به گزارش خبرنگار ایمنا، تئاتر های کودکان و نوجوانان پا به پای تئاتر بزرگسالان در سالنهای تئاتر شهر روی صحنه می روند و علیرغم مشکلات فراوانی که همیشه گریبانگیر حوزه تئاتر بوده است، همچنان برای جلب بیشتر نگاه کودکان و آموزش آنها تلاش داشته است. اما بسیاری از مشکلاتی که در این نوع از نمایش مطرح است تنها به تامین سالن یا تجهیزات نمایشی و فروش بلیت نیست. سامی صالحیثابت، پژوهشگر و کارگردان تئاتر کودکان و نوجوان و نویسنده کتاب «چگونه بهترین بازیگر جهان شوم» معتقد است، مطالعات اجرا نیز در حوزه تئاتر کودک و نوجوان و بزرگسال مورد کم لطفی واقع شده و متأسفانه کارگردانان ما سطحینگر شدهاند. یک کارگردان باید بداند نمایش را برای چه تماشاگری از چه رده سنی اجرا میکند و چرا؟ این سبک اجرا را برای چه انتخاب کرده؟ ضرورت اجرا با اوضاع امروز جامعه چیست؟ این سوالات معمولاً بیپاسخ میماند چرا که اساس علمی که پشتوانه اجرا نیست. درصد بالایی از کارگردانان ما یا لزوم این مطالعات را حس نکردهاند یا توان انجام آن را ندارند. نبود مستندسازی دستاوردها نیز از ضرباتی است که تئاتر میبیند. چرا که قبل از ما کسانی کارهای مهم و تجربیاتی کسب کردهاند اما چون مستند نیست، از اول آن تجربهها را با آزمون و خطا تجربه میکنیم. بنابراین مطالعات اجرا جایش در تئاتر خالی است و نبود آن در تئاتر کودک و نوجوان به مراتب بیشتر احساس میشود.
سوالات سامی صالحیثابت یکی از جدی ترین سوالاتی است که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان مطرح است. صحبت از آثار نمایشی تولید شده بی محتوا یا با محتوای غلط در سال های اخیر به یکی از دغدغه های اصلی این حوزه تبدیل شده است، آثاری که بیشتر به جنبه درآمد زایی و تبلیغات آن توجه می شود.
بیشتر بخوانید:
تئاتر کودک؛ از تعلیم تا اکتشاف
از سوی دیگر و بعد از عبور از سطح دانش و توانایی های کارگردانی در تئاتر کودک و نوجوان با مبحث دیگری که به مرحله بازبینی ها مربوط است روبرو هستیم. از آنجا که در بحث تئاتر کودک و نوجوان بحث آموزش و تاثیرات روانی نسبت به تئاتر بزرگسال اهمیت و جدیت بیشتری پیدا می کند، حضور کارشناس و متخصصان روانشناسی در شوراهای بازبینی آثاری نمایشی در این حوزه احساس می شود، این در حالی است که شوراهای بازبینی نمایش در شهرها و استان های مختلف برای همه گروه های نمایشی با مخاطب سنی گروه های سنی بزرگسال، نوجوان و کودک یک شورا و اعضای ثابت تشکیل می دهند.
یکی از کارگردانان فعال در حوزه تئاتر کودک و نوجوان در اصفهان، مرضیه اشرفیان، کارگردان و کارشناس ارشد تئاتر عروسکی است. این کارگردان تاکنون با آثاری چون "خانهای وجود داشت" و "رویای کفش" و.. در جشنواره مختلف حضور موفقی داشته است. گفتوگوی خبرنگار ایمنا با این کارگردان را در ادامه میخوانید:
چه چیزی میتواند به عنوان هدف اصلی از ساخت یک تئاتر کودک مطرح شود؟
هرکارگردانی تعریف خود را از تئاتر کودک دارد و هدف خود را نیز در این مسیر دنبال میکند. هدفی که من در این مسیر دنبال میکنم، از آنجا که بیشتر یک معلم تئاتر هستم، منهای درس هایی مثل انتقال پیام، آن فضای جادویی است که تئاتر میتواند برای کودک داشته باشد. البته باید بگویم تخصص من بیشتر در حوزه نوجوان است تا کودک، البته در زمینه تئاتر کودک هم فعالیت داشته ام اما بیشتر در فضای تئاتر نوجوان فعال بوده ام. به ویژه آنکه به این حوزه بسیار کمتر پرداخته میشود.
