به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم گرگ بازی نیز جز معدود فیلمهای دهه ۹۰ سینمای ایران است که داستان خوب و ساخت درست را فدای جذب مخاطب نکرده است. محور اصلی این فیلم، یک بازی گروهی به نام مافیاست.
پرستو با بازی نگارجواهریان، کارگردان تئاتر است که قصد دارد بازی که با دوستانش انجام میدهد را در قالب یک نمایش بر روی صحنه تئاتر ببرد. به همین خاطر سراغ یک دکتر با بازی علی مصفا میرود تا تهیه کنندگی تئاترش را به عهده بگیرد.
پرستو، دکتر و همسرش هما، با بازی هانیه توسلی، را به خانهای قدیمی دعوت میکند تا شاهد چگونگی روند بازی با دوستانش باشند. بازی پرستو و دوستانش، یک بازی گروهی است که در آن هرفرد، نقش یک شخصیت با وظیفهای معین دارد. یکی پیشگو میشود و باید شهروندان دهکده خیالی در بازی را نجات دهد، دیگری گرگ میشود و باید دیگران را شکار کند.
دکتر، که تا یک سوم پایانی فیلم نامش برده نمیشود، ظاهراً این بازی را بلد نیست اما در پایان، همه شخصیتهای فیلم را بازی میدهد. سعید، یکی دیگر از دوستان پرستو است که مشخص میشود قبلاً با هما رابطه داشته و به طرز مشکوکی در پایان فیلم، به قتل میرسد و پرستو و دوستانش، دستگیر میشوند در حالی که نمیتوانند ثابت کنند که دکتر و هما، وجود واقعی داشتند و قاتل سعید نیز پیدا نمیشود.
گرگ بازی اگرچه به ظاهر فیلم پیچیدهای است اما تنها اصل آن، غافلگیری است. داستان فیلم نیز در راستای همین غافلگیری پیش میرود. در هر صحنه، رویدادی رخ میدهد که نه تنها تماشاگر را غافلگیر میکند، بلکه خود شخصیتهای درون فیلم نیز غافلگیر میشوند.
فیلم، کاراکتر محور نیست اما کارگردانی و تدوین دقیقی دارد؛ از دکوپاژ صحیح تا رنگبندی صحنهها، همگی در خدمت مرموز ماندن فضای فیلم هستند. به عنوان مثال، شخصیت دکتر و همسرش هما، لباسهای کاملاً سیاه به تن دارند و در اکثر صحنهها، دکتر در پس زمینه تصویر حضور دارد تا در پایان، مخاطب حضور سایه وار دکتر که در اصل پیش برنده این بازی بوده است را حس کند.
گرگ بازی، تنها مخاطب را غافلگیر نمیکند و او را در سردرگمی باقی نمیگذارد، بلکه حتی خود شخصیتهای فیلم نیز در بهت و سردرگمی باقی میمانند و نمیتوانند اثبات کنند که آیا کارگردان این بازی کشنده بودهاند یا بازیگر آن و این سوال باقی می ماند که چه کسی کارگردان اصلی این ماجرا بوده است؟
نظر شما