شش درصد است و پس از گذشت ۱۵ سال، هنوز به اهداف چشمانداز نرسیدهایم. نوبخت در نشست خبری دیروز، جزئیات دیگر بودجه سال آتی از جمله سهم صندوق توسعه ملی، فروض درآمدهای نفتی و وضعیت یارانهبگیران نقدی را نیز به اشتراک گذاشت.
نظر شما