به گزارش ایمنا، در چکیده پایاننامهای با عنوان بررسی تاثیر بازسازی و نوسازی اثر فرهنگی در توانمندسازی ساکنان بافت فرسوده، زینبیه اصفهان اثر فرهنگی به عنوان پتانسیل و محرک توسعۀ این منطقه به شمار می رود حال از مشارکت مردم در این منطقه می توان به نحوی استفاده کرد که علاوه بر تحول کالبدی و فرهنگی در این محدوده، موجبات توانمندسازی ساکنان منطقه نیز فراهم شود.
از این رو این پژوهش با هدف بسترسازی برای ارتقاء شرایط موجود به نحوی پایدار و فراگیر در جهت بهینه سازی بافتهای ناکارآمد؛ ایجاد شرایط مناسب جهت رساندن خدمات مورد نیاز شهروندان و زائران، زمینه سازی برای مشارکت همه جانبه مردم در بازسازی بافت و ارتقاء کیفیت بافت انجام گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی –تحلیلی موردی است و از لحاظ روش تجزیه تحلیل به روشهای آماری(توصیفی-استنباطی) نرم افزارهای تحلیل آماری (SPSS) جهت تجزیه تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفته است.
نتیجه حاصل این است که مباحث مدیریتی در امر نوسازی در مورد توانمندسازی فرهنگی رابطه خاصی وجود ندارد. ولی در سه مورد توانمندسازی اقتصادی، مدیریتی و کالبدی رابطه وجود دارد و تاثیرات به شکل غیر مستقیم خواهد بود و در مورد توانمندسازی اجتماعی رابطهای به شکل مستقیم دارد که این نکته بیانگر تاثیر مدیریت شهری بر ایجاد سرمایه های اجتماعی در پروژههای شهری است. بنابراین طراحی محدوده زینبیه به عنوان پتانسیل اصلی و کانون جاذب مردمی می تواند باعث توانمندسازی با افزایش کیفیت خدمات رسانی، کیفیت بافت، معیشت مردم و مشارکت آنان شود.
پیشنهادات:
یکی از قدیمیترین نظریههای مربوط به موضوع این تحقیق نحوه شکل گیری و گسترش بافتهای فرسوده، نظریه افلاطون بوده که معتقد است با رشد و توسعه فیزیکی شهرها، مشکلاتی در بخشهای مختلف شهر ظهور مییابد. لذا با رشد و توسعه فیزیکی شهر باید شرایط مناسب زندگی هر زمان فراهم شود و نیازهای روحی و روانی ساکنین تامین شود.(افلاطون، ۱۳۴۸)
عملیات اجرایی بهسازی بافتهای شهری ابتدا در دوره رنسانس با تزیین شهر و مناسب کردن فضاهای شهری اهمیت پیدا کرد و مداخلاتی در وضع موجود مسیرهای شهری در جهت اهداف یاد شده صورت گرفت. واحد های مسکونی عموما محقر، مجاور در مسیرها تغییر شکل مییابند. در مواردی نیز با تخریب بخشی از بافت های شهری، میادین و فضاهای شهری جدیدی شکل می گیرند. (فلامکی،۱۳۸۳)
از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی به بعد، دخالت در بافت کالبدی شهرها به دو شکل متفاوت صورت می گیرد. از یک سو در انگلستان با تدوین قوانین، به تدریج بعضی از مسائل هستههای پر جمعیت قدیمی شهرهای صنعتی رفع میشود و از سوی دیگر در فرانسه، از طریق امکانات اجرایی و تصمیم گیریهای بی سابقه «بارون هوسمان» شهردار پاریس با دگرگونیهای وسیع، مسائل ناشی از نا بسامانی های شهر تحت الشعاع قرار می گیرد.(اژدری تشریق، ۱۳۸۳)
توانبخشی بافتهای فرسوده در همه ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی در قالب روشهای جامع مرمت شهری تا دهه ۱۹۹۰ میلادی دنبال شد از طرفی در پی ارائه خدمات و ایجاد مشارکت اجتماعی برای گروههای محروم در نظر گرفته شد(Abers، ۲۰۰۱).
