۱۸ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۷
تاریخ تئاتر در دست فراموشی

صدای روشن شدن نور پرداز سالن را در سکوت غرق می‌کند و تاریکی محض را می‌شکند. این تقریباً تصویر ذهنی مشترک میان تمام تئاترها است. نمایش هایی که یک به یک خاک صحنه هایشان هنرمندان گرد پیری را بر موی هنرمندان بسیاری نشانده است اما هنوز با عشق از آن سخن می‌گویند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در میان تمامی هنرمندان تئاتر حسن جویره حکایت های زیادی از این صحنه دارد پرده ای که رنگ به رنگ و نقش به نقش عوض شده تا اکنون او راوی ۵۰ سال از این صحنه باشد. جویره متولد سال ۱۳۳۵ است. از ده ساگی با قصه‌گویی آشنا شده و از همان زمان بوده که در زمان غیبت معلم‌ها یا زمانی که به دلیل شرایط جوی دانش‌آموزان نمی‌توانستند کلاس را ترک کنند، همکلاسی‌هایش را گرفتار جادوی قصه‌هایش کرده است. کتاب "قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب" را از زنده یاد "مهدی آذریزدی" می‌خوانده و برای همکلاسی‌هایش قصه می‌گفته. در میان رنگ و لعاب قصه‌ها و داستان‌های مخفی شده در میان کتاب‌ها روزگار می‌گذرانده و قد می‌کشیده تا سال ۱۳۴۷ که وارد دبیرستان شده است.

جویره می‌گوید: در دبیرستان صائب اصفهان تحصیل کردم. از همان سال بود که با کلوپ تئاتر هنرستان آشنا شدم و وارد دنیای تئاتر شدم. از همان زمان تا کنون به کار تئاتر مشغول‌ هستم و اکنون ۵۰ سال است که فعالیت هنری دارم.

تئاتر از دیده جویره داستان دیگری از دید ما دارد. می‌گوید: زندگی صحنه تئاتر است، بازیگران تئاتر را زندگی می‌کنند. توقف ندارد، تکرار ندارد و همواره در جریان است. عقربه‌ها در حرکت‌اند و زمان می‌گذرد و در پس گذشت زمان تغییر است که جاری می‌شود.

با این همه جویره هم از دلگیری که شده میراث اهالی تئاتر اصفهان مستثنی نیست، تئاتر و سینما را تنها تفریح موجود در سالهای گذشته می داند و سینما سهل الوصول‌ترین و ارزان‌ترین تفریح برای خانواده‌ها بود، برای همین مردم به سینما و تئاتر روی می‌آوردند.

این پیشکسوت تئاتر ادامه می‌دهد: در آن زمان هر شب در اصفهان تئاتر روزنامه‌ای اجرا می‌شد. مطالب روز اصفهان و ایران را به زبان انتقاد و کنایه زدن به مسئولان شاهد بودیم. شنیدن حرف‌های دلمان روی صحنه باعث ایجاد آرامش در افراد می‌شد و در اصل افراد شاهد تئاتر اعتراضی بودند، اما امروزه با افزایش روز افزون تکنولوژی‌های دیداری و شنیداری توجه زیادی به تئاتر نمی‌شود.

مردم ما با تئاتر قهر کرده اند

جویره می افزاید: سالیان سال است که ارتباطاتمان با تئاتر دنیا قطع است. در چند سال گذشته چند تئاتر از کشورهای خارجی در ایران نمایش رفته است؟ زمانی که با کشورهای دنیا تعامل فرهنگی هنری نداریم و عضو جامعه تئاتر دنیا نیستیم موفق به تعاملات فرهنگی نمی‌شویم. برای همین است که از جهان عقب مانده ایم و مردممان با تئاتر قهر کرده‌اند. تاریخ تئاتر اصفهان پر است از سر افرازی‌ها و فعالیت‌های چشم گیر. اصفهان بنیانگذار جشنواره‌ای به عنوان جشن فرهنگ مردم بوده است که نمایش سنتی، مذهبی، فرهنگی و... در این جشنواره می‌گنجیده است.

همانطور که در گذشته سفر کرده است از نمایش های مذهبی در تخت فولاد می گوید و معتقد است آن زمان مردم با هنر آشنا بودند.

سفره دلش که باز می‌شود، با غمی در چشمانش می‌گوید: اکنون نزدیک چهار دهه است که تئاتر حرفه‌ای ما در ایران از میان رفته است. اکنون اگر تئاتری مورد استقبال مردم قرار بگیرد در نهایت می‌تواند ۹۰ شب اجرا داشته باشد و در مابقی سال فعالیت چشم گیری از دنیای تئاتر نمی‌بینیم. ۹۰ شب کفاف اهالی تئاتر را نمی‌دهد.

