مهارت‌های کلیدی برای کودکان را بشناسیم

کودکی که مهارت‌هایی برای زندگی آموخته باشد به عنوان یک فرد مستقل رشد کرده و در سنین بزرگسالی از بسیاری مشکلات روحی و روانی در امان خواهد بود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از مهمترین نیازهای کودکان فراگرفتن مهارت‌های زندگی است که به آنها شیوه صحیح زندگی و چگونگی مقابله با مسائل و مشکلات را آموزش می‌دهد. پیش از ورود به مدرسه، والدین در آموزش این مهارت‌ها به کودکان مهمترین نقش را بر عهده دارند، هچنین محیط مدرسه از مناسب‌ترین بسترها برای آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان به صورت گام به گام از دوره ابتدایی است.

هریک از ما مطالب بسیاری در دوره‌های تحصیلی مختلف آموخته‌ایم که با مرور زمان گرد فراموشی بر آنها نشسته و مطالب جدید جای آنها را گرفته است اما آموزه‌هایی نیز هست که در فرد نهادینه می شود و سئوال این است آیا مهارت‌های زندگی از جمله نحوه مواجهه و تصمیم‌گیری صحیح در مورد مشکلات زندگی، مقابله با هیجان و استرس، داشتن زندگی هدفمند، مهارت‌های ارتباطی و غیره که آموختن آنها از سنین پایین منجر به ملکه شدن آنها در نهاد فرد می‌شود و گذر زمان رنگ از رخ آنها نمی برد را نیز می آموزیم؟

تنش‌های بین والدین و فرزندان با آموزش مهارت‌های زندگی حل شدنی است

 قاسم نوروزی استاد گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان در این خصوص به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: در زمینه  آموزش مهارت های زندگی به کودکان در جامعه ما خلأ عظیمی وجود دارد که بر آمده از این امر است که بسیاری خانواده‌ها صرفا نگران آینده تحصیلی کودکان خود هستند و حتی برخی از آنها دنبال این هستند که آرزوهایی را که خود در رسیدن به آنها ناکام مانده‌اند را توسط فرزند خود جامه عمل بپوشانند و این عوامل منجر به غفلت آنها از نیاز کودک به فراگرفتن مهارت‌هایی برای زندگی می‌شود.

وی با اشاره به اینکه بسیاری از اختلافات بین والدین و فرزندان از طریق آموزش مهارت‌های زندگی حل شدنی است، افزود: یکی از این مهارت‌ها، مهارت‌های ارتباطی است، به این معنی که کودک بیاموزد چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند و این یکی از مهمترین مهارت هایی است که هر فرد در زندگی باید کسب کند.

این استاد دانشگاه می گوید: مهارت‌های ارتباطی شامل ارتباط کلامی و غیرکلامی می شود که مهارت ارتباط کلامی به این معنی است که کودک بتواند به راحتی خواسته هایش را با اطرافیانش در میان بگذارد، واژه های مناسب و مودبانه را بداند، آداب معاشرت بیاموزد و برای مثال یاد بگیرد که اجازه ندارد میان سخن کسی صحبت کند.

وی تصریح می کند: بسیاری از مهارت های ارتباطی ما، مهارت های ارتباطی غیر کلامی همچون خندیدن و اخم کردن است که نشان دهنده هیجانات ما هستند.

نوروزی می گوید: یکی از علت های طلاق این است که افراد مهارت های ارتباطی را به درستی نیاموخته اند بنابراین زوج جوان نمی توانند به درستی با هم ارتباط برقرار کنند و در آینده مشکلاتی برایشان ایجاد می شود که نتیجه آن جدایی است.

کودکی که والدینش همه کارهایش را انجام دهند فاقد قدرت تصمیم‌گیری می‌شود

وی ادامه می دهد: مهارت تصمیم گیری یکی دیگر از مهارت هایی است که لازم است کودک آن را آموزش ببیند و برای اینکه کودک بتواند تصمیم بگیرد لازم است قدرت انتخاب او را بالا ببریم برای مثال باید در انتخاب غذا، لباس و کاری که مایل است انجام دهد به او اختیار دهیم، این کار مسئولیت تصمیم گیری را به او می دهد و از کودک ما فردی مسئولیت‌پذیر می سازد زیرا کودکی که همه کارهایش را والدینش انجام دهند، فردی فاقد قدرت تصمیم گیری و غیر مسئول خواهد شد.

این روانشناس متخصص کودکان با نیازهای خاص، در ادامه با اشاره به مهارت حل مسئله اظهار می کند: کودکان ما باید بدانند در هر شرایط و موقعیتی که قرار می گیرند ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند که به جای پاک کردن صورت مسئله آن، باید تلاش کنند تا آن را حل کنند.

