مطبوعات و رسانه های آزاد و شفاف در هر جامعه ای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب می شوند، لذا خبرگزاری ایمنا، انعکاس بخشی از برجسته ترین عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران، صفحه نخست امروز خود به انعکاس اظهارات رئیس جمهوری در جلسه رأی اعتماد مجلس به وزیران میراث فرهنگی و آموزش و پرورش اختصاص داده و در تیتر خود نوشته است: «نگذاشتیم ایران تنها بماند» روزنامه ایران در ادامه توضیح داده است: رئیس جمهوری در ابتدای سخنان خود با تشریح میزان فشار امریکا به ملت ایران تصریح کرد: طبق محاسبات دشمن، هیچ کشوری قادر به تحمیل تحریمهای همهجانبه آنها طی شش ماه نبود، اما نگاه جهان و امریکا به ایران در پی مقاومت ۱۶ ماهه اخیر عوض شده است و امریکا فهمید که ملت ایران با فشار حداکثری به زانو درنمیآید.
روحانی با بیان اینکه، دشمنان ما میدانند که این راه مانند جنگ تحمیلی ۸ ساله پاسخ نخواهد داد، اظهار کرد: راهبرد نظام ما در برابر توطئه امریکا صبر انقلابی و تدبیر عقلانی بود و با صبر و تدبیر عقلانی نگذاشتیم ایران تنها بماند و توانستیم امریکا را در انزوا قرار دهیم، کما اینکه از زمانی که امریکاییها ابرقدرتی خود را شروع کردهاند، برای اولین بار در تاریخ جهان است که وقتی علیه یک ملت و یک کشور برنامهریزی و توطئه میکنند، دنیا به آنان روی خوش و رأی مثبت نشان نمیدهد و راه آنان را نمیپذیرد و حداقل در بیان و سیاست با ملت ایران همنواست.
روحانی با طرح این پرسش که شما یک نمونه دیگر پیدا کنید که امریکا در یک توطئه بزرگ جهانی وارد شده و تنها مانده باشد، گفت: متأسفانه بعد از تخلف و خیانت امریکا و زیر پا گذاشتن تعهداتش، اروپاییها هم یا به وظیفه خود عمل نکردند یا نتوانستند و یا هر دو. آنچه میفهمیم هر دو است زیرا جایی که میتوانستند، انجام ندادند و جایی هم شاید با مشکلاتی مواجه بودند. رئیس جمهوری مقاومت داخلی و دیپلماسی فعال را دو پایه استراتژی ایران دانست و گفت: بدون مقاومت داخلی راه به جایی نمیبریم. بدون دیپلماسی فعال هم مسیر ما دشوار خواهد بود.
روزنامه آفتاب یزد، در صفحه نخست امروز خود به بررسی گسترش روابط تجاری با دمشق پس ازجنگ داعش پرداخته و در تیتر خود نوشته است: «سهم ایران از بازار سوریه تنها ۳ درصد است!» روزنامه آفتاب یزد در ادامه توضیح داده است: سوریه پس از خروج داعش نیازمند سازندگی است. با توجه به رابطه نزدیک ایران با این کشور و حمایت های ما از سوریه در دوران جنگ سخت این کشور با داعش، بازار آن میتواند محملی برای سرمایهگذاری ایران باشد. ساخت و ساز در این کشور پس از تخریبهای داعش و ایجاد رابطه تجاری و اقتصادی مستحکم میتواند نیاز هر دو کشور را تامین کند. ایران نیازمند بازار تجاری جدید است و سوریه نیازمند سازندگی و این وجه مشترک میتواند زمینه ساز گسترش روابط تجاری میان دو کشور شود. آمارها نشان میدهد سهم ایران از بازار سوریه تنها سه درصد است. ظرفیتهای اقتصادی دو کشور میگوید میتوان این سهم را افزایش داد.
در چند سال اخیر که دولت و ملت سوریه با تروریسم بینالمللی مواجه شدهاند، روابط و تعاملات دو کشور ایران- سوریه عمدتاً از جنبه منافع و مصالح مشترک سیاسی- امنیتی پررنگتر دیده میشود، با این حال بررسیهای آماری نشان میدهد در گذشتههای دور و نزدیک روابط دو کشور علاوه بر سیاست، در زمینههای اقتصادی بسیار پررنگتر از وضعیت فعلی بوده است، بهطوری که میزان صادرات ایران به سوریه در سال ۸۹ بیش از نیممیلیارد دلار (۵۱۶ میلیون دلار) بوده که این میزان با کاهش ۶۶ درصدی در سال ۹۶ به ۱۷۲ میلیون دلار و در نیمه اول سال جاری به ۹۲ میلیون دلار رسیده است.
