به گزارش خبرنگار ایمنا، انتقال مکان برگزاری جشنواره به تهران موجب رنجیدگی شدید نوجوانان و فرهنگیان اصفهانی شد آن گونه که طوماری برای مطبوعات ارسال و این امر را توهینی به خود قلمداد کردند. در این دوره برای نخستین بار برخی فیلمها هم در بخش مسابقه بین الملل و هم در بخش سینمای ایران حضور داشتند از جمله این فیلمها میتوان به پسر مریم ساخته حمید جبلی و بالهای سفید ساخته ناصر و مهدی هاشمی اشاره کرد.
همچون دورههای قبل، بخشهای جنبی به آن اضافه شد که از جمله میتوان به بزرگداشت زنده یاد کامبیز صمیمی مفخم، مروری بر آثار محمدرضا علیقلی آهنگساز سرشناس سینمای ایران و از ادبیات تا سینمای کودک اشاره کرد که در بخش جنبی آخر بهترین آثار سینمای کودک و نوجوان در دو دهه پس از انقلاب مرور میشدند.
همچنین در بخش مسابقه سینمای ایران پنجاه وشش فیلم بلند، نیمه بلند و کوتاه شرکت کردند که با وجود حضور فیلمهایی از کارگردانانی چون بهمن قبادی، ابراهیم فروزش، کامبوزیا پرتو، ناصر تقوایی، مجتبی میرطهماسب و امیرشهاب رضویان هیات داوران هیچ یک از فیلمهای بلند را شایسته دریافت پروانه زرین ندانست. این هیات داوران از کمال تبریزی، علیرضا خمسه، ابوالحسن داودی، حسین زندباف و انسیه شاه حسینی تشکیل شده بود.
با این وجود فیلمهای کوتاه، نیمه بلند و بلند سینمایی شرکت کرده در جشنواره سیزدهم، آنچنان که باید دیده نشدند که بخش مهمی از آن به همزمانی برگزاری آن با جشنواره بین المللی فیلم فجر به عنوان ویترین تولیدات سالیانه سینمای ایران برمی گشت. برای نخستین بار انجمن منتقدان سینمایی داورانی را به جشنواره معرفی کرد البته این انتخابها چندان تخصصی نبود.
به دلیل همزمانی جشنواره کودک با جشنواره فیلم فجر بسیاری از توجهات رسانهها معطوف به فجر شد و جشنواره کودک در سایه قرار گرفت به نحوی که بسیاری از کودکان از برگزاری این جشنواره غافل ماندند و این جشنواره تنها در سه سینما و طی پنج روز برگزار شد. از سوی دیگر برخی فیلمسازان چون مرضیه برومند به دلیل مشکلاتی که پیش از جشنواره برای اکران فیلمشان ایجاد شده بود از سینمای کودک دور افتاده و تصمیم گرفتند برای مدتی از حوزه تولید فیلمهای کودک فاصله بگیرند.
از دیگر فیلمهای حاضر در این دوره از جشنواره میتوان به ابراهیم به کارگردانی حمیدرضا محسنی، تولد یک پروانه ساخته مجتبی راعی و ننه دلاور و فرزندانش به کارگردانی کامبوزیا پرتوی اشاره کرد.
بالهای سفید با وجود آن که ساختاری تلویزیونی دارد، از آن جهت حائز اهمیت است که نام مهدی هاشمی را به عنوان یکی از سازندگانش بر پیشانی دارد. فیلم درباره تعدادی از دانشجویان بازیگری است که به سراغ یکی از قدیمیترین تعزیه خوانها رفته و او داستان پسر نوجوانی به نام مراد را نقل میکند که علاقه زیادی به ایفای نقش حضرت قاسم در تعزیه روستایشان دارد و برای درک حال و هوای یاران امام حسین تشنه میماند.
پسر مریم را نیز میتوان در رده فیلمهایی مذهبی قرار داد که گفتگوی ادیان را به عنوان مرکز ثقل قصه خود انتخاب کرده است. رحمان مؤذن مسجد روستا با دیدن تابلوی حضرت مریم به یاد مادر خود می افتد و به کشیش پیر روستا کمک میکند تا راه قنات نزدیک کلیسا را برای برگزاری مراسم دینی باز کند. دوستی رحمان و کشیش، بن مایه فیلمنامه پسر مریم است که به خوبی نشان میدهد پیروان ادیان مختلف در ایران با احترام به افکار و عقاید یکدیگر، کنار هم زندگی میکنند.
نظر شما