ادبیات، مرهمی بر فاصله نسل ها

"نسل ما با هم فرق ‌می‌کند"، معمولا هر روز این جمله را ‌می‌شنویم انگار که نسل واژه ای است برای جدا کردن ما انسان‌ها از هم دیگر. دهه پنجاهی‌ها باید در یک صف باشند و دهه شصتی‌ها در یک صف دیگر و دهه هفتادی‌ها هم که هنوز انگار خیلی صف نمی‌خواهند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هیچ دارویی به اندازه‌ی ادبیات مرهم فاصله‌ی نسل‌هایمان نیست. تنها راه، حرف زدن است. بیشتر حرف زدن و شنیدن هر چقدر هم که سخت باشد. زمین ما پر از رنج و داستان است. ‌می‌توانیم رنج‌های زمین را بشنویم و دردها و رنج‌ها را تکرار نکنیم.  ادبیات یادمان ‌می‌اندازد که نسل‌ها ‌می‌آیند ومی‌روند. ما اولین نفر روی زمین نیستیم و آخرین آن‌ها نیز نخواهیم بود. زمین، دور ما نمی‌چرخد و تنها راز جاودانه بودن در دوست داشتن همدیگر است.

در این گزارش به نویسندگان و ادبیات گذشتگان می پردازیم و نوشته های آن ها از گذشته تا امروز مرور می کنیم:

شروع داستان،چمدان بزرگ علوی

اگر بخواهیم از شروع داستان‌نویسی صحبت کنیم، ناخودآگاه نام صادق هدایت یا علی جمالزاده در ذهن‌مان نقش می‌بندد. کتاب «چمدان»، یکی دیگر از آثار به‌ یاد ماندنی نویسنده نوگرای ایران، «بزرگ علوی» است. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که در سال ۱۳۱۳ به چاپ رسید. داستان حواشی ابتدای جنگ جهانی دوم و در کشور آلمان اتفاق می‌افتد. شخصیت اصلی داستان آقای «ف» است که فردی لاابالی است و اتفاقات از زبان او روایت می‌شود.

بزرگ علوی، کتاب چمدان را متاثر از داستان‌های صادق هدایت و سیگموند فروید نوشت. او متاثر و هم‌دوره با صادق هدایت بود، او در نوشتار خود واقع‌گرایی را با داستان‌های رمانتیک در هم می‌آمیخت و سبکی جدید…

خلاصه داستان:

یک صبح، روز یکشنبه ماه تیر هوای شهر خفه‌کننده بود. آدم از فرط گرما در تخت خواب غلت می‌خورد. عرق از تنش می‌جوشید. اما حاضر نمی‌شد که از جایش بلند شود. دود کارخانه‌ها و مه جنگل‌ها که باهم مخلوط می‌شد و ذرات آن‌که از میان پنجره سوی اتاق می‌آمد مثل این بود که می‌خواست فشاری را بر تن و جان آدم وارد بیاورد. یک‌مرتبه در وسط خیابان شروع کردم به بلند خندیدن نگاه کردم دیدم بیش از یک ساعت بیخودی در خیابان‌ها را رفته‌ام. از منزل پدرم هم گذشته‌ام. اتومبیلی رد می‌شد، سوار شدم. تکان ملایم اتومبیل مرا مثل بچه‌ای که در گهواره انداخته باشد به‌آرامی بخواب برد. اما در خوابی که پر از حوادث گوناگون بود.

کانوشکا..... اوسالونا.... کجا می‌رود؟

اوج داستان، شوهر آهو خانم محمد علی افغانی

متولدین دهه ۱۳۰۰ که دستی در ادبیات داشتند و حرفه‌شان نویسندگی بود، داستان نوین فارسی را به اوج خود رساندند. نویسندگان این دوره که بعدها دغدغه روایت و نوشتن داشتند، داستان‌هایشان را با نثر ساده‌ای می‌نویسند و موضوعات‌شان از دل دغدغه‌های مردم بیرون آمده است. نثر سخت داستان‌های گذشته، جای خود را به نثر محاوره و حتی عامیانه‌ای می‌دهد که دل‌نشین است.

شوهر آهو خانم اثری زیبا و تاثیرگذار از علی‌محمد افغانی است. این کتاب بین سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۷، درست زمانی که نویسنده به علت عضویت در سازمان افسران حزب توده دستگیر شده و به زندان افتاده بود، نوشته شد. علی‌محمد افغانی پس از آن که از زندان آزاد شد، در سال ۱۳۴۰ با هزینه‌ی شخصی خود اقدام به چاپ این اثر کرد.

 پس از گذشت تنها سه ماه از انتشار این کتاب و استقبال بی‌نظیر مردم، انجمن کتاب از میان داستان‌های ایرانی که در طول سال ۱۳۴۰ منتشر شده بود، «شوهر آهو خانم» را به عنوان بهترین کتاب برگزیده سال انتخاب کرد.

چهره مبارز در داستان، اولدوز و عروسک سخنگو

کلیدر، ماهی سیاهی کوچولو، چهل نامه کوتاه به همسرم و...؛ این عنوان‌ها برایتان آشنا نیست؟ نویسندگان این کتاب‌ها، یعنی محمود دولت‌آبادی، صمد بهرنگی، نادر ابراهیمی و... همه در دهه ۱۳۱۰ به دنیا آمدند. شاید به‌دلیل این‌که در دوره نوجوانی و جوانی شاهد تغییر شرایط سیاسی و اقتصادی کشور بودند، دو موضوع «تغییر» و «فقر» در نوشته‌هایشان چشمگیر و مشهود است.

این قصه داستان زندگی دختر بچه‌­ای است به نام اولدوز، که پدر و مادرش از هم‌دیگر جدا شده‌­اند و او اکنون زیر دست زن بابایی بدخلق و خشن که چشم دیدن وی را ندارد؛ زندگی می‌­کند. زن بابا از انواع اذیت و آزار در حق دخترک فرو گذار نمی‌­کند. او حتی وجود گاوی را که اولدوز سخت دوستش می‌­داشت؛ چرا که یادگار مادرش بود، تحمل نکرده، و به بهانه­ ویار از شوهرش می­‌خواهد آن را بکشد. اما گوشت گاو به دهن همه تلخ می­‌آید غیر از اولدوز. اولدوز، عروسکی را که مادرش برایش درست کرده بود سنگ صبور خود قرار داده بود. از بس که پیش او درد و گریه می‌­کند، عروسک زبان باز کرده و به حرف می‌­آید.

شکوفایی داستان، تهران شهر بی آسمان، امیر حسین چهل تن

نویسندگان این دهه حالا نامی آشنا در حوزه ادبیات داستانی هستند. کتاب‌هایشان مدام تجدید چاپ می‌شوند و حضور پررنگی در عرصه ادبیات داستانی دارند. همه ما کم‌وبیش آن‌ها را می‌شناسیم و از آثار آن‌ها خوانده‌ایم. مثلا عباس معروفی خالق رمان سمفونی مردگان و سال بلوا، در این دهه متولد شده است.

کتاب «تهران شهر بی آسمان» یکی از آثار معروف «امیرحسین چهل تن» نویسنده معاصر ایرانی است. این کتاب ، روایتگر داستانی کوتاه حول محور پیروزی انقلاب و اتفاقات پیش از آن است. درواقع می‌توان گفت این کتاب، ازجمله آثار معروف درزمینه لمپنیسم در ایران به‌حساب می‌آید. بن مایه این کتاب سیاسی-اجتماعی است. داستان در حال و هوای کودتا بر علیه شاه (کودتای ۲۸ مرداد) شروع می شود و در آن زمان شخصیت اصلی یک کودک با نام کرامت است.

مخلص تو آدم چیز فهم. همین دیگه!... تو خودتم از وقتی پاساژ زدی رفقای سابقتو از یاد بردی ... نه بابا!... حاج حسنو خیلی وقته ندیدمش. دیگه سونام نمیاد... اون که توپه توپه!... اون فقط یه قلمشه. چارتام بنگاه داره. حالام رفته بندرعباس بنز بیاره.... نه مخلصتم؛ بنیاد دیگه با ما راه نمیاد. اونوقتا پیش از اعلان مزایده خبر می‌کردن ما رو که یه دیدی به جنسا بزنیم اما حالا دیگه ... همینکه گفتم.

تو یکی باید دست کم یکی دو میلیون بسلفی....

هیچ نمیشه جون تو... اینقده زنجموره نکن. اون کارخونه هایی که تو مفتی مفتی ... چی؟

کرامت شخصیت اصلی داستان، ازطبقه زیر خط فقر و یتیم است ، او مشغول به کار در یک قصابی می‌شود و تمام تلاش خود را می کند تا کاسبی رونق پیدا کند، اما مرد قصاب وجدان کاری ندارد و پولی در خور تلاش کرامت به او نمی‌دهد، همین اتفاق های به ظاهر کوچک اما کلیدی شخصیت اصلی داستان را در میان سالی می‌سازد.

نگاه نو، سرخ سفید یزدانی خرم

نویسندگانی که در طول دهه ۵۰ به دنیا آمده‌اند، حالا چهار دهه از زندگی را پشت سر گذاشته‌اند. انقلاب را دیده‌اند، جنگ را دیده‌اند و شاهد تغییراتی بوده‌اند که بازتاب آن‌ها را می‌توان در داستان‌ها و آثارشان دید. این افراد مثل رضا امیرخانی یا مهدی یزدانی‌خرم حالا به‌عنوان نویسندگان شناخته‌شده و مدرسان دوره‌های داستان‌نویسی شناخته می‌شوند که آثارشان موردتوجه همه سن‌ها و سلیقه‌ها قرار گرفته و مدام تجدید چاپ می‌شود.