مورد سوءاستفاده قرار گرفتن کودک ناآگاه

نوروزی اضافه می کند: کودکان باید مجهز به سلاح نقد شوند و آموزش ببینند تا بسیاری مسائل که در زندگی با آنها مواجه خواهند شد را تحلیل کنند برای مثال بیاموزند که همیشه حق دارند از چرایی امور سئوال کنند همچنین دیگر مهارتی که کودک باید آن را فرا گیرد مهارت تفکر خلاق است. کودک مسلط به این مهارت می داند که می شود به شیوه ای متفاوت از آنچه همگان می پندارند اندیشید.

این استاد دانشگاه می گوید: کودکی که این مهارت ها را آموزش نبیند هرچه را دیگران بخواهند انجام می دهد و به راحتی مورد سوءاستفاده قرار می گیرد بنابراین علاوه بر این مهارت ها او باید راه دفاع از خود را بیاموزد و آگاه شود که برخی مواقع می تواند از یک بزرگتر قابل اعتماد و حتی پلیس در خواست کمک کند.

حل مسائل جامعه از طریق خودآگاهی

نوروزی می افزاید: کودکان باید به شناخت از خود برسند برای مثال بدانند چه کسی هستند، چه توانمندی ها، علایق، گرایشات واحساساتی دارند زیرا در صورتی که خودآگاهی صورت گیرد، فرد می داند که توان حل چه مسائلی را دارد بنابراین از این طریق بسیاری مشکلات که در جامعه وجود دارد را به وسیله  فرد خودآگاه می‌توان حل کرد.

وی ادامه می دهد: اگر فردی نسبت به خود، خودآگاهی داشته باشد برای خود ارزش قائل شده، انتقادپذیر می شود و در کنار این انتقاد پذیری به ارزش ها و اعتقادات خانوادگی هم آگاهی یافته و علاوه بر اینکه در صورت لزوم به دفاع از آنها می پردازد، به نظرات دیگران نیز احترام گذاشته و نسبت به امور نگاهی مثبت خواهد داشت.

این استاد دانشگاه تصریح می کند: مهارت همدلی دیگر مهارتی است که کودک نیازمند آموزش آن است به این معنی که کودک بتواند احساسات دیگران را درک کند برای مثال آموزش ببیند تا در موقعیتی که فردی دچار ناراحتی شده است شادی نکند.

تو هم باید او را کتک می‌زدی!

نوروزی در ادامه با اشاره به مهارت مقابله با هیجانات می گوید: کودک علاوه بر شناخت هیجانات باید نحوه  مقابله با آنها را نیز بیاموزد زیرا در مواقعی که فرد دچار هیجان می شود اما راه مقابله با آن را نمی داند دچار خشم می شود و نمی تواند آن را کنترل کند و نتایج ناخوشایندی به بار خواهد آمد.

وی می افزاید: اولین واکنش والدین در مواقعی که کودکی از همبازی خود کتک خورده این است که "تو هم باید او را می زدی" اما باید در نظر داشت که این سخن باعث می شود در این گونه مواقع علاوه بر اینکه کودک به دیگری آسیب می رساند به خود نیز آسیب بزند و پیامی که در سنین بالاتر برای او خواهد داشت این است که حتی به قیمت آسیب رساندن به خود و دیگران باید خشم خود را تخلیه کند در صورتی که اگر ما کنترل هیجان را به کودک آموزش دهیم و از او بخواهیم که در این مواقع سعه صدر داشته باشد می توانیم بسیاری مشکلات که جامعه در این خصوص دارد را کاهش دهیم.

نه بگوییم

این روانشناس کودک مهارت اعتماد به نفس را از جمله مهارت های مهمی برشمرد که نتیجه آن این است که فرد بدون اینکه نیاز به انگیزه های بیرونی از جمله تشویق و تنبیه داشته باشد هر کاری را اراده کند می تواند انجام دهد.

نوروزی با تاکید بر لزوم یادگیری مهارت نه گفتن ادامه می دهد: با آموختن این مهارت می توان بسیاری فشار های روحی، روانی و استرس هایی را که در زندگی روزمره با آنها مواجه می شویم کاهش دهیم.

وی اظهار می کند: کودک باید تصور مثبتی از خود داشته باشد که به آن خود ادراکی مثبت گفته می شود. اگر فرد از داشته های خود تصور مثبتی داشته باشد به شناسایی واقع بینانه از توانایی ها و گرایشات خود دست پیدا می کند و توانایی سازگاری با موقعیت های مختلف را کسب می کند.

متولیان نظام آموزشی کشور باید آموزش "مهارت های زندگی" را در برنامه‌های خود قرار دهند

این استاد دانشگاه می گوید: تاکید نظام آموزشی ما بر روی مهارت های تحصیلی است که همین امر کودکان ما را دچار استرس و مشکلات روحی می کند در صورتی که قرار گرفتن آموزش مهارت های زندگی در برنامه آموزشی ما امری ضروری به نظر می رسد.

