پرتره‌های سنگی از فرهنگ ارامنه پرده برمی‌دارد

در آغاز قرن هفدهم میلادی اصفهان میزبان تعداد بی شماری از ارامنه‌ شد که شاه عباس کبیر، ایشان را به اجبار به پایتخت صفوی کوچاند. پس از آن مجدداً گروهی از ارامنه به قسمت‌های غربی و جنوب غربی اصفهان مهاجرت کرده و زندگی خویش را در مناطق سرد و کوهستانی غرب اصفهان از سر گرفتند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، طی این دوران بیش از سی روستا کاملاً ارمنی نشین در منطقه فریدن به وجود آمدند که در حال حاضر تنها یک روستا از این تعداد باقی مانده است و ساکنین مابقی آن‌ها به شهرهای بزرگ ایران مهاجرت کرده‌اند و نیز در شماری از این روستاها تعدادی خانواده ارمنی هنوز زندگی می‌کنند. آرامستان های روستاهای ارمنی نشین سابق، بارزترین نشان تاریخی سکونتگاه قوم آرمن در این منطقه است. این مکان‌ها نه فقط محلی برای دفن اموات روستاییان بلکه مکانی است که انعکاس دهنده‌ بخشی از تاریخ، فرهنگ و هنر قوم ارامنه در این مناطق بوده است. سنگ‌های قبور ارامنه روستاهای فریدن اغلب شامل دو بخش نوشتاری وتصویری هستند. بخش نوشتاری معمولاً حاوی اطلاعات هویتی وتاریخی و بخش تصویری که روی سنگ‌ها به صورت پیکره‌هایی همراه با اشیا حک شده است حاکی از شغل، موقعیت اجتماعی ویا خانوادگی فرد در جامعه کوچک روستایی بوده است.

این توضیحی است که در ابتدای نمایشگاه عکس پرتره‌های سنگی به چشم می‌خورد، نمایشگاهی که پیکره‌های سنگی منقوش بر روی سنگ‌های قبور را به تصویر می‌کشد که بیش از بیست حجار زبده ارمنی طی سیصد سال گذشته با ذوق وهنر بومی‌شان بر سنگ‌ها نقش زده‌اند.

امیر جمشیدی عکاس این نمایشگاه به خبرنگار ایمنا می‌گوید: از همه قشرها از جمله تجار، صنعتگر، کشاورز و... در میان ارامنه‌ای که مهاجرت داده شدند، وجود داشت. کشاورزان که بیشتر در محیط‌های روستایی بودند، نمی‌توانستند با فضای شهری اصفهان کنار بیایند به همین دلیل مهاجرت دیگری به طرف شهرکرد و مناطق غرب وجنوب غربی اصفهان توسط آن‌ها صورت می‌گیرد و از سال ۱۹۴۵ به بعد بر اساس مجوزی که دولت به آن‌ها داده بود می‌توانستند به ارمنستان برگردند وتعداد بسیاری از آن‌ها بازگشتند وبرخی از آن‌ها نیز در شهرهای بزرگی چون اصفهان ساکن شدند.

وی ادامه می‌دهد: آثاری از جمله کنده‌های زیر زمینی که برای ذخیره غلات و احشام از آن‌ها استفاده می‌کردند و قبرستان‌هایی نیز از آن‌ها باقی مانده است که نقش‌ها و نوشته هایی را روی آن‌ها حک می‌کردند.

این هنرمند عکاس می‌افزاید: این نقش‌های روی قبور اغلب درمورد مسند، وضعیت دینی، موقعیت اجتماعی، خانوادگی وحتی جنسیت بودند و به طور نمادین فرد متوفی را روی سنگ‌ها حجاری می‌کردند.

جمشیدی با اشاره به یکی از آثار خود می‌گوید: برای مثال در این تصویر بیلی که در کنار فرد حکاکی شده است می‌خواسته این پیام را برساند که این فرد میراب روستا بوده که در اینجا دفن شده است و یا وسایلی که در این سنگ در کنار این بانو حکاکی شده‌اند نشان از این دارد که این بانو فردی خانه دار و کدبانو بوده است، همچنین تصویر اشاره‌ای به موقعیت اجتماعی و جنسیتی نیز دارد.

وی به تابلویی در بخش دیگر گالری اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: در برخی از این حکاکی‌ها می‌توان سنبل‌های دینی از جمله فرشتگان وهمچنین گل وگیاه که نشان زیبایی شناسی هستند را نیز مشاهده کرد.

این هنرمند می‌گوید: گاهی اوقات به دلیل موقعیت اجتماعی که فرد داشته است پس از مرگ هویت‌های جعلی وجدیدی به او می‌دادند واین امر به واسطه پولی که آن‌ها داشتند منجر می‌شد حجاری خوبی روی قبرآن ها حک شود، بود. برای مثال این حکاکی عصایی را نشان می‌دهد که مخصوص اسقف است حال آن که اسقف‌ها در روستا زندگی نمی‌کردند و در اصفهان سکونت داشتند همچنین قلیانی که روی قبر این فرد حکاکی شده است نشان از کدخدا بودن او دارد.

جمشیدی با بیان اینکه از نمایشگاه استقبال خوبی شده است خاطرنشان کرد: این نمایشگاه عکس فصل تابستان در تهران برگزار و اکنون برای بار دوم در اصفهان برگزار می‌شود و تا جمعه سوم آبان ماه در محل گالری کلیسا وانک نیز ادامه خواهد داشت.

کد خبر 394092

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.