به نظر شما نسبیت نمایش خلاق نمایش با تئاتر کودک چیست؟
نمایش خلاق عمدتا در کلاسهای تئاتر کودکان مورد توجه قرار میگیرد. متاسفانه مدتی است به این دلیل که هیچ نظارتی روی این کلاسها وجود ندارد، آنقدر این مبحث به اشتباه شناخته شده است که هرکسی میشود مربی تئاتر خلاق و مدعی است که من تئاتر خلاق کار میکنم. من متاسفانه تا به امروز تبعات بسیار بدی را از این اتفاق دیده ام. به عنوان مثال در این نوع کلاسها اصلا تعریف تئاتر برای کودک غلط بیان شده است. مربیانی که آموزش دیده نیستند و برخی مراکز تنها به این دلیل که دستمزد کمی به مربیان پرداخت کنند افراد غیرکارشناس را برای آموزش در این کلاسها به کار میگیرند. همین روند منجر میشود تا به طور کلی تئاتر کودک را تحت تاثیر قرار دهد.
تئاتر خلاق در حقیقت پروسهای است که عمدتا در کلاسهای تئاتر کودک و بیشتر برای درمان مورد استفاده قرار میگیرد. بحث درمانی کاملا از صحنه جدا نیست، میتواند خروجی این پروسه درمانی هم با تغییراتی که در آن ایجاد میشود به عنوان یک کار صحنهای پذیرفته و اجرا شود، ولی نکته اینجاست که این اتفاق نباید روند درمانی را تحت تاثیر قرار دهد. زیرا در این شیوه چیزی که برای ما مهم است، همان فرایند و روند مراحل است نه فقط نتیجه! ممکن است این خروجی با ایجاد تغییرات و اتفاقات دیگری به کاری مناسب برای اجرا روی صحنه تبدیل شود، اما نکته اینجاست که فرآیند نمایش خلاق و جنبه درمانی نباید به دلیل اهمیت اجرایی ساختن آن نمایش از بین بروند. خروجی که ما از این فرآیند دریافت میکنیم لزوما کار خوبی برای روی صحنه نیست، به این دلیل که اصلا هدف از این اتفاق اجرا در صحنه نیست! هدف تنها آن لحظه و اتفاقی است که در کلاس رخ میدهد.
نقش کودک در تئاتر کودک چیست؟ او تنها مخاطب است یا میتواند به عنوان اجرا کننده هم فعالیت داشته باشد؟
هر دو. کودک میتواند به عنوان اجرا کننده یا تماشاگر حضور داشته باشد حتی میتواند توسط اجراکننده کودک برای بزرگسال اجرا شود یا بالعکس، و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد، اما نکتهای که بسیار مهم است آگاهی کارگردان است. آگاهی از این که دقیقا در کدام شیوه و روش کار میکند؟ آیا به سرف اینکه در کاری همه بازیگران کودک هستند، این اجرا یک تئاتر کودک است؟ قطعا نه!
چه استانداری برای این موضوع وجود دارد؟ و چه ویژگی هایی یک تئاتر مناسب با گروه سنی کودک میسازد؟
کارگردان باید زمان زیادی را برای مطالعه در زمینه تئاتر کودک و به ویژه روانشناسی کودک صرف کند تادقیقا بداند که مخاطب او کیست. اگر تئاتر برای هرکارگردانی دغدغه باشد حتما این مسئله کاملا برای او روشن است که تئاتر را برای چه کسی تولید میکند. این اولین سوالی است که باید به آن جواب بدهد.
این مطلب در مورد مخاطبان چگونه است؟ والدین چگونه میتوانند تئاتر مناسب برای فرزند خودشان را تشخیص دهند، آیا در این رابطه هم استانداردی وجود دارد؟
پاسخ به این سوال خیلی سخت و پیچیده است. این استاندارد را شورای بازبینی که به این تئاتر مجوز میدهد تعیین میکند.
