مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جایی میان اصولگرایی و اصلاحطلبی» به بررسی عبور اصولگریان از لاریجانی پرداخت و نوشت: اختلافات اصولگرایان خیلی جدی شده است. اصولگرایان این روزها مدعی وحدتاند، اما در عمل تندترین حرکات را برای حذف هم انجام میدهند. گویا وقتی اوضاع رقیب اصلی خوش نباشد، نوبت رقابت و حذف درونگروهی میرسد. آنها که تا کنون دغدغه ائتلاف داشتند، امروز کمر به عبور از برخی افراد و طیفهای خود بستهاند. بحث درمورد اختلاف شدید و بحثبرانگیز برخی طیفهای اصولگرایی با لاریجانیها و بهخصوص رئیس مجلس شورای اسلامی است. علی لاریجانی قطعا برای اصولگرایان یک ظرفیت ارزشمند است، اما اخیرا میبینیم که طیف تندروی آنها شدیدترین حملات را روانه او میکند. آیا اصولگرایان گزینه بهتری دارند یا نه صندوق رای او چندان مورد توجه آنها نیست که میخواهند عبور کنند.
اختلاف بین لاریجانی و اصولگرایان تنها مختص به حمله تندروهای اصولگرا در چند ماه اخیر نسبت به او نبوده است، بلکه عبور از لاریجانیها زمانی خیلی به چشم آمد که حملات و نقدهای تندی به برادر او یعنی صادق لاریجانی، رئیس سابق قوه قضائیه از سوی این جریان شد. هنوز زمان زیادی از جنجال برخی چهرههای حوزوی در رابطه با صادق لاریجانی نگذشته بود که اصولگرایان حمله به علی لاریجانی را نیز در مجلس کلید زدند. هرچند تندورهای این جریان پیش از این نیز نقدهای تندی نسبت به او داشتند و ماجرای آنها به سال ۹۱ برمیگردد. اما این حملات بعد از نطقهای اخیر علی لاریجانی بهخصوص در حمایت از پروانه سلحشوری، نماینده اصلاحطلب مجلس و همچنین نقد به صداوسیما، بیش از گذشته شدت گرفته است. در این میان سه احتمال وجود دارد؛ یکی اینکه واقعا اصولگرایان به صورت جدی قصد دارند از لاریجانی عبور کنند. دوم اینکه علی لاریجانی به سمت اصلاحطلبان رفته و اینبار خواهان حمایت آنها را در انتخابات ۱۴۰۰ است. سومین احتمال هم این است که علی لاریجانی با توجه به چنین جوی علیه او در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نخواهد کرد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود به بررسی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پرداخته و در مطلبی با تیتر «زنان، پیشاهنگ دموکراسی افغانستان » نوشته است: آنچه دیروز در جریان انتخابات افغانستان توجه خبرنگاران را جلب میکرد، مشارکت بالای زنان در برخی از ولایات افغانستان بود. ولایاتی که اتفاقاً مردم آنها بیش از دیگر ولایات از خشونتهای تروریستی رنج بردهاند. پیش از انتخابات نیز اعلام شده بود ۳۰ درصد از واجدان شرایط رأی دهی که در انتخابات ثبتنام کردهاند، زن هستند. بنابراین گزارش حضور زنان در سه ولایت دایکندی، بامیان و هرات بیشتر بود. در جلالآباد و ننگرهار که میزان حملات تروریستی در آنها بسیار زیاد است، نیز زنان از اولین ساعات انتخابات به پای صندوقهای رأی رفتند.
رؤیا دادرس، سخنگوی وزارت امور زنان افغانستان نیز دیروز حضور پررنگ زنان در انتخابات را تأیید کرد. هرچند زنان نقش زیادی در انتخابات دیروز داشتند اما فضای کلی انتخابات شور فضای انتخاباتی سال ۲۰۱۴ را نداشت. پیشتر اندکی بیش از ۹ میلیون نفر برای شرکت در انتخابات ثبتنام کرده بودند، اما گفته میشود، با وجود تمدید زمان انتخابات به مدت ۲ ساعت، تنها نیمی از آنان پای صندوقهای رأی رفتند. به اعتقاد ناظران منطقهای، بیعلاقگی مردم به مشارکت در انتخابات علل مختلفی داشت. عامل اصلی پایین آمدن مشارکت مردم، تهدیدهای طالبان بود. بهگزارش روزنامه افغانستانی «هشت صبح»، انتخابات دیروز در حالی برگزار شد که نه تنها رأی دهندگان که برگزارکنندگان انتخابات و ناظران خارجی آن نگران حملات احتمالی طالبان بودند.
