۲۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۸
چه کسی به نفتکش‌ها شلیک کرد؟

همزمان با سفر "آبه" دو نفتکش دچار سانحه شدند، سازمان ملل تشکیل جلسه داد و کشورهای جهان نگران منافع نفتی خود در تنگه هرمز هستند، روحانی گفته بود اگر نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری از آبراه بین المللی تنگه هرمز صادر نخواهد شد، صهیونیسم این نکته را می داند و اقدام به آتش افروزی می کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، همزمان با سفر آبه شینزو نخست وزیر ژاپن به ایران، دو نفتکش ژاپنی در دریای عمان مورد اصابت قرارگرفتند، در اتهام زنی های رسانه های غربی و عربی، حمله به نفتکش‌ها از اقدامات ایران دانسته شد، در حالی که جمهوری اسلامی ایران این افترا و تهمت زنی رسانه ای را رد کرده است، اما باید حمله به نفت کشها را یکی ازنقاط ضعف طرف مقابل دانست چرا که به زعم رسانه های غربی اگر ایران درحمله به نفت کشها دخالت و نقش جدی داشته باشد، برای دومین بار در ظرف کمتراز یک ماه شاهد اصابت به نفتکش ها و عملیات برضد نفت کشها هستیم، اما نکته جالب تر این که آمریکا نتوانسته کوچکترین اقدامی برای نجات نفتکش‌ های حامیانش انجام دهد و از این به بعد هم نخواهد توانست برای نجات این نفت کشها کاری انجام دهد چرا که آمریکا در موقعیت نجات نفتکش ها نیست حتی در جنگ نفتکش‌ها در دوران جنگ تحمیلی هم نتوانست کاری ازپیش ببرد. در همین راستا با محمد صادقیه کارشناس ارشد مدیریت تبلیغات سیاسی، محقق و آینده پژوه گفت وگویی انجام شده و نظر وی را در رابطه با شرایط موجود کشور و راهکارهای پیش روی ایران جویا شدیم که در ادامه می خوانید:

ارزیابی شما از حمله به نفتکش های ژاپنی در دریای عمان چیست؟

چند روز پیش دونفتکش دردریای عمان مورد اصابت قرار گرفت و یا به عبارتی توسط مین های دریایی منفجر شده است، بر اساس تهمت زنی های بی اساس آمریکا که ادعا کرده این حادثه ی خرابکاری توسط ایران انجام گرفته، با توجه به این شرایطِ حدس و گمان دو حالت وجود خواهد داشت که آیا واقعا این اقدام از جانب ایران بوده یاخیر ؟

درحالت اول در این تحلیل باید گفته شود که آمریکا همیشه و در هر فرصتی از اتهام زنی و ایراد افترا نسبت به هرشرایطی نسبت به ایران نه تنها گریزی ندارد بلکه درهر حادثه خرابکارانه ای جهت انگشت اتهام را به طرف ایران نشانه می گیرد؛ اما این اتهام زنی فقط یک ادعای بدون سند و مدرک است و از ادعا تا باور فاصله طولانی است چرا که آمریکا در ابتدا باید اسناد و مدارکی را در جهت دخالت ایران در این حادثه خرابکاری ارائه دهد، اما تتها سندی که توانسته ارائه کند و توسط بعضی از مراکز خبری مثل بی بی سی فارسی انتشار و دامن زده شده، تصویری مبهم ازقایقی است که در کنار نفتکش ها بوده است. آمریکا با چنین ادعای گنگ و مبهمی این نیروها و قایق را از نیروهای  سپاه پاسداران ایران می داند که درحال برداشتن باقیمانده مین های دریایی عمل نکرده هستند و این درحالی است که نفتکش های ژاپنی صراحتاً اعلام کردند توسط شی پرنده مورد اصابت قرارگرفته اند، شواهد و دوگانگی‌ها زیادی بین ادعای آمریکایی ها و گفته های شاهدان وجود دارد، کارکنان نفتکش‌ها ادعا کرده اند که  اصابت به نفتکش‌ها از طریق آسمان، و آمریکا اصابت به نفت کشها را کار ایران می داند؛ باتوجه به تحریم های اقتصادی ظالمانه علیه ایران، این کشور ازماه پیش با دلایل روشن اعلام کرده بود اگر قرار است ایران مورد تحریم و جنگ اقتصادی باشد، پس درحال جنگ بوده وجنگ هم تبعات خاص خودرا دارد، اما حمله به نفت کشها توسط ایران یک توهم بداست.

