به گزارش ایمنا، «گاندو» در ایران دیگر فقط یادآور تمساحهای پوزه کوتاه در جنوب سیستان و بلوچستان نیست. حالا خیلیها بیش از حیات وحش، با شنیدن این نام یاد پروژه متهمسازی دولت حسن روحانی میافتند. پروژهای که هر چند شش سال عمر دارد، اما این روزها با سریالی به همین نام به اوج رسیده است. با ایجاد تصویری از یک وزارت خارجه سادهلوح، بیعرضه، نفوذپذیر، ضعیف و دولتی که سر تا پایش را جاسوسان گرفتهاند. تصویر این روزهای سریال شبکه سوم سیما سخت به کام مخالفان دولت شیرین آمده است. مهم هم نیست که روایتهای آن سند داشته باشد یا نه. چه اینکه دیروز سخنگوی وزارت خارجه سندیت روایت سریال «گاندو» را زیر سؤال برد و گفت که «اگر میگفتند ما این اسناد را در اختیارشان قرار میدادیم که سریال واقعیتر باشد.» اما شاید اصلاً مسأله چیز دیگری باشد؛ اینکه آیا سازندگان سریال از اساس دنبال روایتی مستند و واقعی بودند یا نه؟
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود به بررسی سریال گاندو پرداخته و در تیتر یک خود نوشته است:«تخریبهای سریالی» روزنامه ایران در ادامه توضیح داده است: نویسنده گاندو حرف مهم دیگری را هم در گفتوگوی خود درباره ماجرای جیسون رضائیان مطرح میکند: «یک پرونده از ایشان در مؤسسه شهید آوینی موجود بود که به دست من رسید. روال اینکه ایشان چگونه آمده و چگونه دستگیر شده است چیزی نزدیک ۱۰۰ صفحه شرح ماوقع بود.» و باز هم سؤالی جدید؛ چرا باید ۱۰۰ صفحه از پروندهای به این میزان از حساسیت و ابعاد امنیتی در مؤسسهای فرهنگی و هنری باشد؟ شخصیت داریوش فرهنگ در سریال «گاندو» به عنوان شخصیت مثبت داستان همواره بر حرکت کامل و دقیق در چارچوب قانون تأکید دارد؛ حالا جای سؤال است که ماجرای این پرونده امنیتی ۱۰۰ صفحهای در یک مؤسسه فرهنگی چه نسبتی با قانون و شفافیت دارد؟ این موضوع باز هم میتواند سؤالات تکراری و پاسخ داده نشده درباره مؤسساتی را که پشت این محصولات فرهنگی هستند زنده کند. خصوصاً اینکه «گاندو» در سلسله سریالسازیها و مستندسازیها علیه دولت نمونه اول نیست. شروع به کار دولت یازدهم در مردادماه ۹۲ در واقع آغاز به کار بخش دیگری هم در کشور بود؛ مؤسسات فرهنگی و هنری زنجیرهای که به یکباره شروع به تولید آثار متعددی خصوصاً در حوزه فیلم مستند کردند.
مؤسساتی که هر چند تابلوی برخی از شاخصهای آنها مثل اوج، چندی قبلتر از روی کار آمدن دولت یازدهم روی دیوار رفته بود، اما آغاز به کار این دولت بود که گویی موتور محرک آنها برای جدی گرفتن فعالیت شد. تقریباً وابستگی تمام این مؤسسات، محل ابهام است و حتی در برخی موارد ادعا شده که با بودجههای دانشجویی اداره میشوند، مانند مؤسسه «سفیر فیلم». ادعایی که با تأمین مخارج ساخت ۶۰ مستند سینمایی برای تنها شش سال چندان همخوانی با واقعیت نشان نمیدهد. تمام این مؤسسات طی سالها، پیوندهایی با صدا و سیما پیدا کردهاند و در نقش پیمانکاران این رسانه ظاهر شدهاند. پیمانکارانی که بخش عمده کارنامه آنها تاختن علیه دولت بوده است.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست خود به بررسی تلاش برخی اشخاص برای برگزاری جلساتی به اسم گفتوگوی ملی پرداخته و در تیتر یک خود نوشته است: ««گفتوگوی ملی» یا شوی انتخاباتی» روزنامه ابتکار در ادامه توضیح داده است: در شرایطی که جناحها و جریانهای سیاسی به بنبست گفتمانی رسیدهاند و نخبگان فکری آنها تا کنون نتوانستهاند چارهای برای این بیرمقی و کمای حزبی بیندیشند، انتظار میرود که جریانهای سیاسی برای ایجاد هیجان در فضای سیاسی کشور و بالا بردن سطح مشارکت سیاسی اختلافات را کنار گذاشته و در راستای منافع ملی حرکت کنند. یکی از مصادیق چنین امری «گفتوگوی ملی» است، طرحی که اکثر تحلیلگران سیاسی بر لزوم آن در چنین شرایطی بیش از گذشته تاکید میکنند. تاکنون بسیاری فعالان سیاسی، اجتماعی و مدنی بارها و در مقاطع مختلف بر لزوم ایجاد گفتوگوهای ملی برای رسیدن به انسجام و وحدت تاکید کردهاند. چه آن زمانی که رئیس دولت اصلاحات در سال ۹۵ بحث «آشتی ملی» را مطرح کرد و چه پس از آن که عارف رئیس فراکسیون امید مجلس بحث گفتوگوهای ملی را کلید زد؛ هدفی جز هماهنگی، وحدت و انسجام ملی در راستای منافع ملی مدنظر نبود.