چین های اطراف چشمش آرامشی عجیب چشمان سیاه و نافذش را دوچندان می‌کند، می‌گوید: زمانی در تهران در هرشب ۱۶۱ تئاترحرفه ای اجرا می‌شد. اکنون این تعداد به ۴۰ تئاتر حرفه‌ای در شب رسیده است. اکنون در اصفهان هرشب چند تئاتر اجرا می‌شود؟ گاهی بسیاری از صندلی‌ها در اجرای تئاترها خالی است. نسل امروز ما با تئاتر قهر کرده‌اند. هیچ تئاتری از رسانه‌ی ملی ما تبلیغ نمی‌شود. اکنون برای نصب بنر در سطح شهر باید متحمل هزینه شویم.

ثانیه‌ای مکس می‌کند و ادامه میدهد: امروز تئاتری را اجرا می‌کنیم که پارمترهای عزیز و اصیلش را فاکتور می‌گیرند و از اصل کار چیزی نمی‌ماند. امروز ما از جزء به کل قناعت کردیم و از جزء نقطه‌ای به ما اثر داده می‌شود. برای همین است که تماشاگران از تئاتر رو برگردانده اند. به قول امروزی‌ها خرید بلیت تئاتر در سبد خرید روزمره خانوار امروز ما نیست. چرا که نمی‌خواهند به تئاتر بروند.

سینما یک صنعت اما تئاتر یک هنر است 

معتقد است که باید از دبستان‌ها و مهدکودک‌ها آموزش دهیم و فرهنگ دیدن تئاتر را جا بیاندازیم، زمانی برای دیدن یک فیلم از پدرم کتک می‌خوردم و آن کتک را برای دیدن یک فیلم در فضایی تاریک با نوری عمودی که پخش می‌شد روی صفحه‌ای سفید و تصاویر را خلق می‌کرد و لذتی که برایم داشت را به جان می‌خریدم، اما امروزه مردم از سر بی‌میلی فیلم می‌بینند. به قدری فیلم‌های متفاوت با سوژه‌های مخلف کار می‌شود که مردم دچار دلزدگی می‌شوند.

جویره ادامه میدهد: تا به حال فکر کرده‌اید که چرا هنوز مردم به موسیقی سنتی علاقمند هستند؟ چرا که هنوز وقتی شنونده‌ای پیچ رادیو را باز می‌کند و یا با گذر ماشینی از کنارش گوشش را "به دنبال نوای به اصفهان رو" می‌کشاند اسم استاد تاج در ذهنش جرقه می‌زند. چرا تاج از ذهن‌ها پاک نمی‌شود؟ چرا که نوع موسیقی و شعر و ملودی در ذهن مردم جا خوش کرده و با آن خاطره‌ها ساخته‌اند. در اصفهان نام تئاتر که می‌آید اسم ارحام صدر در ذهن همه می‌درخشد. چرا که ارحام صدر به هنرمند بها می‌داد و مردم نیز به هنرمند بها می‌دادند. ارحام صدر برای مردم، همشهری‌ها و کشورش ارزش می‌گذاشت. اصفهانی‌ها را افراد پول دوست و خسیس و بی دست و پا معرفی نمی‌کرد، بلکه اصفهانی‌ها را انسان‌هایی اهل ادب و فرهنگ و شعور اجتماعی نشان می‌داد. برای همین است که تئاترش در ذهن‌ها جاودانه شده است.

او در ادامه می‌گوید: اگر ادوار تاریخی ایران را مطالعه کنید محال است دوره‌ای را بیابید که در آن نمایش نباشد. نمی‌دانم چرا، اما تاریخ نمایشمان را فراموش کرده‌ایم. باید تاریخمان را حفظ کنیم. سینما یک صنعت اما تئاتر یک هنر است. ما تئاتر اجرا نمی‌کنیم که چیزی را آموزش بدهیم، بلکه تئاتر اجرا می‌کنیم که بیاموزیم. همه ما در جامعه بازیگر هستیم؛ در جامعه بازی می‌کنیم که حقیقتی را پنهان کنیم و روی صحنه تئاتر اجرا می‌کنیم که حقیقتی را آشکار کنیم. تئاتر برای بر قراری عدالت است. باید جوری تئاتر را اجرا کنیم که دوهزار فکر مختلف به یک نتیجه واحد برسند که سخن این تئاتر باید گفته می‌شد.

جویره ادامه می دهد: امروزه پراکنده‌گویی در ادبیات نمایشیمان داریم و این باعث سردرگمی تماشاگران می‌شود. در گذشته زمانیکه می‌خواستیم تئاتر را اجرا کنیم پس از باز شدن پرده دو دقیقه صحنه خالی بود تا تماشاگر از دنیای خودش جدا شود و به صحنه نمایش بپیوندد و پس از آن مردم وارد آن قصه می‌شدند. همراه می‌شدند با بازیگران و داستانی که روایتگر تئاتری بود که به تماشایش نشسته‌اند و هر ثانیه منتظر بودند تا کسی از پس صحنه نمایش، از پشت در، از کنار ستون گوشه صحنه وارد شود و شریک این همراهی در داستان باشد.