تا کنون محور مقاومت دراین باره موضع گیری نداشته است، شلیک به نفت کشها در دریای عمان به نظر خیلی مشکوک است؟

 آنچه که تا کنون ازمحور مقاومت شاهد بوده‌ایم این بوده است که هرگز محور مقاومت کار و اقدامی را پنهان نکرده است و اگر ادعایی هم از طرف لبنانی ها، یمنی ها و یا عراقی ها بوده حتما بدان عمل شده است، پس دلیلی برای پنهان کردن کارهایشان ندارند، مگر اینکه در حال پیروی از یک سیاست خاص باشند، ولی اگر فرض شود که ایران در این حادثه شرکت و نقش داشته است باز هم نشان دهنده ضعف آمریکایی هاست چرا که آنها مدارک واسنادی را ارائه و مسئولیت حمله را متوجه ایران می دانند، آمریکایی ها  آنقدر جرأت نداشتند تا قایقی را که مدعی تعلق به  نیروی سپاه پاسداران ایران است  را توقیف کنند؛ این ضعف آشکار آمریکایی ها است که بر اساس ادعای خودشان، چند نفر از نیروهای سپاه پاسداران ایران به راحتی توانسته اند امنیت نفتکش های مورد حمایت آمریکا را به خطر بیندازند.

 برطبق شواهد و واقعیت ها باید اعتراف کرد که این گونه برنامه ها توسط اسرائیلی ها پایه گذاری و با همکاری چند کشور عربی نادان در منطقه مانند عربستان و امارت متحده عربی اجرا شده است؛ تنها امید این کشورها از طریق اقدامات خرابکارانه است تا بتوانند ایران را توسط آمریکایی ها تحت فشار قرار داده  و به میز مذاکره برگردانند.

در این اقدامات خطرناک، جهان به یک اجماع کلی بر علیه ایران نرسیده است، آیا اسناد و مدارک را برای اتهام زنی کافی نمی دانند؟

باید خاطر نشان کرد این اقدامات به نفع منافع ملی ایران است در حال حاضرسیاست و دیپلماسی خارجی ایران آنقدر قوی و روشن است که دشمنان هم در راستای منافع ایران گام برمی دارند، اگر فرض را بر این بگذاریم که اسرائیل و امارات متحده عربی به کمک یکدیگر چنین طرح و نقشه ای را برنامه ریزی تا با خیالی خام ایران را به پای میز ذاکره بکشانند و ایران بصورت غیر مستقیم در رقابت انتخاباتی آمریکا باعث رای آوری ترامپ شود، باید گفت طراحی این گونه برنامه های دد منشانه از سوی این کشورها بسیار خطرناک ولی پذیرفتنی است؛ گرچه ترامپ به امید پیروزی درانتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا، برجام را هم کنار گذاشت، اما موفق نشد؛ وی با سیاست های شکست خورده نتوانست کره شمالی هسته ای را به پای میز مذاکره بیاورد، بنابراین در پازل قدرت نمایی در این دوره  سعی دارد ضمن فشار حداکثری بر ایران و بردن این کشور به پای میز مذاکره وتحمیل خواسته هایش به دنبال پیروزی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا باشد، برای این که نیاز شدیدی به یک موفقیت در سیاست خارجی چالش برانگیزی چون ایران به عنوان یگ برگ برنده انتخاباتی دارد.

آیا این اقدامات خطرناک از طرف هر کشوری در دریای عمان و خلیج فارس باعث تنگ شدن عرصه و اجماع جهانی برضد ایران خواهد شد؟

باید با شفافیت وصراحت گفته شود که این گونه اقدامات ناامن کننده درتنگه هرمز، خلیج فارس و دریای عمان منجر به افزایش فشار بین المللی علیه ایران خواهدبود و ممکن است که ایران برای کمتر شدن این فشارها مجبورشود به پای میز مذاکره برود و در این مذاکره با آمریکا کوتاه بیاید و بناچار برجام بعدی به ایران تحمیل شود، اگر این سیاست گریز و فشار به نفع ترامپ و آمریکا تمام شود، کشورهای عربی و اسرائیل برای رای آوردن و خوش خدمتی به ترامپ و آمریکا از هیچ اقدامی فرو گذاری نمی کنند. این کشورها بسان " گاو شیرده "در منطقه و حوزه جنوب خلیج فارس برای خوش خدمتی به آمریکا حادثه آفرینی کرده و با این روند در آینده ای نه چندان دور آمریکا مجبور خواهدشد که میانجی هایی را با دست پر به ایران بفرستد، نه صرفا میانجیگرهایی که فقطً برای تهدید به ایران می آیند.

