یک خانواده والت دیزنی دارم

دنیای انیمیشن پر از رمز و رازی است که انسان هرگز از وجود آن باخبر نمی شود و برایش بسیار جذاب و دیدنی است که چگونه یک انسان با ذوق و قریحه به سمت دنیای کودکی خود هدایت می‌شود و آثاری را خلق می کند که رنگ و بوی دنیایی شیرین را دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، انیمیشن ها در دنیای کودکی همه ما خاطرات شیرینی را خلق کردند؛ هنگامی که "تام" به دنبال "جری" می دوید هیجان زده شدیم و با آرامش "پلنگ صورتی" لبخند زدیم و با لحظات "پسر شجاع" خندیدیم و هنوز آن ها بخشی از وجود همه ما هستند.

"ماجراهای گالیور"، "افسانه سه برادر"، "آفتاب و مهتاب و ناقلا"، "محله بهداشت"، "محله برو بیا"، "اردک قهرمان"، "علی کوچولو"، "پت پستچی"، "بامزی" و انیمیشن های بسیار دیگر خاطرات دنیای کودکی را رقم زده اند، اما پشت تمام این تصاویر همیشه یک نفر هست که با دنیای کودکی خود به کودکان شادی می بخشد.

ابوالقاسم نظر پور یکی از همان آدم هایی است که سال ها با خلق تصاویر رنگارنگ انیمیشن خاطرات کودکی را برای ما و نسل های بعد ساخته است؛ او متولد سال ۱۳۳۲ در تهران است با چهار فرزندی که به پویانمایی علاقه مند هستند. نظرپور فعالیت هنری خود را ازسال ۱۳۴۸ شروع کرده است و به گفته خودش از آن سال با دیدن برنامه ای به نام "دنیای والت دیزنی" عاشق انیمیشن می شود.

گفتگوی خبرنگار ایمنا با این پیشکسوت دنیای انیمیشن را در ادامه می‌خوانید:

چگونه وارد هنر انیمیشن شدید؟

 من عاشق این رشته بودم و سعی کردم این هنر را یاد بگیرم و چون طراحی خوبی داشتم شروع کردم از روزنامه ها و مجله های آن زمان در خصوص این رشته هنری اطلاعات کسب کنم، علاقه فراوان به این رشته من را وادار کرد که از گوشه و کنارهای خیابان فیلم های ۳۵ میلی متری فریم به فریم به قیمت پنج ریالی را خریداری کنم.

 برایم بسیار شگفت آور بود که از تداوم حرکات مختلف، این تصاویر به وجود آمده است و کار طراحی روی برگه های مختلف به سبک "فلیپ بوک" را شروع کردم. درسال ۱۳۵۶ کتابی به نام نقاشی متحرک خریدم که از بهترین کتاب های زندگی من است و هنوز هم آن را مطالعه می کنم.

ساخت انیمیشن در گذشته به چه صورت بوده است؟

در گذشته سیستم مخصوص و امکانات نسل جدید را نداشتیم، اکنون بچه ها خیلی راحت می توانند با استفاده از نرم افزار، انیمشن های عالی و با کیفیت بسازند آن زمان من یک دوربین هشت میلی متری داشتم که با استفاده از آن در کارگاه، فریم به فریم عکس می گرفتم و بعد به آلمان ارسال می کردیم. بعد از سه ماه جواب عکسبرداری های ما می آمد که تایید شده است یا خیر؛ چون گاهی فیلم ها در زمان ارسال شدن می سوخت و تمام زحمات از بین می رفت، با وجود تمام این مشکلات و زحمات نتیجه یک کار خوب، قوت قلبی برای ادامه کار من و همکارانم  بود.

اولین اثر هنری شما چه نام داشت و با استفاده از چه تکنیکی آن را خلق کردید؟

به سراغ تکنیک جدید از انیمیشن رفتم و اینبار روی طلق طراحی کردم که در ایران بسیار نایاب بود. در سال ۱۳۵۴ به ناچار از طلق های شیرینی فروشی استفاده می کردم، آنها را به اندازه معین برش می دادیم و پس از طراحی و رنگ آمیزی برای پویانمایی آماده بود. نمونه بارز این تکنیک فیلم "توپ تپلی" است؛ در این اثر رحیم اصفهانی که در سینما جوان فعالیت داشت، فیلمبرداری را بر عهده گرفته بود و من صداپیشه این فیلم بودم که به جشنواره ساری راه یافت و به عنوان بهترین فیلم انیمیشن آن زمان انتخاب شد. برای من این اتفاق بسیار دلنشین و مطلوب بود و انگیزه من را برای ساخت فیلم های برتر دو چندان کرد.