آیا این شورای بازبینی برای تئاتر کودک مجزا و مستقل است؟
خیر متاسفانه شورای بازبینی تئاتر کودک از تئاتر بزرگسال جداگانه نیست و بازبینی توسط همان شورایی که دیگر اجراها را تایید میکنند انجام میگیرد.
به نظر شما آیا لزومی دارد که شورای بازبینی مجزایی برای تئاتر کودک وجود داشته باشد؟ و این شورا باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟
فکرمیکنم، شورایی که میتواند برای تئاتر کودک ایجاد شود، منهای دانش تخصصی افراد در حوزه تئاتر، بد نیست که یا خود اعضای این تیم در ارتباط با روانشاسی کودک مطالعاتی داشته باشند و یا حداقل یک نفر به عنوان متخصص، یک روانشناسی کودک کنار این تیم حضور داشته باشد و بتواند در مورد کار، نظر کارشناسی بدهد و البته نه فقط برای کارکودک که در همه تئاتر ها. به نظرم در کنار جنبههای تکنیکال، بصری و .. تئاتر که باید در نظر گرفته شوند، جنبههای روانی و تاثیراتی که در تماشاگران دارد هم باید در نظر گرفته شود، که این موضوع در بحث تئاتر کودک حساسیت بیشتری دارد. بد نیست اگر روزی یک شورای ویژه برای بازبینی تئاتر کودک در نظر گرفته شود.
کدامیک از روش ها یعنی؛ صرفا تماشاگر بودن کودک یا مشارکت کردن کودک در روند اجرا میتواند اجرای بهتر با تاثیر گذاری بیشتری محسوب شود؟
در بحث تئاتر کودک میتوان هر نوع از شیوههای اجرایی وجود داشت. چه در آن نوعی که از بین تماشاگران کسی بالای صحنه میآید، و در اجرای تئاتر سهیم میشود، چه آنکه نقشی را بازی کنند یا حضور دیگری داشته باشند. به هر شیوه میتوان در اجرا با مخاطب شراکت کرد. این هم یک روش است و روشی هم داریم که کودک باید فقط ببیننده باشد و ما به وسیله تصویر، متن و صدا و .. تاثیر خودمان را بر مخاطب کودک خواهیم داشت، چه ایرادی دارد که مخاطب در اجرا مشارکت نداشته باشد! بنظرم اشکال مختلف اجرایی اولویتی نسبت به یکدیگر ندارند و این تصمیمی است که کارگردان و گروه اجرایی با توجه به هدف خودشان از آن اجرا میگیرند. یک کار خوب، کار خوبی است، با هر روشی که اجرا شود. مشارکت کودک در یک کار به نشانه خوب بودن یک کار نیست. به ویژه این که این حرکت یک موقعیت بسیار حساسی است و اگر از کنترل خارج شود میتواند کل اجرا را تحت تاثیر قرار دهد.
با توجه به اینکه تمرکز کودک در حد چنددقیقه است، چه راهکارهایی برای حفظ نگاه و توجه کودک در مدت زمان اجرا وجود دارد؟
به شخصه با کارهای بیشتر از نیم ساعت مخالفم. به نظرم زمان برای تئاتر کودک نهایتا نیم ساعت است. من در مورد برخی از کارهایم که زمان کلی کار ده دقیقه بود، باید جوابگوی شورای بازبینی میبودم، چرا که حضور تماشاگر و خرید بلیط برای تماشای یک اجرای ده دقیقهای به نظر غیرعقول میرسید. همیشه گفته ام، کار برای کودک است، من بچه را نهایتا ۱۳ دقیقه میتوانم روی صندلی بنشانم و مشتاق نگه دارم! واقعا برای پیش بردن این موضوع دردسر داشتم، اما خدا را شکر این اتفاق افتاد و جواب خوبی هم گرفت و موفق بود. نمایش "رویای کفش" که بالاترین زمان اجرا را نسبت به دیگر کارهایم داشته، ۲۰ دقیقه بود. با وجود اینکه همیشه سعی کرده ام به لحاظ بصری کاری قوی بسازم اما باز هم معتقدم زمان اجرا باید کم باشد.
گفت و گو از: فرشته خیراللهی_ خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما