به گزارش ایمنا و براساس چکیده یک مقاله در دستهبندی کلی بلایا، دو گروه اصلی مخاطرات با مبداء انسانی و بلایای طبیعی و نیز ترکیبی از این دو نوع حوادث دیده میشود. مخاطرات با مبداء انسانی ممکن است در صورت بروز اشکالات فنی ناشی از عملکرد نادرست تجهیزات و یا خطای انسانی ناشی شود البته هر چند این مهم زیاد شایع نیست، نوع دوم، مربوط به مخاطرات طبیعی نظیر زمین لرزهها، سونامی، رانش زمین، فعالیتهای آتشفشانی و وقوع بهمن است که بسیار شایع بوده، اما گونه دیگری از مخاطرات طبیعی تهدیدکننده شهرها، که به ویژه در سالهای اخیر با توجه به روند فزاینده پیدایش آثار تغییر اقلیمی به طور چشمگیری در کشور رو به افزایش است، دربرگیرنده دو گروه مخاطرات سریع شامل رویدادهای شدید جوی نظیر سیلابها و طوفانها و نیز مخاطرات آهسته مانند تغییرات تدریجی اقلیمی و آثار و پیامدهای این پدیده بر شهرها است.
در حال حاضر در خصوص منشاء پدیده تغییر اقلیمی کمتر اختلاف نظری وجود دارد، بیشتر محققان بر این باورند که این پدیده تا حدود زیادی مبداء انسانی دارد و در نتیجه آثار سوء مداخلات و اقدامات نابخردانه عوامل انسانی در حال روی دادن و گسترش است.
بر اساس چکیده یکی از جدیدترین راه یافتهها در عرصه پژوهشهای مرتبط با تابآوری، تابآوری اجتماعات محلی است، اما با وجود تدوین چارچوبهای متعدد تاب آوری اجتماعات محلی و راهبردهای تقویت آن، ملاحظه میشود که پژوهشگرانی اندک بر اتخاذ دیدگاه ذینفعان در اجتماعات محلی و در برابر مخاطرات آهسته و تدریجی، نظیر خشکسالی و خشک شدن رودخانهها و آبراهها متمرکز بودهاند.
این در حالی است که از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران تاب آوری، پدیدهای پیچیده، چندبعدی، محدود به زمینه و وابسته به فرهنگ است، به همین دلیل پژوهش حاضر به دنبال فهم ماهیت تاب آوری اجتماعات محلی و راهبردهای موثر در تقویت آن از منظر ذینفعان و متخصصان و بر مبنای انتظارات جامعه محلی است و به منظور دستیابی به این هدف، تاب آوری دو اجتماع محلی همجوار با مادی ها در شهر اصفهان (محله عباس آباد و محله برازنده) در برابر خشک شدن رودخانه زاینده رود و مادی ها را مورد مطالعه قرار میدهد.
نتایج به دست آمده نشان میدهد که تاب آوری در این دو محله، قابل مفهوم سازی در دو سطح اصلی جامعه و اجتماع محلی است، در این پژوهش در نهایت در زیرمجموعه دو سطح اصلی جامعه و اجتماع محلی، ۴۸ زیر درون مایه و ۱۰ درون مایه اصلی استخراج شد. چهار درون مایه اصلی سطح جامعه عبارتند از حکمروایی شهری، وضعیت اقتصادی، توسعه پایدار و قوانین و شش درون مایه اصلی سطح اجتماع محلی عبارتند از اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، نهادی-حکمروایی محلی، طبیعی، کالبدی- فضایی و اطلاعات و ارتباطات.
در بخشی از پژوهش که دستیابی به میزان تاب آوری دو اجتماع محلی همجوار با مادی ها (محله عباس آباد و محله برازنده) در برابر خشک شدن رودخانه زاینده رود و مادیها و به طور کلی خشکسالی در شهر اصفهان مد نظر بود، تکنیک پیمایش و تحلیل دادههای ثانویه با اتکا بر چارچوب اجتماعات محلی تاب آور شهر اصفهان مد نظر قرار گرفت.
در این مرحله در مجموع ۲۲ نفر از مدیران و کارشناسان شهری و ۳۷۹ نفر از ساکنان دو اجتماع محلی مورد مطالعه و پیمایش قرار گرفتند، تحلیل دادههای این بخش، با استفاده از روشهای کمی و نرم افزار تحلیل دادههای آماری SPSS صورت پذیرفت. یافتهها نشان داد که به طور کلی امتیاز تاب آوری دو محله عباس آباد و برازنده، در سطح زیر متوسط قرار دارد.
کمترین میزان تاب آوری مربوط به عوامل نهادی، حکمروایی محلی در محلهها است و بیشترین آن مربوط به عوامل کالبدی- فضایی در محله عباس آباد است. مفهوم تاب آوری اجتماعات محلی صرفا به معنای توانایی تحمل شرایط نامساعد توسط اجتماعات نیست. درحالی که به نظر میرسد اجتماعات محلی شهر اصفهان با وضعیت موجود کنار آمدهاند، نتایج ارزیابی تاب آوری اجتماعات محلی موردنظر در برابر خشک شدن رودخانه زاینده رود و مادیها کمتر از سطح متوسط است، بنابراین نیاز به راهکارهایی در زمینه تقویت تاب آوری اجتماعات محلی شهر اصفهان وجود دارد.
نتایج به دست آمده در خصوص راهکارهای بهبود تاب آوری نیز نشان داد که راهبردهای تاب آوری اجتماعات محلی صرفا به سطح اجتماعات محلی محدود نمیشود و قابل طبقه بندی در سه سطح ملی، منطقهای و شهری و اجتماعات محلی و قرارگیری در زیرمجموعه دو گروه اصلی راهبردهای تاب آوری کاهش و انطباق پذیری است.
