مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران، در صفحه نخست امروز با تیتر «خویشتنداری و اصلاحات» به بررسی راهکار آیتالله سیستانی برای پایان خشونت ها در عراق پرداخته و نوشته است: آیتالله سیستانی، چهره برهههای سخت سیاسی در عراق، در واکنش به اعتراضهای مشکوک ۴ روز اخیر در بغداد و شماری از سایر شهرهای این کشور، ضمن درخواست از معترضان و نیروهای امنیتی عراق برای پرهیز از خشونت، از دولت خواست، با ایجاد اصلاحات واقعی، مبارزه با فساد را سرلوحه کار خود قرار دهد. بهگزارش ایرنا بهنقل از پایگاه عراقی «سومریه نیوز»، احمد الصافی نماینده آیتالله سیستانی در خطبههای نماز جمعه کربلا بیانیه ایشان را قرائت کرد. بر حسب این بیانیه، آیتالله سیستانی، خواهان اعمال اصلاحات راستین از سوی سه قوه عراق شده است و از مردم و نیروهای امنیتی خواسته در بیان خواستههای خود و اعمال امنیت کشور خویشتندار باشند.
در این بیانیه بر مخالفت آیتالله سیستانی با تخریب اموال عمومی تأکید شده و آمده است: «در اثر این اعتراضها به اموال نهادهای دولتی مانند حوادث سالهای گذشته، خسارتهای زیادی وارد شده است.» در چهار روزی که از شروع این اعتراضهای مشکوک در عراق میگذرد، شماری از معترضان که به نظر میرسد، بیش از اعتراض به وضعیت اقتصادی، در پی تخریب هستند، دست به تخریب اموال عمومی زدهاند و اقدام به شکستن شیشههای ساختمانهای دولتی و مغازهها کردهاند. آنان همچنین با آتش زدن لاستیک خودروها و بستن خیابانها و تیراندازیهای هوایی و بیهدف باعث وحشت عمومی شدهاند. آیتالله سیستانی در بیانیه خود همچنین حمله متقابل به تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی را محکوم کردهاند. بر اساس خبرهایی که در ۴ روز اخیر از عراق منتشر شده است، در اثر درگیریها بین نیروهای امنیتی و معترضان تا عصر دیروز ۴۴ نفر کشته و از هر دو طرف دهها نفر زخمی شدهاند.
بیانیه آیتالله سیستانی، راهکار پایان گرفتن خشونتها و اعتراضها را نیز ارائه کرده است. بر این اساس، مرجع عالیقدر شیعیان عراق، خواهان ایجاد اصلاحات واقعی در این کشور شده است: «اصلاحات در کشور به یک ضرورت تبدیل شده و سران سه قوه باید اقدامهای عملی در این باره اتخاذ کنند. مسئولان باید قبل از اینکه زمان از دست برود، به امور رسیدگی و نسبت به عواقب خطرناک استفاده از خشونت آگاه باشند. در این میان پارلمان عراق از طریق فراکسیون اکثریت پارلمانی که باید روش خود را تغییر دهد، مسئولیت بزرگتری را برعهده دارد.» این بیانیه همچنین ریشه اعتراضها در عراق را وجود برخی فسادها در دستگاههای دولتی خوانده و تأکید کردهاست: «پیشتر از مسئولان دولتی خواستیم که با فساد مبارزه کنند و در این باره پیشنهاد دادیم که کمیسیونی از افراد متخصص و کارآمد خارج از شخصیتهای دولتی تشکیل شود. در آن زمان اعتنایی به این پیشنهاد نشد اما توجه به شرایط کنونی این امر، میتواند راه حل مناسبی برای پایان گرفتن اعتراضات باشد.» بیانیه آیتالله سیستانی تأکید میکند: «اگر اوضاع بههمین منوال باقی بماند هیچ امیدی به مقابله با گسترش فساد در کشور نیست. دولت باید از سهمیهبندی و حزبگرایی و طایفهگرایی در تعیین پستها دوری کند و کسانی را که به اختلاس میپردازند و اموال عمومی را به باد میدهند مجازات کند.»
