به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، ساختن شهرهای جامع، پویا، کاربردی و البته سالم از حیث اجتماعی شاید بزرگترین چالش بشر امروز باشد که البته دستیابی به آن به کمک راهکارهای ساده و پیش پا افتاده امکانپذیر نیست. بخش اصلی این چالش درست به قلب مناطق شهری یعنی فضاهای عمومی آن مربوط میشود. ایجاد و حفظ فضاهای عمومی شهری سالم منجر به تقویت ساختار اجتماعی جامعه و آغاز توسعه اقتصادی آن میشود. شهرهای بسیاری با تکیه بر این اصل اقدام به بهبود وضعیت فضاهای عمومی خود کردهاند که در ادامه به بررسی دو مورد از آنها میپردازیم.
بهبود موقعیت خیابانها در کلمبیا
ساخت و بهبود مکان های عمومی مبتنی بر یک اصل ساده است؛ چنانچه برنامهریزی برای شهرها با توجه به اتومبیلها و ترافیک انجام گیرد، فضاهای شهری دربردارنده اتومبیل و ترافیک خواهد بود، اگر در این برنامهریزیها به مردم و اماکن توجه شود، مسلم است که این اماکن شاهد حضور مردم و مکانها خواهد بود.
ترافیک بیشتر، جادههای پهنتر و ظرفیت بیشتر خیابانها از جمله نتایج اجتنابناپذیر رشد شهرها به حساب نمیآید، بلکه این عوامل محصولاتی شکلگرفته از گزینههای آگاهانهای هستند که برای شکل دادن جوامع بر مبنای تهیه خودروهای شخصی ایجاد شده است. در ایجاد اماکن و معابر عمومی گزینههای بسیاری در دسترس برنامهریزان شهری قرار دارد که دربرگیرنده بهبود وضعیت خیابانها به منظور ایجاد اماکنی راحت و ایمن برای همه از جمله عابران پیاده، دوچرخهسواران و رانندگان میشود.
برای مثال "متریوسیتی" در مدئین کلمبیا نمونه مناسبی از شهرهایی است که با اعمال چنین تغییراتی توانسته است زندگی خیابانی را تقویت و به انسجام اجتماعی کمک کند. حومه این شهر که در گذشته از مناطق خطرناک و غیر ایمن به حساب میآمد مجهز به سیستم تراموای هوایی شده است و ساکنان شهرکهای حاشیهای سنتی آن، در حال حاضر به سیستم اصلی مترو شهر دسترسی سریع دارند. در هنگام ساخت متریوسیتی از فرصتها و امکانات در دسترس، در راستای بهبود محلههای مرتفع کوهستانی که مورد غفلت قرار گرفته بودند، بهره برده شد. در محوطه پایه ستونهای حامل تراموا، بازارها و میادینی مملو از فروشگاههای غذا و مواد غذایی، صندلی و تزئینات چشمنواز ایجاد شد که منجر به ایجاد یک زندگی پر جنب و جوش در این محوطه بیروح شد. در نزدیکی آن نیز پیادهراهها، پارکها، مدارس جدید، زمینهای ورزشی و کتابخانههای بسیاری ایجاد شد که علاوه بر حیات بخشیدن به این ناحیه وضعیت ایمنی آن را نیز بهبود بخشید.
ایجاد میادین و پارکهای چند کاربردی در شیلی
وجود یک پارک بزرگ شهری، فضای ایمن و سالمی برای هر شهر به حساب میآید که فرصت تنفس بهتر و سالمتر را برای ساکنان مناطق متراکم، پر ازدحام و پر تردد شهرها فراهم میآورد؛ درحالیکه یک پارک بدون برنامهریزی و رهاشده میتواند مکانی پر از ترس و خطر باشد.
در رابطه با میادین عمومی نیز این امر در جریان است البته به شکلی متفاوت. یک میدان بزرگ منبعی از افتخارات مدنی است که به شهروندان کمک میکند با نهادهای فرهنگی و سیاسی خود ارتباط بهتری داشته باشند. به عنوان مثال علیرغم قرار گرفتن در یکی از شلوغترین و پرترددترین ایستگاههای قطار و اتوبوس شهر، میدان و گالریهای تجاری موجود در شهر las condes واقع در سانتیاگو پایتخت شیلی، تبدیل به محلی شده است که میتوان با بیشترین سرعت ممکن از آن عبور کرد.
پس از ساخت این گالریها در سال ۱۹۸۰، مشتریان به طور پیوسته در پیچ و تاب ورودیهای آن گم میشدند و راه مراکز خرید را گم میکردند که این امر فرصت مناسبی در اختیار دزدان قرار میداد. بنیانگذاران توسعه شهری سانتیاگو که این فضای مناسب و خوش جا را بهترین گزینه برای پیشرفت شهر خود میدیدند، اقدام به پیادهسازی پروژهای برای احیای خردهفروشی به واسطه بهبود وضعیت این فضای عمومی کردند که نتایج فوقالعادهای در پی داشت.
شهرداری las condes اقدام به ساخت بازارها و ایستگاههای تاکسی جدید کرد، وزارت حمل و نقل شهری طرح کلی خیابان این ناحیه را تغییر داد و ایستگاههای جدید اتوبوس ایجاد کرد، گالریها با هدف بهبود توسعه شهری اجاره داده شدند، غرفههایی برای اجاره به دستفروشان ایجاد شد که منجر به بهبود وضعیت نقاط دسترسی شد و یک تیم اختصاصی برای مدیریت این مکانها تشکیل شد.
در سال ۲۰۰۵ نیز از سازمان غیر انتفاعی Project for Public Spaces که مسئولیت نظارت بر فضاهای عمومی را دارد، دعوت به عمل آمد تا با تیم طراحی و شرکای خود کارگاهی در این شهر برگزار کند. PPS مجموعهای از توصیهها و اصول طراحی و مدیریتی را تهیه کرده است که شامل امکان ایجاد نور بیشتر به منظور دستیابی به زیرگذرهای ایمنتر و استقبال بیشتر از فضا، تبدیل سطح میدان به شکل پارک برای ترویج کاربردهای عمومی بیشتر و جایگزینی مرزهای میان مشاغل مختلف با دیوارهای شیشهای به منظور ایجاد احساس پیوستگی و بودن در فضای باز میشود.
این اقدامات نتایجی شبیه به بازارهای قدیمی داشت و مرزهای میان درون و بیرون محوطه و خصوصی و عمومی بودن بخشهای گوناگون را محو کرد. با این حال بخش اعظم موفقیت این پروژه ارتباط چندانی با نوسازی فیزیکی منطقه نداشته است و بیشتر مربوط به نحوه توسعه شهری و بهبود ارتباط شهر با جامعه بود که ابتدا در مرحله برنامهریزی و سپس از طریق راهکارهای خلاقانه دسترسی به محیط پس از افتتاح گالریها محقق شد.
نظر شما