بررسیها نشان میدهد برخلاف سیر نزولی مبادلات دوجانبه ایران- سوریه، در این مدت سهم ترکیه از بازار سوریه از حدود ۹ درصد در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲۴ درصد در سال ۲۰۱۷ رسیده است. همچنین بررسیهای آماری نشان میدهد، ایران با سهم حدود سه درصدی از بازار سوریه، پس از کشورهای ترکیه، چین، امارات، مصر، لبنان، کرهجنوبی و روسیه در رتبه هشتم قرار دارد. قابل ذکر است که طرح این نکات از این منظر دارای اهمیت است که طی هفتسال اخیر که سوریه بهنوعی با جنگ و تروریسم و همچنین تحریمهای غربیها و آمریکا مواجه بوده، این کشور بخش عمده مصارف وارداتی خود را از کشورهای منطقه تامین کرده است. از دیگر نتایج بررسیها اینکه سبد صادراتی ایران در اغلب اقلام وارداتی بازار سوریه دارای مزیت بوده و همچنین ظرفیتهای بلااستفادهای همچون خطوط اعتباری و خدمات بانکی از گذشته بین دو کشور برقرار بوده است که درصورت اجرایی شدن تفاهمنامههای تجاری و البته وجود اراده لازم در دولتمردان، ظرفیتهای دوجانبه بار دیگر میتواند احیا شود.
روزنامه ابتکار، صفحه نخست امروز خود به بررسی دلایل بازنگشتن ارزهای صادراتی اختصاص داده و در تیتر یک خود نوشته است: «داستان ناتمام ارزهای گمشده» روزنامه ابتکار در ادامه توضیح داده است: حدود شش ماه از سال جاری میگذرد اما هیچ آمار جدیدی از از میزان بازگشت ارزهای صادراتی منتشر نشده، این در حالی است که به گفته برخی از مقامات رسمی، تنها کمتر از نیمی از ارزهای صادراتی به کشور بازگشته است.
بعد از مدتها بیخبری از ارزهای صادراتی، حالا خداحافظی با نصف ارزهای حاصل از صادرات تیتر بسیاری از رسانهها شده است. این در حالی است که بسیاری معتقدند آب ریخته شده جمع نمیگردد و نباید منتظر بازگشت ارزهای صادراتی به درون کشور بود. برای نخستین بار، زمستان سال گذشته (۱۳۹۷) بود که وزیر اقتصاد در جلسه شورای گفتوگوی دولت با بخش خصوصی گفت که فقط حدود هشت میلیارد دلار از ارزهای صادراتی به کشور بازگشته که از این رقم ۶.۵ میلیارد دلار مربوط به پتروشیمیها و فولادیها میشود. بنابراین آمار، عمده بازگشت ارز حاصل از صادرات از محل محصولات پتروشیمیها و فولادیها بوده و سایر حوزهها همچون صادرات مواد غذایی، کمترین ارز آوری را داشتهاند. پس از این ماجرا بعد از گذشت چندماه رئیسکل بانک مرکزی از بازگشت حدود ۱۸.۵ میلیارد دلار از مجموع حدود ۴۰ میلیارد دلار ارزهای صادراتی خبر داد که فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد نیز این آمار را تایید کرد. البته باید اشاره کرد که این آخرین آمار اعلام شده است و با توجه به پایان مهلت بازگرداندن ارزهای ناشی از صادرات به نظر میرسد که این پرونده را بستهاند. این مسئله در حالی مطرح شده است که برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که آمار دقیقی در دست نیست و تنها بانک مرکزی میتواند در اینباره ادعایی داشته باشند. این افراد بر این باورند که یک شب ارزهایی تخصیص داده شد و بخش اعظمی از آنها هدر رفته است و باید به دنبال راهکارهایی بود تا بتوان از اینگونه مشکلات جلوگیری کرد.