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز خود به بررسی دیدار خبرساز در جامعه روحانیت مبارز پرداخته و در مطلبی با تیتر «وحدت زیرعبای شیخ» نوشته است: ناطق نوری بعد از ۱۰ سال، سهشنبه هفته گذشته به دیدار دوستان قدیمی خود در جامعه روحانیت مبارز رفت، اما این دیدار با رفقای قدیمی در میان جریانها و فعالان سیاسی خیلی خبرساز شد. البته بهجز ناطق نوری، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی هم شرکت در جلسات جامعه روحانیت مبارز را ترک کردند. گفته میشود ناطق نوری به دعوت موحدیکرمانی، دبیرکل این نهاد، آنجا حاضر شده و در جلسات جامعه روحانیت شرکت کرده است. کسی نمیتواند منکر نقش مستقیم این شیخ جناح محافظهکار در رسیدن به قدرت بسیاری از شخصیتهای سیاسی شود.
ناطق نوری از آن دست سیاستمدارانی است که زود رنجیدهخاطر میشوند و فعالیت سیاسی خارج از رده و میل خود را برنمیتابند. درباره قهر او با جامعه روحانیت مبارز تصور کلی بر این است که علت اصلی قهر ماجرای مناظرههای سال ۸۸ و اتهاماتی است که محمود احمدینژاد علیه او و فرزندانش مطرح کرد، که نه آن زمان و نه بعد از آن هیچ امکانی به ناطق برای دفاع از خود در صداوسیما داده نشد. در کنار اینها اصولگرایان نیز در آن دوره از او حمایت نکردند و مصلحت را بر آن دیدند که سکوت کنند. این عوامل باعث شد که او راه خود را از جامعه روحانیت جدا کند و این قهر ۱۰ سال طول کشید تا اینکه هفته گذشته شیخ به دیدار دوستان خود رفت.
اما حالا باید پرسید که چه اتفاقی افتاده است که ناطق نوری دوباره به سوی دوستان خود برگشته و از این قهر ۱۰ ساله دست کشیده است. آیا او میخواهد پایداریها را کنترل کند یا نه فقط یک دیدار دوستانه بوده است و میخواهد باقی عمر خود را به دور از سیاست بگذراند. آیا شیخ با وجود وزینهای که در جریان اصولگرایی دارد میتواند به عنوان لیدر آنها بالاخره اصولگرایان را به آرزوی دیدرینه که همان وحدت و انسجام درونی است برساند؟ برگشت او به میان جامعه روحانیت مبارز چقدر تاثیرگذار خواهد بود؟ حسین کنعانیمقدم، این فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «ابتکار» میگوید: این امر آغاز خوبی است اگر بتواند این روند ادامه و رشد پیدا کند. شاید از این طریق بسیاری از چهرههایی که اثرگذار هستند اما به حاشیه رفتهاند، ورود پیدا کنند. درواقع آقای ناطق نوری خطشکنی کردند و ما امیدوار هستیم این روند ادامه پیدا کند.
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست امروز با تیتر «جشن صندلیهای بنفش» به بررسی سهم ناچیز زنان در ورود آزادانه به ورزشگاه ، پرداخته و نوشته است: نیمههای شب بود که پیغامهای کوتاه و گاه بریده بریده به سرعت سر از گوشیهای تلفن درآوردند: «فروش بلیت شروع شده؛ عجله کنید.» و همه کسانی که پیغام را گرفتند تبدیل شدند به ارسالکننده همان پیام و لابهلای سوالهای مداوم: «چرا حالا؟»، «چرا ظرفیت محدوده؟» و «سایت معتبره؟» شروع کردند به کلیک کردن و حساب کاربری ساختن و کد ملی وارد کردن و باز کلیک کردن و کلیک کردن و کلیک کردن؛ اولین قدم برای خرید رسمی بلیت برای ورود زنان به استادیوم آزادی و نشستن به تماشای بازی فوتبال تیم ملی ایران و کامبوج این طور برداشته شد.
