به گزارش خبرنگار ایمنا، اهمیت داستان در سینمای کودک را نمیتوان دست کم گرفت. روایت داستان در سینمای کودک و نوجوان، به تمامی یک فیلم سینمایی معنا میدهد. شهر نیز مانند یک شناسنامه برای داستان عمل میکند و به آن تشخص میبخشد.
علی خدایی، نویسنده، درگفت و گو با خبرنگار ایمنا در خصوص نقش داستان میگوید: ابتدا باید گفت میان سینمای کودک و سینمایی که برای کودکان است، تفاوت وجود دارد؛ اکنون چیزی به اسم سینمای کودک را نمیتوان بدون داستان تصور کرد. هر مدیوم تصویری که برای کودکان ساخته میشود، یعنی همان تعریفی که کانون پرورش فکری کودکان ارائه داده است، بدون حضور ماجرا، کشش و تعلیق که از عناصر مهم داستان هستند، نمیتواند کودک را پای فیلم بکشاند.
خدایی ادامه میدهد: نقش داستان به عنوان یک رکن اساسی در جذاب شدن تصویر خیلی مهم است. داستانی که باید شروع، میانه، پایان، تعلیق و نقاط عطف داشته باشد. سال گذشته در جشنواره کودک، فیلمهای زیادی اکران شد؛ باید توجه کرد آن دسته از فیلمهایی که به زندگی کودکان پرداخته بود یا به نوعی کودکان در آن فیلم حضور داشتند، بدون حضور مکان و فضایی که کاراکتر ایجاد میکند، نمیتواند فیلم موفقی باشد.
شهر میتواند مکمل شخصیت و داستان باشد
نویسنده کتاب آذر میافزاید: فیلمی نظیر پاستاریونی که به نوع مشخصی از مکان، یعنی دو رستوران، اشاره داشت که مردم بخشی از زندگی روزانه خود را در آن مکان میگذراندند، روابط و مسائلی را بیان میکرد که دارای پیچیدگیهای خاص خود بود. پیچیدگی این روابط، متخص شهر بود. شکل این روابط در روستا، به گونهای دیگر خواهد بود. بنابراین میتوان گفت حضور هر مسئله شهری و مکان زندگی آدمها، که در آن داستان به خوبی خودش را نشان بدهد، نشان این است که داستان مربوط به زندگی روزمره کودکانی است که در آن شهر زندگی میکنند.
خدایی با بیان اینکه سال گذشته فیلمهایی حضور داشتند که روابط مردمانی را بیان میکرد که محل زندگیشان در حال تغییر بود، میگوید: چنین فیلمهایی که سطوح مختلف ارتباط شخصیتها را با توجه به مکان نشان میداد نیز با استقبال خوبی مواجه شد چرا که در آنها داستان پردازی به خوبی صورت گرفته بود. به این ترتیب، میتوان نتیجه گرفت هر محل سکونتی که روابط ویژه اجتماعی و اقتصادی خاص خودش را دارد و این ویژگیها در داستان دارای کاراکتر بشوند، به خوبی میتواند بیننده را جذب کند.
نویسنده "نزدیک داستان" ضمن بیان اینکه شهر میتواند مکمل شخصیت و داستان باشد ادامه میدهد: روابطی که شهر ایجاد کرده است بر حسب جایی که شخصیت، که در اینجا کودکان مد نظر هستند، در آن زندگی میکند، دارای اتفاقات خاص خود است که بر اساس این اتفاقات و تجربیات، داستان ساخته میشود. هنگامی که داستان درست ساخته شود، میتوان فهمید که داستان از چه ویژگیهایی برای بیان خودش کمک میگیرد.
شهر در هر دوره سنی، جذابیتهای خاص خود را دارد
خدایی معتقد است: حتی فصلها هم میتوانند دیدگاه کودکان نسبت به شهر را تعیین کنند. در گذشته، کودکان در این شهر، در فصل تابستان سرکار میرفتند و با اقتصاد و بازار آشنا میشدند. در شهری مثل اصفهان، خیلی از کودکان هنگام تابستان برای کار به میدان نقش جهان میرفتند؛ این فعالیتها، به خودی خود میتوانست داستانها و روایتهایی را خلق کند که نگاه کودک به شهر را بسازد.
وی ادامه میدهد: شهرخودش میتواند داستان ساز باشد. هر کاراکتری میتواند بخشی از این روایتها را بسازد یا روایتهای موجود را در رفتار خود بازگو کنند اما نحوه نگرش به این روایتهای ناگفته در شهر، به شدت حائز اهمیت است. اگر نحوه بیان روایتهای موجود در شهر، بدیع و تازه نباشند، داستانها به تکرار میرسند.
نظر شما