روزنامه کیهان، صفحه نخست امروز خود را به بررسی واکنش های دوالقرنین خطاب کردن رئیسی توسط حسین شریعتمداری پرداخت و در تیتر یک خود نوشت:«کوروش را بهانهکردهاند برای یأجوج و مأجوج اشک میریزند!» روزنامه کیهان در ادامه توضیح داده است:مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشت روز شنبه هفته جاری، به انتقاد از سخنان روحانی در مراسم پانزدهمین جشنواره شهید رجائی مبنی بر اینکه «فساد و رانت با بگیر و ببند و دادگاه از بین نمیرود» پرداختحسین شریعتمداری، قاطعیت و جدیت آیتالله رئیسی و اقدامات اخیر قوه قضائیه در مبارزه با مفاسد اقتصادی را به اقدام «ذوالقرنین» در دیوارکشی میان مظلوم و ظالم تشبیه کرد اما نوشته مدیرمسئول روزنامه کیهان که توجهات افکار عمومی را معطوف خود کرده بود به مذاق بسیاری از عناصر ضدانقلاب و مدعیان اصلاحات خوش نیامد و واکنشهای مختلفی را در پی داشت که البته وجه مشترک همه آنها، تلاش برای به انحراف کشانیدن مقصود و مراد اصلی نوشته و به عبارتی اصل مطلب بود.نکته مهم ماجرا پاسخ به این سؤال است که دلیل تلاش گسترده برای تحریف مطلب کیهان و همچنین دلیل کوشش محکوم به شکست آنان برای تضعیف و مخدوشسازی و حتی کمرنگ کردن اقدامات اخیر قوه قضائیه چه چیزی میتواند باشد؟ و البته برای پاسخ آن باید در اقدامات اخیر قوه قضائیه و جریانهای سیاسی منتقد آن جست و کاوید و دقیق شد که چرا آنان از مشت آهنین قانون در برابر فساد نگراناند؟ و این قوم «یأجوج و مأجوج» و هواداران آنها چه کسانی هستند که اینچنین برآشفتهاند.چه کسانی از قوم «یأجوج و مأجوج» هستند و چرا از جدیت دستگاه قضا در مبارزه با مفاسد اقتصادی وحشت دارند؟ چرا اکنون که چوب مبازره با مفسدان برداشته شده، عده ای به جنجال و حاشیهسازی می پردازند؟ هواداری از یأجوج و مأجوجهای زمانه، به چه هدفی صورت می گیرد و چه منفعتی برای جنجالآفرینان دارد؟
روزنامه همدلی، در صفحه نخست امروز خود به ویدئو منتشر شده از عقد موقت یک دختر بچه واکنش نشان داده و در تیتر یک خود نوشته است: « تراژدی کودک همسری» روزنامه همدلی در ادامه توضیح داده است: اسمش را چه باید گذاشت، تجاوز قانونی، سادیسم جمعی، بردهداری جنسی، جنون جمعی، پدوفیلی و... سخن از سریال عروس شدن کودکان در خانههای فقرزده کشور است که هرازچندگاهی تصاویری از مراسم عقد و عروسی برخی از آنان به شبکههای اجتماعی راه پیدا میکند و برای چند روز جامعه را در شوک فرو میبرد و برخی مسئولان را به تکاپوی وامیدارد تا آنان نیز سوار بر موج پیش آمده از فرصت استفاده کرده و با موضعگیریها، خودی نشان دهند.