هشتگ «با من به ورزشگاه بیا» چند روزی بود که در توییتر و اینستاگرام دیده میشد. چند روزی بود که بخشی از کاربران شبکههای اجتماعی داشتند خودشان را آماده میکردند که از روز فروش عقب نمانند و تجربههای قبلی البته در هراسی که از نحوه فروش بلیت داشتند بیتاثیر نبود. مهر ماه یک سال پیش بود که درهای آزادی به روز زنان نیمهباز شد. بازی دوستانه ایران و بولیوی بیشتر از آنکه چه کسی در زمین پا به توپ شده و تاکتیک مربیها چیست، تبدیل شد به بهانهای برای تیترهای «تابو شکست» و «زنان به آزادی رسیدند»، حضوری که اول محدود شده بود به تعدادی مشخص از خانوادههای ورزشکاران و مهمانان دعوت شده از فدراسیون با حضور بخشی از زنان فوتبالدوستی توام شد که به دلیل نظارت فیفا توانستند خودشان را به جایگاه تماشاچیان برسانند. همین شد که موضوع حضور گزینشی و محدودیت جا و استثنا بودن این حضور در تنها یک بازی ملی تبدیل شد به دغدغهای برای گام بعد. همین بود که نیمهشب گذشته همه زنانی که ناگهان خبر باز شدن امکان خرید بلیت را شنیدند با اضطراب مشغول پیگیری شدند تا ببینند که این صندلیهای بنفش رنگی که روی نقشه آزادی مشخص شده واقعا خریدنی است یا نه.
از نیمهشب پنجشنبه تا ظهر روز جمعه آن رنگهای بنفش مدام گستردهتر شدند. توییتر و اینستاگرام در محاصره عکسها یکسان شد؛ عکس بلیتهای صادر شده برای جایگاه زنان. تقریبا تمام کسانی که موفق شدند بهموقع از خوان خرید بلیت بگذرند تصویرش را منتشر میکردند که اگر کسان دیگری هستند که در تردید ماندهاند یا بیخبر، دست به کار شوند و به شادی آنها بپیوندند.
روزنامه مردم همدلی، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فاجعه در چنار» به بررسی مصیبتی انسانی در روستای چنارمحمودی لردگان پرداخت و در ادامه نوشت:در میان همهمه همیشگی غروب تحریریه، ناگهان خبری چون پتک بر سرمان خراب شد و در پی آن برای دقایقی بهت و سکوت همه جا را فرا گرفت، خبر این بود، ابتلای تعداد زیادی از اهالی روستایی در چهارمحال و بختیاری به بیماری ایدز. باورش سخت بود وهمه تلاشهای ما نیز برای تماس با مسئولان برای پیگیری ماجرا بیحاصل. از نماینده لردگان در مجلس گرفته تا بخشدار و فرماندار...و داستان تکراری بوقهای بیپاسخ تلفن.
درمیان شوک ناشی از خبر و حس استیصال از عدم پاسخگوییها و بیهیچ مقدمهای، شبانه خود را در راه دیدم، راهی که گویی پایانی بر آن نبود و هزارو یک سوال بیپاسخ از آنچه بر این مردمان رفته و آنچه که در انتظارم است، تنها همسفر من. صبحگاه به روستا رسیدم، یک فرعی و بیهیچ نام و نشانی. نقشه اما میگفت اینجا مقصد است. همه جا به شکل غریبی سوت و کور و خانههای خشت و گلی از جنس فقر و محلههایی که جایجای آن را گرد غم و افسردگی فراگرفته بود. چندی بعد،بالاخره جوانی به سمتم آمد و پرسید دکتری؟ گفتم خبرنگار...از او حال مردم را جویا شدم و گفت با من بیا.