با چه مشکلاتی در این سال ها دست و پنجه نرم کردید؟

من در تهران به دنیا آمده ام، ولی بلافاصله به خرمشهر نقل مکان کردیم به دلیل شغل پدرم که در راه آهن بود مجبور شدیم در جنوب گرم و دلنشین به مدت ۲۷ سال سکونت داشته باشیم، ولی به دلیل شرارت های صدام به ناچار از جنوب دل کندیم و راهی شهر شیراز شدیم و من در صدا و سیمای مرکزی شیراز که "تپه تلویزیون" نام داشت، مشغول به کار شدم. به مدت هشت سال در شیراز زندگی کردم و در این مدت کوتاه که در شیراز بودم نزدیک به ۱۵۰ فیلم ساختم. با وجود مشکلات زیادی که در آن زمان حاکم بود به من مجوز دوربین ۱۶ میلیمتری نمی دادند ولی من ساختار کار با دوربین را بلد بودم. با مشقت تمام با همان دوربین قدیمی عکسبرداری می کردم ولی به دلیل تماس فراوان انگشتان دست من بادنده های دوربین که نگاتیو روی آن قرار می‌گرفت تمام آن ها زخمی بود و هر شب نیاز به چسب و مداوا داشتم. با مشاهده روند کارهایم مسئول تصویر تصمیم گرفت که به من یک دوربین بهتر با امکانات مضاعف بدهد و تازه من وارد دنیای جدید فیلمبرداری شدم، یکی از شاخص ترین کارهایم تیتراژ اول برنامه های کودک بود که به مدت ۱۱ سال در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شد.

این ویدیو نمونه ای از آثار ابوالقاسم نظرپور است که ما را به دنیای کودکی می برد

اتفاق خوبی که اخیرا در دنیای هنری شما اتفاق افتاده است، چیست؟

خبر خوب اینکه ورژن جدید این تیتراژ با همکاری پسرم حسین نظرپور که از کارگردان های برجسته انیمیشن می باشد در حال ساخت است.

من تا سال ۱۳۷۶ تمام انیمیشن هایم دو بعدی و بر روی طلق بود تا اینکه متوجه شدم تمام فرزندانم به رشته پویا نمایی علاقه مند هستند و می خواهند از من جلو بزنند و من در کودکیشان نوعی ذوق و استعداد می دیدم که آنها را فرا می خواند. برای خلق اثری جاودان و ارجمند با توجه به حضور رایانه در خانه مان، آنها انیمیشن های دیجیتالی خلق می کردند و من شاهد رشد روز افزون فرزندانم در این زمینه بودم و یک اتفاق جالب تر اینکه عروسم نیز استاد پویانمایی است. " مهناز یزدانی" که در ساخت انیمیشن "ماهی کوچک دریا" و "تک بال" با ما همکاری داشت این فیلم به جشنواره استرالیا راه پیدا کرد و با افتخار می‌گویم که در حال حاضر یک خانواده والت دیزنی دارم.

ساخت انیمشن های گذشته برایتان جذاب تر بود یا انیمشن های مدرن؟

انیمشن هایی که در گذشته می ساختم با وجود تمام زحمت ها و مشکلاتش برایم بسیار جذاب و دوست داشتنی بود. ناگفته نماند من یک فیلم بلند " معمای یک روز" و فیلم " معاد" را در زمان جوانی ساختم مثل تیتراژ "امیدهای انقلاب " در زمان جنگ این تصاویر را خلق کردم، خاطرات زیادی برای گفتن دارم یکی از پررنگ ترین خاطره های زندگی ام در تپه شیراز بود به خاطر حضور ما در ارتفاع تپه هر لحظه ممکن بود با اصابت یکی از بمب های صدام مواجه شویم و جان به جان آفرین تسلیم کنیم ولی پافشاری می کردیم و روزها و شب ها در کارگاه مشغول ساخت فیلم بودیم، حتی گاهی مارها عقرب ها و رتیل های طبیعت مهمان کارگاه ما بودند و ما باید از آنها مُفَصل پذیرایی می کردیم.