طالبان که از ماهها قبل مخالفت خود را با برپایی انتخابات اعلام کرده بود، روز جمعه پیش از انتخابات مردم را تهدید کرد تا از مشارکت در انتخابات صرف نظر کنند. این گروه صبح دیروز بنا بر گزارش روزنامه افغانستانی «هشت صبح»، با هدف تخریب روند انتخابات، اقدام به کار گذاشتن بمب در پایههای برق وارداتی افغانستان از کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و ایران کرد تا به این طریق مانع روند تکنولوژیک انتخابات شود. طالبان همچنین اقدام به انجام دهها عملیات تروریستی کرد اما شمار تلفات این حملات به انگشتان یک دست هم نرسید. اما جدا از تهدیدهای طالبان، سرخوردگی مردم از فضای ناامنی کشور و ناتوانی دولت و ارتش در تأمین امنیت آنان نیز از عوامل مؤثر در پایین آمدن میزان مشارکت مردمی بود.
روزنامه دنیای اقتصاد، در صفحه نخست امروز خود به مقایسه تجربه آلمان و روسیه در دوره گذار اقتصادی پرداخته و در مطلبی با تیتر «خصوصیسازی سفید یا سیاه؟» نوشته است: کارنامههای «سیاه» و «سفید» در خصوصیسازی مقایسه شدند؛ مقایسهای که یک تجربه شیرین را روبهروی یک تجربه تلخ قرار داده و میتواند بهعنوان یک خط راهنما به جریان خصوصیسازی کمک کند. «آلمان» در سمت سفید و «روسیه» در سمت سیاه داستان خصوصیسازی قرار دارند. در مقطع خصوصیسازی هم آلمان در دوره گذار بود هم روسیه. منظور از دوره گذار این است که اقتصاد تا مقطع قبل از خصوصیسازی در بستر غیررقابتی و غیرآزاد حرکت کرده و قرار است بعد از خصوصیسازی به فضای رقابتی دست یابد. آلمان ملاحظات دوره گذار را پذیرفت و مدیریت کرد، اما روسیه بیاعتنا به پیشنیازها دوره انتقال خصوصیسازی را بیملاحظه ادامه داد. آلمان برنده شد و روسیه بازنده. بنابراین فصل انفصال تجربه این دو کشور در حوزه خصوصیسازی را میتوان «رعایت پیش نیازها» نامید؛ عاملی که اگر از سوی سیاستگذاران روسی نادیده گرفته نمیشد، شاید این کشور در حال حاضر در زمره کشورهای توسعه یافته برشمرده میشد. از جمله مهمترین ملاحظات خصوصیسازی میتوان به «ایجاد بسترهای آزادی اقتصادی و رقابت»، «نهادسازی»، «ایجاد ساختار مستحکم حقوقی» و «بازسازی ساختاری» اشاره کرد. در مقایسه خصوصیسازی با تکیه بر آزادسازی تجربه آلمان و خصوصیسازی بدون مقدمات، تجربه ایران کجا قرار میگیرد؟
روزنامه همدلی، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بیم و امیدها برای آینده صلح هرمز» به بررسی آینده طرح ائتلاف امید برای صلح و امنیت در خلیج فارس پرداخت و نوشت: ابتکار «صلح هرمز» هنوز نوپاست و برای اجرا و موثر واقع شدن به همکاری کشورهای مهم و تاثیرگذار در منطقه نیاز دارد. برخی معتقدند از آنجایی که ایده این طرح از تهران آمده شاید اختلافات سیاسی بین ایران و کشورهای دیگر عامل منفی در برابر این طرح باشد، اما در عین حال برخی کارشناسان تاکید دارند که ضرورتهای منطقهای ایجاب میکند ائتلافی برای ایجاد صلح و ثبات در خاورمیانه شکل بگیرد و محل برخواست این ائتلاف شاید خیلی محل بحث نباشد. هرچند هنوز زمان زیادی از طرح این ایده نگذشته ولی تاکنون هیچ یک از کشورهای منطقهای رسما مخالفتی با آن نکردهاند. در عین حال با وجود تنشهایی که در منطقه وجود دارد گویا پیامهای سیاسی بین طرفهای موثر در امنیت منطقه درحال دست به دست شدن است.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران نیز در نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل که به ریاست سرگئی لاوروف در نیویورک برگزار شد، با تشریح ابتکار صلح هرمز (امید) بر ضرورت همکاری منطقهای برای صلح و ثبات خلیج فارس تاکید کرد و خواستار پیوستن کشورهای منطقه به آن شد. رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در نشست «همکاری ملل متحد با سازمانهای منطقهای» که در شورای امنیت سازمان ملل برگزار شد، افزود: آقای روحانی در سخنانش ابتکار صلح هرمز (امید) را مطرح و از همه کشورهای منطقه دعوت کرد تا در این ابتکار حضور یابند.
