برخی فیلم اجتماعی را متهم به سیاه نمایی می کنند

کارگردان فیلم سال دوم دانشکده من گفت: درجامعه‌ای فیلم می‌سازم که هر روز با واقعه جدیدی روبه‌ رو می‌شوم، وبا این وضعیت فیلمی باید بسازم که دو سال دیگر نمایش داده شود وتاریخ مصرف نداشته باشد حال چگونه زنگ خطری را به صدا دربیاورد و از جامعه جلوتر باشد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رسول صدرعاملی در برنامه اکران عمومی ونقد و بررسی فیلم "سال دوم دانشکده من" که به همت جمعیت سفیر دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شده بود، اظهار کرد: پس از یک دهه فیلم ساختن برای نوجوانان حال در حوزه دانشجویان فیلم ساخته ام اما دانشجو بودن محور اصلی فیلم نیست.

وی با بیان اینکه این فیلم تلاش کرد داستان غریزه را مطرح کند گفت: در تمام این سال ها تلاش کرده ام فیلم هایی که می سازم مقطعی از دوران اجتماعی را نشان دهد برای مثال فیلم دختری با کفش‌های کتانی، دیشب باباتو دیدم آیدا، گل‌های داوودی و یا زندگی با چشمان بسته، هر کدام دوران خود را مطرح کرده اند.

این کارگردان با بیان اینکه  زمانی که بعد از دیدن این فیلم مخاطب به دنبال مفهوم آن است، یعنی ما به هدف خود رسیده‌ایم، ادامه داد: این فیلم این در زنجیره فیلم‌هایی که امروزه ساخته می‌شود نیست و در تلاش است که بدون تعریف قصه موقعیتی خلق کند تا مخاطب به فکر بیفتد که اگر خود در این موقعیت بود چه رفتاری را پیش می‌گرفت. 

صدرعاملی با اشاره به اینکه دلیلی ندارد که انسان ها کاملا خود یا بد باشند بلکه تمام افراد در روزمرگی‌های خود لحظاتی خوب و لحظاتی بد هستند، بیان کرد: مهم‌ترین موضوعی که فیلم مطرح می‌کند این است که کاراکتر دختر فیلم مثبت است یا منفی؟ از طرفی  یک حرف جدی فیلم این است که چرا دیگر اعتمادی وجود ندارد؟ این بی‌اعتمادی‌ها از کجا نشأت می‌گیرد؟ به همین دلیل است که ازدواج‌ها کمرنگ شده و یا قوام پیدا نمی‌کند.
وی در خصوص علت انتخاب عنوان این فیلم گفت: اسم فیلم باید کنجکاو برانگیز باشد نه اینکه فیلم الزاماً در مورد اسم باشد، در فیلم‌ «گل‌های داوودی» اثری از گل‌های داوودی نبود، کفش‌های دختر قصه «دختری با کفش‌های کتانی» کتانی نبود. فیلم سال دوم دانشکده من اسم جذابی برای مخاطبان بود.  

این کارگردان با بیان اینکه در در فیلم «دختری با کفش‌های کتانی» زنگ خطری به صدا درآمد که بچه‌های نوجوان خیابانی و سرگردان دیده شوند ادامه داد: درجامعه‌ای فیلم می‌سازم که هر روز با واقعه جدیدی روبه‌ رو می‌شوم، وبا این وضعیت فیلمی باید بسازم که دو سال دیگر نمایش داده شود وتاریخ مصرف نداشته باشد حال چکونه زنگ خطری را به صدا دربیاورد و از جامعه جلوتر باشد. 

صدر عاملی با بیان اینکه برخی فیلم های اجتماعی را متهم به سیاه نمایی می کنند افزود: وظیفه سینما اجتماعی همین است که اگر گوشه‌ای از یک ساختمان زیبا لکه‌ای داشته باشد، آنقدر این لکه را درشت نشان دهد تا سریع اصلاح کنند اما برخی این کار را نمی پسندند.

آثار صدرعاملی دارای پیچیدگی‌هایی است

در ادامه برنامه احمد بخارایی جامعه شناس حاضر در برنامه اظهار کرد: از دید جامعه‌شناسی، اثرهای صدرعاملی دارای پیچیدگی‌هایی است ، «من» در آثار صدرعاملی برجسته است مانند اثرهای قبلی، «من ترانه 15 سال دارم» من اشاره به فردیتی است که پشت آن فریاد هویت‌خواهی است که در جامعه ما به شدت مغفول است.

وی با اشاره به اینکه  از لحاظ جامعه شناختی، فیلم های سینمایی از زوایای مختلف قابل تجزیه و تحلیل است، گفت: احساس می‌شود صدرعاملی مانند آثار پیشین نگاه رئالیستی به جامعه دارد و تلاش می‌کند مطلب را روان مطرح کند. 

این جامعه شناس ادامه داد: مساله‌ای که در این اثر برجسته است نبود فهم متقابل یا کنش ارتباطی است که باید در فهم متقابل و دوسویه وجود داشته باشد، این نبود فهم متقابل منجر به جزیره ای و جدا بودن انسان ها حتی آن هایی که هم‌سن هستند، شده است و علت آن هم این است که فضای اجتماعی فضایی نیست که در آن گفت وگو شکل بگیرد. 

بخارایی افزود: در جامعه‌ای که مدنی نیست و مدنیت را به وجود فضای آزادی تعریف می‌شود،  بسترکمی برای شکل‌گیری کنش‌های ارتباطی وجود دارد و هر چه فضا بسته‌تر و استبدادی‌تر باشد کنش‌های ارتباطی کاهش می‌یابد.

وی با اشاره به اینکه خمیر مایه انتظام تمام جوامع، وجود کنش‌های ارتباطی است که مبتنی بر دیالوگ و گفت وگو باشد تا انسجام اجتماعی شکل گیرد اضافه کرد: دیالوگ به این معنی است که افراد بتوانند حرف بزنند، نظرات خود را بگویند، فعلی انجام گیرد و در مقابل آن فرد دیگر، موضع دیگری را اتخاذ کند. 

این جامعه شناس با بیان اینکه مساله‌ اساسی در این فیلم عشقی است که بین دو جنس مخالف حادث می‌شودگفت: این چیزی است که در یک جامعه سالم باید در سنین 15 تا 16 سال اتفاق بیفتد و فضایی که در این فیلم ترسیم شده باید قبل از دانشگاه اتفاق می‌افتاد و خلاها پر می‌شد تا با ورود به دانشگاه در یک رابطه دوسویه به رشد شخصیت پرداخته شود. 
بخارایی با اشاره به این که در بین شخصیت‌های این فیلم دیالوگی وجود ندارد و همه یک دیگر را قضاوت می‌کنند ادامه داد: اگر جامعه‌ای انسجام اجتماعی نداشته باشد تار و پود آن گسسته می‌شود، گسست و خشونت در دانشگاه در ابتدا و انتها فیلم به تصویر کشیده شده است. 

وی افزود: اگر بتوانیم به غرایز درست پاسخ دهیم می‌توانیم به مراحل بالاتر حرکت کنیم و سرکوب کردن غرایز مشکلی را حل نمی‌کند.

کد خبر 396634

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.