«سرخ سفید» بازخوانی آخرین رمان «مهدی یزدانی‌خرم»است. داستان این کتاب ملغمه‌ای از وقایع رمزی و شبه تاریخی است که به‌صورت مبهم و سمبلیک در پی هم می‌آیند و سرنوشت نسل امروز و دیروز را در تهرانی که یک‌بار متعلق به سال ۹۱ و بار دیگر دی‌ماه ۵۸ است، تصویر می‌کنند.

 خلاصه‌ای از کتاب:

 داستان «سرخ سفید» جورچین از خرده روایت‌های تاریخی و غیر تاریخی است، با توصیف دقیق جغرافیای فرهنگی و مناظر تهران، چنان‌که شهر هم از شرق و غرب و مرکز مانند یکی از شخصیت‌ها در داستان نقش‌آفرینی می‌کند.

باز باید هفت نفس عمیق کشید و اکسیژن جانانه بخشید به عضلات، چون مبارزه برای بردن نیست، برای نباختن است و این دقیقا چیزی است که یک مبارز را می‌ترساند... حتی اگر این مبارز جوان سی‌وسه‌ساله تنهایی باشد که نامزدی‌اش با دختری جوان طولی نکشید و دختر در یک صبح دل‌انگیز ولش کرد به امان خدا...کیوکوشین ‌کار سی‌وسه‌ساله هر چه تلاش کرد نفهمید چرا رمان‌های عاشقانه و کتاب‌هایش درباره انواع رازهای خوشبختی و وظایف شوهران و همسران نمی‌فروشد... .

تنها رمان به‌اصطلاح جدی‌ای هم که چاپ کرد، یا فحش خورد یا کسی چیزی درباره‌اش ننوشت. حساب بانکی‌اش خالی است و در رشته کیوکوشین کاراته که یک اعجوبه ژاپنی بنیانش را گذاشته، خوب می‌جنگد. حتی این آدم سی‌وسه‌ساله تنها هم که موی کوتاه دارد و پدرش را در تصادفی وحشتناک در زمان کودکی ازدست‌داده است، باید تمرکز کند برای جنگیدن... .

نویسندگان جوان، اینجا نرسیده به پل، یار محمدی

نویسندگانی که در این دهه متولد شده‌اند، حالا نمایندگان جوان ادبیات داستانی هستند که در داستان‌ها و رمان‌هایشان از دغدغه‌ها و دل‌مشغول‌های افرادی می‌نویسند که برای ما ملموس هستند و با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری می‌کنیم. نویسندگان جوان این دوره، هم عواقب جنگ را دیده‌اند و هم شاهد دغدغه‌های انسان امروزی در این جامعه هستند. برای شنیدن داستان‌های جوان‌ترین نمایندگان ادبیات داستانی ایران می‌توانید سراغ این قفسه بروید و آثار آن‌ها را گوش کنید و از گوش کردن لذت ببرید.

«اینجا نرسیده به پل» اثر خانم «آنیتا یارمحمدی» بوده، که یک نویسنده خوش ذوق و جوان ایرانی می باشد. با توجه به سن کم نویسنده، می توان متوجه شد که موضوعی که این کتاب داشته، بی ارتباط با دنیای امروزی نبوده، و می توان اتفاقاتی را که در این کتاب برای شخصیت های اصلی این کتاب می افتد را به طور روزانه در اطراف خود مشاهده نمود. این موضوع باعث شده تا افراد بتوانند ارتباط بسیار مناسبی با این کتاب رمان برقرار نمایند. از این رو کتاب «اینجا نرسیده به پل» را می توان یکی از پرمخاطب ترین کتاب های فعلی موجود در بازار در بین جوانان دانست. خانم آنیتا یارمحمدی سبک جدیدی از رمان نویسی را با بکار بردن کلمات مدرنی که وارد دایره لغات زبان فارسی شده مورد استفاده قرار داده، از این رو معمولا این کتاب ارتباط بسیار نزدیکی با مخاطب خود برقرار می نماید. قلم روان خانم یارمحمدی باعث شده تا مخاطبان کتاب «اینجا نرسیده به پل» با شوق بیشتری این کتاب را دنبال نمایند. این موضوع باعث شده تا مخاطب همیشه تشنه فهمیدن ادامه داستان این کتاب باشد. در نتیجه افراد زیادی مخاطب این کتاب  می باشند.

کد خبر 380667

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.