ما تاریخ تئاتر نداریم

این پیشکسوت تئاتر می گوید: امروز تئاترمان عریان است. گاهی دکور می‌لنگد، گاهی نور کافی نیست. نمی‌دانیم کدام تئاتر چه نوری می‌خواهد. هنوز هم سریال‌ها و فیلم‌های قدیمی طرفداران بیشتری دارند چرا که تماشاگر را با خود همراه می‌کنند تا به نتیجه‌ای برسند. هیچ گاه تماشاگر را در میانه داستان رها نمی‌کرد. امروز در جهان تئاتر درمانی کار می‌شود. برای کودکان سرطانی نمایش‌های موزیکال و عروسکی اجرا می‌کند. باید تئاتری اجرا کنیم که تماشاگرمان برای زندگی و فعالیت‌هایش امید داشته باشد. باید اسطوره‌های اجتماعیمان را معرفی کنیم. نسل امروز ما نمی‌دانند عروسک پشت پرده چیست.

جویره ادامه می‌دهد: اگر تاریخ تئاترمان را مطالعه کنیم متوجه می‌شویم که چه خون‌هایی برای تئاتر امروزمان ریخته شده است. در زمان رضا شاه پهلوی ۳۹ مورد منشور خفقان نگاشته شده است. در همان زمان بسیاری از هنرمندان چون رضا کمال(شهرزاد)، محمد علی نصر، صادق هدایت، عباس میکده، طباطبایی و... به خاطر اعتراض به این منشور خودکشی می‌کنند. نویسندگان خوب ما را ترور می‌کنند. چرا از این‌ها نامی برده نمی‌شود؟ چرا که ما تاریخ تئاتر نداریم.

صلابت حرف‌هایش یخ دلمان را ذوب می‌کند. حرف‌هایش را از ته ته دلش می‌گوید. شاید برای همین است که به دل می‌نشیند و گه گاهی تضاد میان تلخی و شیرینی‌اش گلو را می‌سوزاند و نم میزند در چشمانت.

جویره ادامه میدهد: زندگی ایرانی‌ها همه‌اش قصه است و نمایش...چرا جدا شدیم از جوانمردی‌ها، لوتیگری ها و پهلوان‌های قدیمان؟ از همان‌هایی که زمان سفر حج که یک سال طول می‌کشید زن و فرزندشان را می‌سپردند دست لوتی و می‌رفتند؟ چرا دیگر پوریای ولی نداریم؟ تئاترمان باید قصه‌ای داشته باشد که تماشاگر را به فکر وا دارد.

اداره فرهنگ و ارشاد نمی تواند از همه گروه ها حمایت کند

او در خصوص در آمد تئاتر می‌گوید: صنعت سینما درآمدزا است. سینما بدون تماشاگر سینما نیست همانطور که تئاتر بدون تماشاگر تئاتر نیست. متولی تئاتر وزارت ارشاد، فرهنگ و هنر اسلامی است، اما نمی‌تواند از نظر مالی حمایت کامل انجام دهد. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که بودجه ندارد نمی‌تواند از همه گروه‌ها حمایت کند. تئاتر باید به گونه‌ای باشد که با فروش بلیت هزینه‌هایش را در بیاورد. در اصفهان همه منتظر هستند که حتی برای کار کردن دعوتشان کنیم. تئاتر هزینه زندگی افراد را نمی‌دهد. امروزه عده‌ای تئاتر را حمایت می‌کنند. تئاتری که قرار است پس از سه ماه تمرین ۱۵ روز اجرا شود نمی‌تواند پاسخگوی هزینه زندگی افراد باشد.

این پیشکسوت تئاتر افزود: سالن‌های بسیاری در اصفهان وجود دارد که برای اجرای تئاتر هر شب یک میلیون دریافت می‌کند.

درد دل هایش که تمام می‌شود، هیچ متوجه نمی‌شویم که صحبت‌هایش چطور از درد دل به سمت خاطره گویی می‌رود و گل می‌اندازد. از صد و بیست و هفتمین نمایشی که کار می‌کند می‌گوید و از خاطره نخستین تئاتری که با  گروه هنری اندیشه با عنوان عاقبت کار کرده میگوید که نخستین تئاتر پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.

آخر صحبت هایش از هنرمندانی می گوید که امروز زمین گیر شده اند و دیگر کار تئاتر نمی‌کنند. پای در دل هنرمندان که بنشینی هر کدام از دری می‌گویند و نبود سالن و هزار و مشکل دیگر اما در میان تمام این مشکلات تنها ماندن اهالی تئاتر از همه سخت‌تر است و بیشتر کمر تئاتری ها را می‌شکند و شاید  در میان تمام تکنولوژی‌ های دیداری و شنیداری هر روز تئاتر کمرنگ تر شود تا زمانی که با همان قدیمی ها زمین گیر و خانه نشین شود.

کد خبر 396045

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.