در ادامه گرایشهای مرمتی در غرب، پا به پای تحولات شهری و مسیر تحول تکاملی آنها پیش رفت، به طوری که در قرن بیست و یکم میلادی به دنبال سپری شدن دوران اقدامات اضطراری، شاهد هستیم که مباحث کیفی کارکردی، کالبدی شهرها مد نظر قرار گرفته است. در این دوره هم زیستی، هم نشینی و گفت و گوی مسالمت آمیز سبکها و فرهنگها آغاز می شود و وجوه فرهنگی هنری در ایجاد محیطهای سازنده، پویا و جذاب شهری غلبه پیدا میکند.(حبیبی و مقصودی،۱۳۸۱)
نخستین گام حقوقی در زمینه نوسازی و زیباسازی شهری در ایران در سال ۱۳۲۰ با قانون اصلاح و توسعه معابر برداشته شد. سال های ۱۳۲۰- ۱۳۴۵ دوران رکود نوسازی و بهسازی ایران بود. در سال ۱۳۴۵ با اصلاح قانون شهرداری ها و الحاق چند ماده به این قانون دوران جدید در بهسازی و نوسازی شهرهای کشور آغاز شد، اما اهمیت بحث احیای بافت فرسوده باعث شد در راستای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران که در قانون برنامه چهارم توسعه نیز که اط سال ۱۳۸۴ شروع شده و تا سال ۱۳۸۸ ادامه دارد. مواردی در خصوص بافت های فرسوده بیان شده و منابع و اعتبارات و امتیازات ویژه جهت نوسازی آن ها مشخص شود.(عندلیب، ۱۳۸۶)
مواد و روشها
روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی_تحلیلی است و از لحاظ روش تجزیه تحلیل به صورت کمی، کیفیو توصیفی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی است که برای رسیدن به خواستهها و نیازهای مردم و محیط پیرامون آنها در جهت تحقق اهداف پژوهش مصاحبه مستقیم و غیرمستقیم، تهیه پرسشنامه و تهیه مستندات ویژه جهت تبین ضرورت مساله انجام شده است.
جامعه آماری که محدوده انتخابی به هکتار از اراضی واقع در بخشی از محله زینبیه و محله ارزنان است و بهترین روش نمونه گیری برای موضوع این پژوهش روش «طبقهای نسبی تصادفی» به حساب میآید به طوری که به طور تصادفی و به نسبت ۲۰/۱ به ازای جمعیت هر خانوار به تفکیک بلوکهای واقع در محدوده انتخاب می شود که انتخاب کسر ۲۰/۱ از هر بلوک به طور تصادفی و از قبل بر اساس شماره پلاک و کدهای وارد شده در محیط GIS است به نحوی که اساس انتخاب هر خانوار به طور یکسان باشد. به بیان دیگر همان روش SRS در جامعه آماری تفکیک شده خواهد بود. روشهای آماری(توصیفی-استنباطی) نرم افزارهای تحلیل آماری (SPSS) جهت تجزیه تحلیل دادهها و تأیید و یا رد فرضیه مورد استفاده قرار گرفته است.
توانمندسازی از مؤلفههای اصلی پارادایم جدید توسعه و از عناصر اصلی بازنگری در مفهوم آن است که از حیث سابقه بیشتر متوجه بهبود ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی ساکنان برای مشارکت در پروژههای بهسازی و ساماندهی بوده و به جهت نارسایی و تحقق نیافتن رویکردهای اقتصادی، دامنه این مفهوم به سایر حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مدیریتی گسترش یافته است.
با توجه به بررسیهای انجام شده در این تحقیق با در نظر گرفتن ابعاد توانمندسازی و نوسازی بافت، نتایج حاصله مشخص است که بین مولفه امکانات موجود و شاخصههای توانمندسازی رابطه وجود دارد و فرضیه پژوهش مورد تایید است که در تاثیر متغیر مستقل امکانات موجود بر تابع توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی به شکل مستقیم و بر توانمندسازی کالبدی فرهنگی و مدیریتی به شکل غیر مستقیم تاثیر گذار خواهد بود.
با توجه به دیگر ابعاد نوسازی که به اشکال مدیریتی و مشارکت بخش خصوصی نیز است رابطه این دو مولفه نیز با مولفههای توانمندسازی مورد بررسی قرار گرفت و می توان گفت مباحث مدیریتی در امر نوسازی در مورد توانمندسازی فرهنگی رابطه خاصی کشف نشده است، اما در سه مورد توانمندسازی اقتصادی، مدیریتی و کالبدی رابطه وجود دارد و تاثیرات به شکل غیر مستقیم خواهد بود و در مورد توانمندسازی اجتماعی رابطهای به شکل مستقیم دارد که این نکته بیانگر تاثیر مدیریت شهری بر ایجاد سرمایههای اجتماعی در پروژههای شهری است.
مقاله از فرزاد مومنی
نظر شما