اهداف و پرسشهای تحقیق
پژوهشگران، هدف پژوهش را در یک یا چندین جمله به صورت خلاصه توصیف میکنند، پرسشهای پژوهش برای تعریف ماهیت و دامنه پژوهش ضرورت دارد. با انتخاب پرسش ها و توجه به جمله بندی و عبارت پردازی آنها، میتوان تعیین کرد که چه چیزی قرار است مطالعه و تاحدی نیز معلوم شود که موضوع مورد نظر چگونه مطالعه خواهد شد.
پرسش های پژوهش باید به گونهای مطرح شود که پارامترهای پروژه را تعیین کند و تا حدود زیادی، روشهایی که باید برای جمع آوری دادهها و تحلیل آن به کار گرفته شود را مشخص کند؛ با توجه به اینکه ممکن است معیارهای موجود در زمینه ارزیابی و راهبردهای تاب آورسازی اجتماعات محلی، با ساختار و ویژگیهای اجتماعات محلی ایران، به ویژه شهر اصفهان، متناسب نباشد تا بر اساس آنها ارزیابی صورت پذیرد و راهبردهای تاب آوری اجتماعات تهیه شود؛ هدف اصلی پژوهش "فهم ماهیت تاب آوری اجتماعات محلی و راهبردهای موثر در تقویت آن از منظر ذینفعان و متخصصان و بر مبنای انتظارات جامعه محلی" است.
اهداف فرعی پژوهش نیز شامل مرور معیارها و چارچوبهای ارزیابی، راهبردها و مفهوم سازیهای صورت گرفته در زمینه تاب آوری اجتماعات محلی در نظریات و تجارب جهانی؛ تدوین چارچوب ارزیابی تاب آوری اجتماعات محلی بر مبنای نظرات و تجارب ذینفعان، بهره وران و متخصصان؛ انجام ارزیابی تاب آوری اجتماعات محلی بر اساس چارچوب تدوین شده و ارائه راهبردهای تاب آوری اجتماعات محلی شهر اصفهان در برابر خشکسالی و خشک شدن رودخانه زاینده رود و مادی ها بر مبنای نظرات ذینفعان، بهره وران و متخصصان میشود.
نتیجه گیری
شهر اصفهان از جمله شهرهایی است که به دلیل خشکسالی و خشک شدن رودخانه و آبراهها در دهههای اخیر دستخوش فشارها و تغییرات شدیدی شده است. رودخانه زاینده رود بزرگترین رود ناحیه مرکزی ایران است که در طول تاریخ نقش مهمی در رشد شهر اصفهان و ایجاد منظری سبز برای این شهر در اقلیم گرم و خشک ایفا کرده است.
یکی از مهمترین وقایعی که در دهههای اخیر، شهر اصفهان و اجتماعات محلی ساکن در آن را تحت تاثیر قرار داده است، خشک شدن رودخانه زاینده رود و مادیهاست. مادیهایی که در ابتدا برای اهداف کشاورزی احداث شده بودند، با توسعه شهر به تدریج به مسیرهای سبز داخل بافت محلهها تبدیل شدند.
آبراهها همواره به عنوان یکی از اجزاء اصلی زیرساخت محلهها با نقش کلیدی اکولوژیک و اجتماعی محسوب میشدند. خشک شدن مادیها تاثیرات نامطلوبی بر حس مکان محلهها و زندگی اجتماعات محلی داشته است، به همین دلیل این مقاله به دنبال مطالعه تاب آوری اجتماعات محلی شهر اصفهان، تحت تاثیر خشک شدن مادیها در محلهها و به طور کلی خشک شدن رودخانه زاینده رود و خشکسالی، به ویژه با اتخاذ دیدگاههای متخصصان، ذینفعان و ساکنان محلههای شهری است و در این راستا دو اجتماع محلی همجوار با مادیها در شهر اصفهان (محله عباس آباد و محله برازنده) را مورد مطالعه قرار میدهد.
یافتههای پژوهش حاضر نشان دهنده ضعف تاب آوری اجتماعات محلی است. در مجموع، کمترین میزان تابآوری مربوط به عوامل نهادی، حکمروایی محلی در محلات بود که بر این اساس نیاز به برنامهریزی به منظور بهبود تاب آوری در این زمینه و سایر ابعاد تاب آوری اجتماعات محلی مورد نظر وجود دارد.
همانگونه که با الهام از مدل ابتکاری چرخههای تودر توی تطبیقی و بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، چرخه تاب آوری اجتماعات محلی ارائه شد، برنامهریزی به منظور ارتقاء تاب آوری اجتماعات محلی نیازمند ارزیابی و سیاستگذاریهای مستمر در این زمینه و در سطوح مختلف است، بنابراین استفاده از یافتههای پژوهش حاضر شامل مدل تاب آوری اجتماعات محلی شهر اصفهان و معیارها و زیرمعیارهای تاب آوری و پرسشنامههای تدوین شده موجود به منظور ارزیابی ابعاد مختلف تاب آوری اجتماعات محلی و همچنین استفاده از یافتهها که شامل راهبردهای تابآوری به منظور سیاستگذاری در خصوص بهبود تاب آوری اجتماعات محلی و در مقیاسهای گوناگون از سطح خرد تا کلان توصیه میشود.
این نکته بسیار حایز اهمیت است که بهرهگیری از مشارکت جوامع محلی و سایر ذینفعان و بهرهوران در اجتماعات نقشی کلیدی در ارزیابی واقعبینانه و تحقق بخشی به برنامههای تاب آورسازی اجتماعات ایفا میکند.
مقاله از ملیکا سادات امیرزاده، دکترای برنامه ریزی شهری و استاد دانشگاه هنر اصفهان
نظر شما