به گزارش خبرنگار ایمنا، فرهنگ به طور عام یکی از مهمترین ویژگیهای هر جامعه است که در عصر کنونی به عنوان شاخص تمدن و هویت آن جامعه به شمار می آید. برای فرهنگ تعاریف متعددی شده است، اما می توان گفت که فرهنگ شامل تمام داشته های تاریخی، اعتقادی، رفتاری و هویتی یک جامعه است بطوری که هیچ جنبه ای از زندگی افراد و اجتماع از حیطه چتر فرهنگ بیرون نمی ماند.
۱۴ آبان ماه در تقویم، روز فرهنگ عمومی نامگذاری شده است. شاید سادهترین تعریف از عبارت فرهنگ عمومی چیزی در حد آشنایی نسبتا مختصر تمام شهروندان یک جامعه نسبت به حقوق اجتماعی و فرهنگی و البته التزام به رعایت آن از سوی افراد است تا بهواسطه آن بتوان جامعهای با سطح متوسطی از آگاهی و رفاه فراهم آورد. بیشک فرهنگ عمومی هر جامعه یکی از اولین بخشهای آن جامعه است که در برابر وقایعی که آن جامعه را به سعادت یا سقوط سوق میدهد، نقش کلیدی و بنیادینی بر عهده دارد و شاید یکی از اولین ملزومات یک جامعه بانشاط و امن، نهادینه کردن این رفتارها و هنجارها در قالب فرهنگسازی عمومی و همهجانبه است. از جمله بارزترین نمودهای فرهنگ عمومی در یک جامعه بدون شک بالا بردن آستانه تحمل افراد آن است. جامعهای با مردم عصبی و کمطاقت و تحمل، بسترساز بسیاری از ناهنجاریها و مشکلات اجتماعی است که در دراز مدت بهصورت یک معضل و مشکل اساسی و بنیادین رخ مینماید. از مهمترین مختصات جامعهای با آستانه تحمل پایین، زیر پا گذاشتن حقوق اجتماعی سایر افراد جامعه است. این موضوع در ریزبینانهترین حالت آن در صفوف انتظار و در برجستهترین حالت آن که در رانندگی و مخاطرات پیش روی آن است، قابل ارزیابی است.
سرزمین فرهنگی ایران
در ایران به عنوان یک کشور اسلامی که از دیر باز دارای تمدن غنی ایرانی و ارزشهای اصیل است، مقوله فرهنگ و تعامل افراد با یکدیگر نه تنها به عنوان اعضای یک جامعه، بلکه به عنوان یک فرهنگ ویژه و شناخته شده جامعه اسلامی، اهمیت بسیاری دارد. فرهنگ عمومی در ایران مبتنی بر اصول و معارف اسلامی است. در دین مقدس اسلام غیر از اینکه افراد به یک سلسله مبانی فردی از نظر مسائل اخلاقی و فرهنگی معتقد هستند، یک سلسله قوانین و برنامههایی وجود دارد که بر اساس روابط اجتماعی افراد را به یکدیگر پایبند میسازد.
حسن مکارمی در کتاب «نگاهی دیگر به سرزمین فرهنگی ایران» می نویسد: «سرزمین فرهنگی ما، هم زمین و کوه و آسمان و دریاست و هم جامعه و "مردم رفته و مانده" و هم همۀ فرهنگ شفاهی و کتبی ما، باورهای گوناگون مذهبی (شیعه، سنی، زرتشتی، مسیحی و ...)، سنگ نوشته ها، کتابهای خطی، آثار باستانی، تمامی زیرساختارها، پلها و بنادر، منابع طبیعی و معدنی و غنای طبیعت، حیات وحش و همۀ گیاهان و درختان دور و نزدیک، همۀ قناتها و رودخانه ها، همۀ زبانهای منسوخ شده و همۀ زبانها و لهجههای زنده مثل کردی و ترکی و بلوچی و لری و عربی و...، همۀ شیوه های تولیدی صنعتی و هنری صنایع ظریفه و سنتها، رقصها، بازیها و اعیاد و جشن نوروز، همۀ اعتبار و ارزش نام فرهنگی ایران در حجم این سرزمین فرهنگی نهفته است. حضور فرهنگی ایران در هزارهها و انعطاف و تعامل و همزیستی آن حتی با فرهنگهای مهاجم، به ما این امید را میدهد که جوهری در این فرهنگ زنده است که چنین پیوسته جاریست.»
نقش فرهنگ عمومی در حقوق شهروندی
فرهنگ عمومی نقشی اساسی در حقوق شهروندی ایفا میکند. شهروند یک عضو رسمی یک شهر یا یک کشور است. این دیدگاه، حقوق و مسوولیتهایی را به شهروند یادآور میشود که در قانون پیشبینی و تدوین شده است. از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. از این رو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر، اصول، هدفها، وظایف و روش انجام آن است. نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که میتوان به عنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است. بخش عمده حقوق شهروندی باید از کودکی و در نهادهای رسمی آموزش داده شود ولی در ایران در این زمینه ضعف جدی حس میشود. از این رو فرهنگ عمومی در چارچوب این دیدگاه میتواند این حقوق را در خود جای دهد و دیدگاه جامعه نسبت به این مواضع را تعیین کند. بنابراین هر قدر نسبت به ایجاد بسترهایی برای رشد فرهنگ عمومی تلاش شود میتوان انتظار داشت که شهروندان پویا در سطح جامعه هر چه بیشتر بروز و ظهور یابند.
فرهنگ و سبک زندگی
یکی از عرصه های بروز و ظهور فرهنگ عمومی، سبک زندگی مردم است که تخریب و آسیبدیدگی فرهنگی میتواند به این بخش آسیب رساند. شاید آسیب دیدن خود فرهنگ فینفسه مشکلی به شمار نیاید. اما هنگامی که فرهنگ از مرحله ذهن و ادراک افراد عبور کرده و به مرحله عمل و کنش اجتماعی میرسد و خود را در قالب سبک زندگی به ظهور میرساند بیمار بودن و مسوم بودن آن خود را نمایان میسازد و میتواند به بخشهای مختلف زندگی اجتماعی و حتی حوزههای فردی مردم آسیب رساند و آن را تحت تأثیر منفی خود قرار دهد.
مفهوم فرهنگ به خودی خود ارزشی ندارد و به همین دلیل، هیچ طایفه و قشر و قومی را نمیتوان بدون فرهنگ نامید و میتوان فرهنگها را براساس چهارچوبها و معیارهایی مورد سنجش قرار داد و ارزشگذاری کرد. ارزشهای اخلاقی چون، صبر، وقت شناسی، وجدان کاری، دوری از منفعت طلبی و.. از سادهترین و البته مهمترین مباحث بنیادی در تعیین سطح فرهنگ عمومی در جوامع هستند.
نظر شما