نوروزی اضافه می کند: ما در دانشگاه شروع به آموزش مهارت های زندگی به افراد می کنیم اما باید توجه داشته باشیم که این دوره برای آموزش چنین مهارت هایی دیر است و به صورت کلی همین امر که در این دوره درصدد آموزش مهارت های زندگی به افراد بر می آییم خود گویای این است که به خلأ آن در نظام آموزشی معترف هستیم بنابراین متولیان نظام آموزشی کشور باید آموزش مهارت های زندگی را در برنامه‌های خود قرار دهند.

وی می افزاید: هدف غایی آموزش در نظام اسلامی سعادت و خوشبختی است بنابراین برای دست یافتن به چنین هدفی تاکید نکردن بر مهارت های تحصیلی، آموزش مهارت های زندگی، استفاده از افراد متخصص، ایجاد شایسته سالاری و فراهم کردن امکانات لازم در جهت آموزش مهارت های خودیاری می توانند راهگشا باشد.

کتاب جزئی از فرهنگ بازی

کیوان زاهدی مشاور خانواده در این خصوص به خبرنگار ایمنا می گوید: از جمله مشکلاتی که امروزه جامعه ما با آن مواجه است پایین بودن سطح مطالعه است که یکی از علت های آن شکل نگرفتن میل و علاقه به کتاب از دوران کودکی است.

وی در ادامه می افزاید: باید بدانیم زمانی که از ایجاد فرهنگ مطالعه در کودک سخن می گوییم سخن ما به این معنا نیست که کودک را وادار به مطالعه کنیم بلکه برای مثال خریدن کتاب برای کودک به صورت ماهانه و هدیه دادن کتاب به او نوعی فرهنگ سازی مطالعه برای کودک محسوب می شود.

این مشاور خانواده تصریح می‌کند: قصه خوانی نیز یکی از راه های ایجاد فرهنگ کتابخوانی در کودک است که علاوه بر اینکه تخیل او را قوی می کند علاقه به مطالعه را نیز در او افزایش داده و باعث گرمتر شدن رابطه کودک با والدین خواهد شد.

وی خاطرنشان می کند: اکثر کودکان خاطرات شیرین دوران کودکی که معمولا بازی کردن است را همیشه به خاطر خواهند داشت حال اگر والدین بیاموزند که با استفاده از شیوه های خلاقانه کتاب را هم جزئی از بازی و نه اسباب بازی کودکان قرار دهند کتاب هم برای کودک شادی آور وبعد ها یادآور خاطرات شیرین برای او می شود و اینگونه می توان به این نقد که کتاب کودک را منزوی می کند نیز پاسخ گفت.

مدارس در ترویج فرهنگ کتابخوانی موفق نبوده اند

زاهدی با اشاره به اینکه مدارس در ایجاد فرهنگ کتابخوانی موفق نبوده اند، گفت: موفق عمل نکردن مدارس در این خصوص به عوامل متعددی باز می گردد که از جمله آنها می توان به تکالیف نوشتاری بسیار، محتوای خسته کننده کتب درسی و نقص در روش تدریس معلمان اشاره کرد.

این مشاور خانواده معتقد است: مدرسه جذابیت خود را برای بسیاری از کودکان از دست داده است که علت آن را می توان در این امر که مدارس درگیر مسائل حاشیه ای از جمله تاکید بر موفقیت های تحصیلی چون کنکور و کلاس های اضافی و غیر ضروری شده اند، جستجو کرد.

هدف اصلی آموزش لذت بردن از آن است

زاهدی اظهار می کند: هدف اصلی از آموزش از نظر من لذت بردن از آن است در صورتی که بسیاری مدارس ابتدایی این هدف را دنبال نمی کنند و نسبت به آن ناآگاه هستند.

وی می افزاید: مدارس باید دنبال راهکارهایی برای افزایش جذابیت آموزش برای کودکان باشند که از جمله می توان به جذاب کردن محتوای کتب، شیوه تدریس معلمان و فضای فیزیکی مدرسه اشاره کرد.

این مشاور خانواده با تاکید بر نقش والدین در این خصوص می گوید: والدین بیشتر از ایجاد یک زندگی شاد از طریق مطالعه و قصه خوانی برای کودک، دغدغه آینده او را دارند بنابر این او را به سمت محتواهایی غیر جذاب سوق می دهند.

زاهدی با بیان اینکه کودک الگوی خود را از والدین خود دریافت می کند ادامه می دهد: اگر کودک میلی به مطالعه در والدین خود مشاهده نکند الگوی درستی دریافت نمی کند و کتاب در هیچ بخشی از زندگی او قرار نخواهد گرفت.

کد خبر 391017

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.