بنابراین بحث گفتوگوی ملی سالهاست که مطرح شده است و اولین بار نیز این موضع از سوی اصلاحطلبان مطرح شد. «راه حل مسائل کشور، وحدت، انسجام و راهاندازی گفتوگوی ملی است» اسحاق جهانگیری با این جمله، سنگ بنای «گفتوگوی ملی» را محکمتر از سایر چهرههای سیاسی گذاشت. درواقع «گفتوگوی ملی» با چراغ سبز اسحاق جهانگیری، اول از همه نمایندگان مجلس را آماده حرکت کرد. اما با این وجود باز هم مشکلاتی بر سر راه اجرای آن وجود دارد. کما اینکه برخی اصولگرایان برای تحقق این گفتوگو شرط گذاشتند.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود به بررسی نظریه فعالان اقتصادی کشور نسبت به آینده پرداخته و در تیتر یک خود نوشته است: «افت و خیز انتظارات بنگاهها» روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه توضیح داده است: جدیدترین گزارش شاخص مدیران خرید (PMI) که یکی از دقیقترین شاخصهای نشاندهنده وضعیت اقتصادی یک کشور است، حاکی است که فعالان اقتصادی نسبت به آینده تولید همچنان خوشبین هستند؛ اما انتظارات آنها با افت و خیزهایی همراه شده است. رقم شاخص مدیران خرید (شامخ) در خردادماه ۶۶/ ۵۰ واحد محاسبه شده که نشان میدهد اقتصاد هنوز در وضعیت رونق است؛ با این حال این رقم کمتر از انتظارات بنگاهها است که در ماه قبل از آن (اردیبهشتماه) پیشبینی شده بود. در این میان، فعالان اقتصادی معتقدند که رونق ادامه پیدا میکند و وضعیت تولید در تیرماه بهتر از خرداد ماه میشود. نکته جالب توجه این است که با وجود شرایط سخت محیط کسبوکار و تشدید تحریمهای اقتصادی، فعالان صنعتی از فروردینماه امسال تاکنون، همواره انتظار افزایش تولید برای ماه بعد را داشتهاند. «مقدار تولید محصولات»، «میزان سفارشهای جدید»، «سرعت انجام و تحویل سفارش»، «موجودی مواد اولیه»، «میزان استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی»، پنج مولفه اصلی در محاسبه شامخ است. در محاسبات شامخ خردادماه، «سرعت انجام و تحویل سفارش» به رقم ۶۹/ ۵۸ واحد رسیده که بیشترین میزان در میان پنج مولفه اصلی شامخ است؛ اما در مقابل «موجودی مواد اولیه خریداری شده» با رقم ۳۶/ ۴۲ کمترین مقدار در میان پنج مولفه اصلی را ثبت کرده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با اشاره به توقیف نفتکش حامل دو میلیون بشکه نفت ایران در تنگه بینالمللی جبلالطارق خواستار رفتار متقابل با بریتانیا شده و در تیتر اصلی خود آورده است: « پاسخ گستاخی انگلیس اقدام متقابل است نه احضار سفیر و توئیت» روزنامه کیهان در ادامه توضیح داده است: توقیف نفتکشهای انگلیس حقی روشن و قانونی برای ایران است.
بهویژه اینکه توقیف نفتکش ایرانی تداوم استیصال آمریکا و انگلیس و همپیماناش را در برابر اقتدار مثالزدنی ایران نشان میدهد. سلسله پیروزیهای جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در برابر جبهه شر از جمله به شکست کشاندن آمریکا، غرب و ارتجاع منطقه در عراق و سوریه و یمن، موضع مقتدرانه رهبر معظم انقلاب در برابر پیغام فریبکارانه ترامپ برای مذاکره و انهدام پهپاد جاسوسی فوقپیشرفته آمریکا، بدخواهان ایران اسلامی را در موقعیت ضعف قرار داده و توقیف نفتکش ایران ناشی از عصبانیت آنها از قرار گرفتن در وضعیت درماندگی است با این حال، واکنش دولت به اقدام گستاخانه انگلیس، تنها در احضار راب مکایر، سفیر انگلیس و پاسخ توئیتری وزیر امور خارجه محدود شده است. سفیر انگلیس در تهران روز گذشته در پی توقیف نفتکش حامل نفت ایران برای سومین بار ظرف چند روز اخیر، در وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران حضور یافت.
در همین حال سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیما درخصوص حضور «رابرت مکایر» سفیر انگلیس در وزارت امور خارجه گفت: حضور دیروز سفیر انگلیس در وزارت امور خارجه احضار نبوده و دلیل آن پیگیری وزارت امور خارجه در موضوع پیگیری نفتکش توقیفشده ایرانی در تنگه جبلالطارق و در چارچوب دیدارهای برنامهریزیشده بوده است.
روزنامه همدلی صفحه نخست امروز خود را به اظهارات ابوالفضل ابوترابی نماینده نجف آباد اختصاص داده و در تیتر یک خود نوشته است: «استیضاح یا معامله؟» ابوترابی تاکید کرده بود: نظام پارلمانی نظامی است که در این وضعیت فعلی میتواند خطرناک باشد و اصلاً مانع فسادهای عجیب و غریب نمیشود؛ لذا نمایندگان مجلس اگر بخواهند آن را انتخاب کنند باعث میشود فساد عجیب و عظیمی در مجلس و برای نمایندگان به وجود آید، بنابراین ما نباید موانع فساد را خراب کنیم. و برای استیضاح برخی وزرا در مجلس شاهد فسادهایی هستیم. در استیضاح وزرا، لیستی در مجلس داریم که آپارتمانهایی برای عدم استیضاح آن وزیر به نمایندگان داده شده، یعنی به نمایندگانی آپارتمان داده شده که استیضاح وزیر را منتفی کردند که این لیست به شورای نگهبان هم داده شده است؛ پس میبینیم که فساد اینچنین هم وجود دارد.
نظر شما