ردم در بالادست روستا جمع شده بودند، جوان از ماشین بیرون آمد و خطاب به آنان گفت:خبرنگار است. و در چشم به هم زدنی خود را میان مردم و صدای شیون و فریاد دیدم. حرفشان این بود که به رسانه بیاعتمادند، چند روز پیش گویا خبرنگار صدا و سیما به اینجا آمده بود برای تهیه گزارش و مردم از دروغپردازیها در مورد آنها گله داشتند. چند دقیقهای طول کشید تا به هر شکلی که بود تنشها آرام شود که ناگهان جوانی پریشانحال و خشمگین که تصور میکرد مسئولی به آنجا آمده است با مشتهای گره کرده به سمتم حملهور شد و فریاد زنان میگفت:مادر مرد، حالا آمدی؟! جوان روز قبل مادر بیمارش را به خاک سپرده بود. پدرش با چشمانی پر اشک جوان را آرام کرد که گفت:این آقا خبرنگار است و برای ما آمده است.
آن طرف مردی میانسال به سراغم آمد و سخنش را این گونه آغاز کرد، ما همین حالا هم همگی مردهایم آقای خبرنگار و دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم، میگوییم و تو بنویس، فقط دروغ ننویس... «چند ماه پیش بهورز روستا که از اهالی همین جاست، به بهانه انجام تست قند به ما سوزن زد و پس از مدتی، یکی یکی بیمار شدیم، برای درمان به بیمارستانهای شهرکرد و شیراز مراجعه کردیم که به ما گفتند به اچآیوی مبتلا هستید.» دست پسرک ۷-۸ سالهاش را گرفته بود و با بغض به او اشاره کرد و گفت:«این پسرم است،او هم مانند من و همسرم مبتلاست.» مرد در عسلویه کار میکرد، مثل بسیاری دیگر از مردان روستا، گفت که از کار عذرشان را خواستهاند و گفتهاند حضورش برای دیگران خطرآفرین است. از سرنوشت بهورز بهداشت پرسیدم، گفتند که چند روز پیش بازداشت شده است. و این در حالی است که در فضای مجازی خوانده بودند که وزیر از خدمات وی در روستا تقدیر کرده است!
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود به بررسیاثر افزایش نرخ دلار بر گردشگری پرداخته و در مطلبی با تیتر «تغییر جریان در بازار سفر» نوشته است: سفرهای خارجی با مبدا و به مقصد ایران، کاملا جابهجا شد. بررسیهای «دنیای اقتصاد» درباره تاثیر «تغییر نرخ دلار» بر «جریان ورود و خروج توریست» در بازار گردشگری ایران نشان میدهد یک رابطه قوی و معنادار بین نرخ ورود و خروج مسافر و نرخ ارز وجود دارد که آمار ۱۰ ساله جریان توریست، وجود آن را تایید و منعکس کرده است. طی یک دهه گذشته، با افزایش نرخ دلار، به دلیل ارزان تمام شدن هزینه سفر به ایران، «ورود توریست خارجی» به کشور شتاب گرفته و در مقابل، تحت تاثیر گران شدن سفر توریستی برای ایرانیها، از حجم «مسافرت خارجی» به مقصد کشورها بهخصوص دو کشور اولویت سفر ایرانیها کاسته شده است.
سال گذشته و ۴ ماه اول امسال در پی جهش نرخ ارز، تعداد توریستهای خارجی در بازار گردشگری ایران به ترتیب ۵۳ درصد و ۴۰ درصد افزایش یافت. در همین مدت اما خروج مسافر از ایران به کشورهای مختلف به ترتیب کاهش ۳۱ درصدی و ۷ درصدی را تجربه کرد. شبیه این اتفاق در سال ۹۱ نیز رخ داده بود. ریزش آمار توریستهای ایرانی در امارات و ترکیه طی ماههای اخیر شدید بوده است که علت آن را میتوان «جدایی نسبی سفرهای خارجی از یارانه ارزی» عنوان کرد.
نظر شما