وی ضمن تاکید بر اهمیت پیشنهادی که فدراسیون روسیه در مورد سازوکار امنیتی در خلیج فارس ارائه کرده است، افزود: باید توضیح دهم که ابتکار امید بر اساس این واقعیت است که تمام کشورهای منطقه وظیفه دارند صلح، ثبات و شکوفایی در منطقه را تضمین کنند. آنها به همراه جامعه جهانی، منافع مشترکی در حفظ آزادی ناوبری و انتقال انرژی دارند.
روزنامه مردم سالاری، در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تلطیف روابط تهران-ریاض با میانجیگری بغداد» به بررسی دلایل سفر عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق به تهران پرداخت و نوشت: بدر الزیادی عضو کمیسیون امنیت و دفاع پارلمان عراق گفت: درحال حاضر منطقه ملتهب است و برخی طرفها برای ایجاد جنگ و فتنه تلاش میکنند بنابراین ورود عراق به این مساله به منظور کاهش تنش و خاموش کردن آتش بحران امری مهم و ضروری است. وی افزود: سفر عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق به عربستان موفقیت آمیز بود و بعد از آن به جمهوری اسلامی ایران نیز سفر خواهد کرد.
الزیادی با اشاره به اینکه عراق بازیگری فعال و اساسی در منطقه است، خاطرنشان کرد: کاهش تنش بهترین گزینه است زیرا وقوع جنگ به سود هیچ طرفی نخواهد بود و منطقه دیگر نمیتواند جنگهای بیشتری را متحمل شود. عراق به دنبال ثبات است و این سیاستی است که نخستوزیر عراق در سفرهای منطقهایاش آن را به کار گرفت. برهم صالح، رئیسجمهور عراق در حاشیه سفر به عربستان و دیدار با پادشاه عربستان اظهارکرد: به منظور ایجاد آرامش در منطقه بعد از تنش اخیر میان تهران و واشنگتن، عراق تماسهایی با طرف ایرانی دارد زیرا عراق خواهان وقوع جنگ دیگری نیست. وی در رابطه با سفر اخیر عادل عبدالمهدی به ریاض هم گفت: عبدالمهدی در سفر اخیرش به عربستان میانجیگر نبود بلکه تنها پیشنهاداتی به منظور کاهش تنش در منطقه را به آنها داد.
برهم صالح در پاسخ به این سئوال که اگر واشنگتن به عراق فشار بیاورد تا از ایران فاصله بگیرد موضع این کشور چه خواهد بود گفت: حرفهای زیادی در این رابطه شنیده میشود؛ واقعیت این است که ایران و عراق دو کشور همسایه هستند و باهم روابط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی دارند. من به دنبال انکار حضور و نفوذ ایران در عراق نیستم همانگونه که ایرانیها نیز به حضور و نفوذ عراق در ایران اعتراف میکنند؛ این روابط متقابل است و ریشه تاریخی دارد.
نظر شما