ولی در این اجماع ضد ایرانی شورای امنیت هم تشکیل جلسه داده است؟

درجلسه شورای امنیت آقای گوترش تقاضای تحقیقات بین المللی کرد و این در حالی است که در سال های گذشته هم مکرر شاهد خرابکاری های مشابه توسط رژیم صهیونیستی بوده‌ایم که بعضی از این حوادث دلخراش بعد از سی سال افشا شد که سیاست های کشتار زیر نظر صهیونیسم بوده و آنها مستقیماً در آن دخالت داشته اند، درجلسه شورای امنیت هم به هیچ وجه نتوانستند با مدارکشان اثبات کنند که این اقدامات توسط ایران انجام شده هیچ مدرکی مبنی بر دخالت ایران دراین حوادث خرابکاری نتوانستند ارائه بدهند و دبیرکل سازمان ملل در همین راستا تقاضای تحقیقات بین المللی داشته است.

رد پای صهیونیسم در این قضیه را چقدر آشکار می بینید؟

صهیونیسم در کشتن غیرنظامیان یهوددرکشورهای دیگر مثل فرانسه که مورد حملات تروریستی قرار گرفته، ید طولایی دارد، سرویس جاسوسی اسرائیل  "موساد " طراح و مجری این حملات  ددمنشانه بوده است.  این نوع حملات،  تهاجم و کشتار انسانها ودست زدن به عملیات های خرابکارانه در راستای منافع صهیونیسم است و البته در حادثه خرابکاری اخیر نفت کشها چندان بعید به نظر نمی رسد که صهیونسیم و جمعی نابخرد از اعراب مثل عربستان و امارات سعی داشته باشند که در منطقه و یا دریای عمان در راستای منافعشان این خرابکاری ها را انجام دهند.

آیا رفتن بسوی مذاکرات به نفع ایران است؟

 دریک فرایند کلی باید خاطر نشان کرد: آمریکا مجبور است به پای میز مذاکره با ایران بیاید و لازم نیست که ایران به میز مذاکره باز گردد، چرا که ایران همیشه پای میزمذاکره بوده و خواهد بود ولی کشوری که از پای میز مذاکره رفته و قصد دارد که شرایط میز مذاکره را برگرداند و شرایط جدیدی رابه ایران تحمیل کند آمریکا است. ایران مشکل و مخالفتی با مذاکره نداشته و این در حالی است که با چندین سال مذاکره بین المللی  و با مشارکت چند کشور این مذاکرات به برجام رسید؛ باید با شفافیت و قاطعیت اذعان کرد که ایران همیشه به تعهدات مذاکره و سازمان انرژی اتمی پایبند بوده در حالی که آمریکا اصول مذاکره را نقض و از این اصول فاصله گرفته است و بازی بین منطقه ای و بین المللی برای ایران براه انداخته است؛

باید به نتایج مذاکرات قبلی توجه و احترام گذاشته شود در غیر این صورت مذاکرات جدید توجیه نخواهد داشت. این آمریکا است که نیاز به بازگشت به میز مذاکره دارد و برای همین خطای راهبردی تا کنون چند نماینده به ایران فرستاده است که  نشان دهنده خطا در محاسباتشان بوده و نیتیجه ای که توقع داشتند و در پی کسب آن بودند را به دست نیاوردند، بلکه به طور مدام و پی درپی میانجیهایی به ایران می فرستند چون در فکر انتخابات هستند و گمان می کنند استفاده از حربه تهدید کار ساز است، ولی ایران اطمینان دارد که جنگی پیش نخواهد آمد چرا که می داند آمریکا در شرایط جنگ نبوده و همه قدرت ها این موضوع را با صراحت و آشکار بیان کرده اند که آمریکا در شرایط جنگی نیست، اما آمریکا برای مرتب کردن اوضاع میانجیگرهایش را به ایران فرستاده چون متوجه اشتباهاتشان شده و تلاششان این است که با این میانجی گرها محاسباتشان را تغییر داده  و ایران را در تصمیم گیری به اشتباه انداخته تا به میز مذاکره و به شرایط پیشنهادی آمریکا تن دهد.

گقت‌وگو از: آناهید بیدکانی بختیاروند، خبرنگار سرویس سیاسی ایمنا

کد خبر 379428

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • اسماعیل بختیاروند IR ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
    0 0
    تحلیل قشنگ وجالبی بود. سپاس از شما