اما همین مسئولان به ظاهر در تکاپو، برای فرمان ایست دادن به کودکهمسری، بعد از آن که غبار خبر فرو نشیند و گرد زمان کمرنگاش کند، مانند نمایندگانی که چند ماه پیش در صندلی دفاع از حقوق ملت با مخالفت نسبت به تصویب قانون منع کودکهمسری، به استمرار این نوع کودکآزاری رای مثبت دادند، یا شرایط را برای تسهیل این ازدواج فراهم میکنند یا با تعبیر تفسیرناموجه و شاذ از قواعد فقهی و شرعی، دنبال توجیه آن هستند.دیروز ویدیویی از یک مراسم عقدکنان دختر بچهای در فضای مجازی منتشر شد که در ابتدا بیشباهت به یک شوخی یا خالهبازی نبود. دخترک کم سن و سالی که برخی آن را ۹ و برخی آن را ۱۰ ساله مینامیدند، مانند کودکی که بزرگسالان آن را در بازی خود راه داده بودند، آن چنان هیجانزده و خوشحال بود که گویا قرار است بعد از گفتن بله از آن عروسکهای سخنگو الدوز صمد بهرنگی نصیباش شود. کودکان همبازی عروس کم سنوسال نیز که همبازیشان را در لباس بزرگترها دیده بودند با ذوقزدگی خاصی مجلس را گرم کرده و در حال پایکوبی بودند. شکی نیست که خلاهای قانونی یکی از دلایل پررنگ استمرار کودکهمسری در جامعه است، چرا که وقتی قوانین عوض شود، عرف هم عوض میشود. اما با این وجود اگر در این زمینه فرهنگسازی نشود حتی با تصویب قانون و اجرای آن هم این پدیده از بستر جامعه پاک نمیشود. به ویژه در مناطق دور افتاده و مناطقی که هنوز رسم و رسومات و مناسبات قومی و قبیلهای بر آگاهی و روشنفکری میچربد، تلاش فرهنگی زیادی برای ریشهکن کردن یا حداقل کمرنک کردن این پدیده لازم است.
افزون بر فعالیتهای فرهنگی که یکی از شروط مبارزه با کودکهمسری است، ارتقا وضعیت اقتصادی مناطقی که ازدواج کودکان در آن رایج است میتواند بر این پدیده تاثیر بگذارد. چرا که به دلیل فقر و نابسامانی اقتصادی هر روز در گوشهای کودکی به اسم ازدواج فروخته میشود، که فقط شانس با تعداد اندکی از آنان یار است و داستان ازدواجشان به شبکههای اجتماعی کشیده میشود.
باطل شدن کودکهمسری جنجالی کهکیلویه و بویراحمد که با فشار افکار عمومی و طوفان رسانهای شکل گرفت، نشان داد که الان منع کودکهمسری که برخی آن را ژست روشنفکران میدانستند از انحصار درآمده و تبدیل به یک خواست عمومی و مطالبه اجتماعی شده است، بنابراین وقت آن فرا رسیده است که قانونگذاران کشور نیز صدای این مطالبهگری را بشنوند تا شاید زمانی برسد که خورشید به نفع کودکان این سرزمین
طلوع کند.
روزنامه دنیای اقتصاد، صفحه نخست امروز خود را به بررسی استراتژی مناسب در دعوای اقتصادی چین و آمریکا اختصاص داده و در تیتر یک خود نوشته است: «اثر جنگ تجاری بر ایران» روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه توضیح داده است: آیا در جنگ تجاری چین و آمریکا، اقتصاد ایران نیز متاثر خواهد بود. کارشناسان دو نگاه دارند: گروهی معتقدند با توجه به نقش کم اقتصاد ایران در روابط تجاری بینالمللی، سهم ایران از این مجادله ناچیز است. اما گروهی دیگر تاکید میکنند با توجه به سهم بالای روابط تجاری ایران با چین و مناقشات سیاسی با آمریکا، اقتصاد ایران از این منازعه متاثر میشود. آیا آثار این منازعه به اقتصاد ایران منفی است یا میتواند غنیمتهایی نیز به دنبال داشته باشد؟ از دیدگاه کارشناسان سه کانال میتواند اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار دهد: نخست اثر افت یوآن در معاملات تجاری که میتواند بر ارزانتر شدن واردات از چین و کاهش ارزش دارایی خارجی ایران اثر گذار باشد. کانال دوم رکود اقتصادی چین است که میتواند موجب کاهش تقاضای انرژی از ایران شود. اقتصاد ایران از این کانالها طبیعتا تاثیر میگیرد. همچنین چین با توجه به ممنوعیت واردات محصولات کشاورزی از آمریکا، به دنبال تامین نیاز از دیگر عرضهکنندگان است. با توجه به حجم تقاضای چین اثر این چرخش نیز بر اقتصاد ایران مثبت ارزیابی نمیشود. اما جنگ تجاری فرصتهایی نیز برای اقتصاد ایران به همراه دارد. شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری و جذب چینیها به خصوص در حوزههای نفتی و همکاری با صنایع دچار محدودیت در آمریکا میتواند غنایم ایران از این جنگ باشد.
نظر شما