آیا با رشته انیمیشن در ایران می توان اشتغالزایی کرد؟

فیلمنامه نویس، استوری برد (فیلمنامه مصور)، مدل شیت کار، انیماتور، طراح شخصیت پرداز، صدا پیشگی، تدوین، ساخت بازی های کامپیوتری، موشن گرافیک، کمیک استریپس و ... خیلی کارها می‌توان در زمینه هنر انجام داد که اگر در یک حرفه باتجربه شدید می توانید اثر جاودانه خلق و حتی به جشنواره های بین المللی راه پیدا کنید. ولی جوانان امروز می خواهند راه صد ساله را یک شبه طی کنند و سریع به مقصد برسند در صورتی که پویانمایی افراد صبور و با حوصله را می طلبد.

تکنیک مورد علاقه شما چیست؟

طراحی های دوبعدی که شامل سبک قدیمی ساخت انیمیشن می شود؛ مثالش انیمیشن " دیرین دیرین" فوق العاده دوست داشتنی و برایم  جذاب است و هیچوقت از بین نمی‌رود، اگر می خواهید سه بعدی یاد بگیرید باید پله های دوبعدی را از بر باشید.

به نظر شما رسالت انیمیشن و انیمیشن ساز چیست؟

من ۴۰ سال است که در این رشته  فعالیت می کنم و ۲۷ سال سابقه تدریس دارم و همیشه به هنرجویانم می گویم، شما رسالت آموزش به کودکان را دارید و می توانید ناگفته هایتان را به ضمیر ناخود آگاه کودکان تزریق کنید. من یک انیمشین ساختم به اسم " کلاغک بی توجه " که روند این داستان کلاغ چرک و کثیفی بود که اصلا به حرف مادرش گوش نمی داد و حمام نمی رفت. در مهد کودک اصفهان این فیلم به تمام کودکان حس تمیز و آراسته بودن را القا می کرد و نتایج بسیار مطلوب و مناسبی داشت.

اما متاسفانه امروزه فیلم های خشونت آمیز و خشن بسیاری می بینیم و نسل جدید با تماشای این نمایش ها روبه رو هستند و همچنین بازی های کامپیوتری که در زمان استراحت شاگردانم به آن می‌پردازند و زمانی که سئوال می‌کنم چرا این این حجم از خشونت را در بازی دوست داری؟ حرفی برای گفتن ندارد، حتی دلیلش را نمی داند. باید اقداماتی فراهم شود که با ساختن فیلم های انیمیشنی حاصل خوب و آموزشی برای کودکان فراهم شود نه آنها را به بیراهه روانه کند.

سخن آخر؟

من تمام عمر و زندگی ام را وقف این کار کرده ام، یعنی به خودم قول داده ام که تا آخر عمرم در این راستا فعالیت هنری داشته باشم. حرفه اصلی ام حسابداری بود که فدای هنر کردم و حتی بارها گفته ام دلم می‌خواهد تا آخرین نفس هایم پشت میز لایت باکس پویانمایی خودم باشم.

من از هنرجویانم برای ساخت انیمشن های نوین قطعا استفاده خواهم کرد چون سلیقه شان به امروزی ها نزدیک تر است و جوان ها نیز باید با گوشت و پوست و استخوان سختی های فیلمسازی را برای فردایی برتر تجربه کنند و لعاب دیده شوند.

من با وجود گذشت ۶۶ سال از زندگی ام هنوز مشتاق به دیدن برنامه های کودک هستم و می خواهم کودک درون خود را زنده نگه دارم و به تمام هنرجویانم توصیه می کنم که کودک درون خود را بیدار نگه دارند زیرا موجب رشد و خلاقیت آنها می شود.

گفت و گو از: فرناز پورکاشف، خبرنگار ایمنا

کد خبر 392629

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.