بهبود استفاده از فضای مجازی با افزایش سواد رسانه‌ای

یک استاد دانشگاه گفت: رسانه‌های اجتماعی در ایران غالباً به جای اینکه رسانه‌ای برای افزایش آگاهی و خلق ارزش در جامعه باشند، صرفاً بُعد سرگرمی را مبنا قرار می دهند و برای توسعه فکر، توسعه فردی، توسعه کسب و کار و توسعه روابط اثربخش، کمتر بهایی قائل می شوند.

منصور ساعی، پژوهشگر و استاد حوزه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: از آنجا که خود کنشگران، اینفلوئنسرها را به چنین جایگاهی می‌رسانند، مخاطب در درجه اول اهمیت قرار می گیرد؛ پرداختن به این موضوع منجر به طرح سوالاتی می‌شود، مانند اینکه فرد چه محتوایی را دنبال می کند، شخصیت و ویژگی‌های اینفلوئنسر چگونه است و چقدر محتوایی که منتشر می کند درست، واقعی و قابل قبول است؟

 وی تصریح کرد: رسانه‌های اجتماعی در ایران غالباً به جای اینکه رسانه‌ای برای افزایش آگاهی و خلق ارزش در جامعه باشند، صرفاً بعد سرگرمی را مبنا قرار می‌دهند و برای توسعه فکر، توسعه فردی، توسعه کسب و کار و توسعه روابط اثربخش، کمتر بهایی قایل می شوند. این در حالی است که به علت پایین بودن میزان سواد رسانه‌ای، عمدتاً مردم محتوای خوب را از بد و محتوای جعلی را از درست تشخیص نمی دهند و به اندازه کافی دارای مهارت انتقاد از محتوای رسانه‌ها نیستند.

ساعی با اشاره به اینکه فضای اینستاگرام فضایی خودخوانده و مبتنی بر اعتماد بین فردی است، افزود: «سبک زندگی» یکی دیگر از موضوعات قابل اهمیت است و ابعاد مختلفی از موضوع مد و مدیریت بدن تا نحوه گذران اوقات فراغت، نوع خودرو، نوع غذا، نحوه چیدمان و مبلمان خانه و ... را شامل می شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر تبلیغات منجر شود که بخشی از جامعه خود را نسبت به محتوای تبلیغاتی، محروم تلقی کند، سبک زندگی خود را مطابق با الگوی پیش رو تغییر می دهند و یا احساس محرومیت، ناخرسندی و تضاد طبقاتی، زندگی آنها را تحت تاثیر پیامدهای منفی قرار می دهد. درحالی که تبلیغات با محور قراردادن سبک زندگی لوکس در شرایطی که بسیاری از افراد جامعه با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، منجر به احساس واگرایی اجتماعی شده، سرمایه اجتماعی را به میزان قابل توجهی پایین آورده و اعتماد اجتماعی را خدشه دار می‌کند.

وی در خصوص اهمیت موضوع مسئولیت اجتماعی تأکید کرد: فضای اینستاگرام فضایی هیدروکنترل است و قابلیت دارد که همانند رسانه‌های رسمی مورد سیاستگذاری رسانه‌ای قرار گیرد، در اینجا نقش مدیران فرهنگی جامعه یا رسانه ها به منظور آموزش و فرهنگ سازی مطرح می شود.

این پژوهشگر اضافه کرد: بسیاری از اینفلوئنسرها غالباً به درآمدی که از طریق جلب نظر مخاطبان به دست می‌آورند، توجه می‌کنند و متقابلاً بسیاری از دنبال کنندگان، پیامدهای مفید و واقعی حاصل از استفاده از شبکه های اجتماعی را نادیده می گیرند.

ساعی افزود: هرچه میزان سواد رسانه‌ای جامعه، توانایی نقد و ارزیابی پیام های مختلف تبلیغاتی و سایر محتوای رسانه‌ای بیشتر باشد، تاثیرات منفی تبلیغات کاهش می‌یابد. از سوی دیگر اگر با دیدگاه مثبت و خوش بینانه به موضوع نگاه کنیم، هنگامی که اینفلوئنسرها حوزه مناسبی را انتخاب کنند، به توسعه کسب و کار کمک می کنند. اینجاست که می توان تبلیغات را به منزله یک شمشیر دولبه دانست.

وی خاطر نشان کرد: از سوی دیگر اینفلوئنسرها نیز باید نوعی مسئولیت اجتماعی را برای خود در نظر بگیرند و قبل از به اشتراک گذاشتن یک محتوا، از خود بپرسند که این محتوا چه تاثیر مثبتی بر اقتصاد، آگاهی و روح و روان جامعه می‌گذارد و چه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی برای جامعه خواهد داشت.

کد خبر 391248

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.