قوی‌ترین دولت دنیا هم نمی‌توانست بحران آن هشت سال کذایی را مدیریت کند

وزیر راه دولت اصلاحات گفت: مردم در یک سختی مفرط زندگی و معیشتی قرار گرفته‌اند. در چنین شرایطی چطور می‌توان از مردم توقع داشت در انتخابات حاضر به رأی دادن شوند؟

به گزارش ایمنا، هر چقدر به روز انتخابات مجلس یازدهم نزدیک‌تر می‌شویم، بحث‌ها و نظرهایی هم درباره شرایط کشور و هم درباره الزام برگزاری انتخابات پرشور مطرح می‌شود. به هر حال در شرایطی که ایران هم در داخل گره‌هایی کور دارد و در رویارویی با نظام بین‌الملل تنازعی شدید را تجربه می‌کند، یک انتخابات پر رأی می‌تواند تا حدودی فضا را تلطیف کند.

احمد خرم در همین زمینه با اشاره به اینکه «آوردن مردم به پای صندوق‌های رأی بسیار سخت شده است» گفت:

تاکید آقای روحانی بر کارآمدی مجلس اول می‌تواند تلنگری مفید قلمداد شود؟

این بحث به عنوان اولین تلنگر خوب است. اما باید این را در نظر داشت که آوردن مردم به پای صندوق‌های رأی بسیار سخت شده است. اینکه نباید مردم را مأیوس کرد دلیل خوبی برای ندیدن واقعیت‌ها نیست. در واقع عملکردهایی که از اول انقلاب تا امروز صورت گرفته، شرایط بدی را برای کشور و البته مردم رقم زده است.

اما دولت روحانی است که در سیبل قرار گرفته است.

من بشخصه دولت آقای روحانی را مقصر اصلی نمی‌دانم. واقعیت این است که عملکرد دولت‌های نهم و دهم مسبب اصلی شرایط توأم با تهدید و تحدیدی است که در آن قرار داریم.

آقای خرم، مردم می‌گویند 6 سال است که همه چیز به گردن احمدی‌نژاد انداخته می‌شود.

مگر قرار است واقعیت‌ها گفته نشود؟ 2 دولت‌ آقای احمدی‌نژاد با نزدیک به هزار میلیارد دلار درآمد ارزی نه تنها کار مثبتی انجام نداد، بلکه با تصمیم‌های اشتباه همه چیز را به هم ریخت. تصمیم‌هایی چون بالا بردن شدید هزینه‌های جاری و همچنین ارزفروشی دولتی در کنار خیابان و دلالی دلار آن هم از سوی آقازاده‌ها و... بنیان اقتصاد مملکت را ویران کرد. همچنین افزایش بی‌رویه و بی‌حساب و کتاب نقدینگی ضربه‌ای مهلک به اقتصاد زد.

در دولت سازندگی مرحوم هاشمی افزایش نقدینگی 31 درصد و در دولت آقای خاتمی 25 درصد بود و در دولت آقای روحانی هم حدود 50 درصد. اما در دولت آقای احمدی‌نژاد سالانه افزایش 110 درصدی نقدینگی اتفاق افتاد که تبعات چنین افزایشی تا 30 سال پس از دولت دهم همچنان باقی خواهد ماند و موجب باز شدن فضای سوءاستفاده و فساد شد.

روحانی می‌دانست در چه شرایطی کشور را تحویل می‌گیرد.

متاسفانه بعد از دولت دهم، حسن روحانی به مردم توضیح نداد چه بلایی سر کشور و اقتصاد مملکت آمده است. به همین دلایل مردم در سختی مفرط زندگی و معیشتی قرار گرفته‌اند. در چنین شرایطی آیا می‌توان از مردم توقع داشت در انتخابات حاضر به رأی دادن شوند؟ طبیعی است که نه! در کنار این موضوع، اطلاعات نادرستی را در نظر بگیرید که، از بیم مأیوس شدن جامعه، به مردم داده می‌شود، تا پی ببرید وضعیت چقدر بد است. باید با مردم صادق بود و همه مشکلات را با آنها در میان گذاشت. البته آقای روحانی در شروع کار باور نمی‌کرد کشور چقدر چاله‌چوله دارد. ما هم باور نمی‌کردیم.

با این حال 6 سال گذشت و مردم توقع داشتند شرایط بهبود پیدا کند.

وقتی خطی در جامعه راه افتاد، سال‌ها ادامه خواهد داشت. به آمار پرسنل حقوق‌بگیر دولت در زمان آقای احمدی‌نژاد حداقل 20 درصد اضافه شد، در حالی که باید کمتر شود. اگر دولت روحانی تصمیم به تعدیل می‌گرفت، فضای امنیتی و اعتراضی به وجود می‌آمد؛ یعنی قوی‌ترین دولت دنیا هم می‌آمد نمی‌توانست بحران آن هشت سال کذایی را مدیریت کند. البته نقدهایی از روحانی و دولتش دارم، اما می‌دانم که موانع به روحانی اجازه تاثیرگذاری نمی‌دهند.

کدام موانع؟

قبلاً برقراری رابطه با نظام بین‌الملل این‌قدر سخت نبود و دولتی‌ها برای رایزنی و گفت‌وگو با کشورها تا این حد محدودیت نداشتند. پیشتر 2 روز یک بار برای دولت بحران درست نمی‌کردند. آقای خاتمی می‌گفت هر 9 روز یک بار برایم بحران درست می‌کنند. اما در دولت روحانی هر یکی 2 روز یک بار بحرانی سر راه دولتی‌ها می‌گذارند و هر روز مساله‌ای جدید مطرح می‌شود.

سوال این است که در این شرایط تکلیف دولت برای بهتر برگزار شدن انتخابات چیست؟

اولین نکته چیزی غیر از این نیست که باید با مردم روراست باشند. مردم نامحرم دولت و حاکمیت نیستند. نکته مهم دیگر این است که مدیران دولتی به فکر میز و جیب‌شان نباشند و فقط به حل کردن مسائل مردم بیندیشند. من که سابقه وزیر دارم اگر حق‌ حساب ندهم در اداره‌جات کارم راه نمی‌افتد، وای به حال مردم عادی که از این اتاق به آن اتاق فرستاده می‌شوند.

حرفی مانده است؟

تحریم‌های اقتصادی و سیاسی فشارهای شدیدی بر مردم تحمیل کرده است. به نوعی که مملکت به سوی مساله‌دار شدن در حال حرکت است. برای دوری جستن از این خطر باید دنبال رفع تحریم‌ها برویم تا هرچه سریع‌تر این مساله حل شود. به همین دلیل باید با هدف برد_برد با دنیا گفت‌وگو کنیم.

اما حتی مردم عادی هم می‌دانند در بحث دیپلماسی اختیار چندانی ندارد.

در سیاست‌گذاری نظام سیاست‌گذاری کلان بر عهده مقام‌ معظم‌ رهبری است. برنامه‌ریزی برای دیپلماسی هم بر عهده وزارت‌ خارجه است. اما متاسفانه عده‌ای، که اتفاقاً در برابر قانون هم پاسخگو نیستند، دخالت‌های بیجایی دارند که باید اذعان کرد این یکی از اصلی‌ترین مشکل‌های کشور است.

منبع: اعتمادآنلاین

کد خبر 399363

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.