در آرزوی رقص قلم

سمفونی نقش‌جهان را عده‌ای به صدای کالسکه‌هایش می‌شناسند و عده‌ای با صدای کارگاه‌های پولکی و گز سازی‌اش، اما بخشی دیگر از این سمفونی صدای ضرب‌آهنگ چکش است. چکشی که قلم را به رقص درمی‌آورد و در میان سکون فلزهاطرح میزند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هرکدام طرحی دارند و رنگی، یکی طرح تاکستان و برگ و گل و مرغ و دیگری طرحی مشبک؛ یکی بر تن مس نشسته و دیگری بر روی طلا و نقره نقش بسته‌ است و طرح هنرمندان را جان بخشیده‌اند؛ هنرمندانی که هرکدام  سبک خود را دارند و این کار را با تمام سختی‌اش با عشق انجام می‌دهند. برخی از آن‌ها موی در راه این عشق سپید کرده‌اند و عده‌ای راه را برای جوان‌ترها باز گذاشته‌اند و کسانی که دیگر توان کار کردن را ندارند، روحشان پر می‌کشد برای نواختن دوباره پشت میز قلم‌زنی...

زیر آسمان سپاهان، هر گوشه این شهر که مهد فرهنگ و هنر است، لعبتی به‌جا مانده که شناسنامه زنده هنر این مرزوبوم است. اما در میان پیشکسوتان عرصه هنر _همان‌هایی که گمنام‌اند و کمتر کسی آن‌ها را می‌شناسد_ هستند کسانی که با رویای دوباره کار کردن روزگار می‌گذرانند.

علی ظریفی از همین دست پیشکسوتان است که سرد و گرم روزگار را چشیده و موهایش را پشت میز قلم‌زنی سپید کرده و اکنون از سرآمدان و پیشکسوتان هنر قلم‌زنی به حساب می‌آید. او که درحال حاضر دوره بیماری را سپری می کند میزبان مدیران شهری و هنرمندانی است که به دیدارش می‌روند تا قدردان زحماتش باشند و بگویند که او را فراموش نکرده‌اند.

منزلش در یکی از محله‌های بومی و اصیل اصفهان است. یک سالی را در بستر بیماری گذرانده و اکنون که برای بازدید به خانه‌اش آمده‌اند، روی مبل تک نقرِه کنار اتاق نشسته و باقدرت می‌گوید که یک سال و اندی را در برابر این بیماری دوام آورده است. لبخند میزند و نگاه نافذش بر عمق جانت می‌نشیند.

در منزلش هنر در هر ذره و هر طرف هویدا است. گویی روح هنرمند هنر را زنده می‌کند. برای دبیر جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از هنر می‌گوید و هنرمندانی که جامعه را از فساد پاک می‌کنند و چراغ راه‌ و راهنما هستند، به کارش افتخار می‌کند و گهگاهی دل‌تنگی‌اش برای کار راه گلویش را می بندد و  ناخودآگاه با دستمال کاغذی این دلتنگی را طرح میزند.

در این دیدار، علی ظریفی میزبان علیرضا تابش، دبیر جشنواره فیلم کودکان و نوجوان و محمد عیدی، معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان و چند تن از اصحاب رسانه هستند. با گرمی و مهمان‌نوازی همیشگی‌اش از میهمانان پذیرایی می کند و از احوال هنرمندان و هنر اصفهان می گوید. مانند همیشه «هنرمند را به تاک تشبیه می کند و مرگ تاک را به مثابه مرگ هنرمند می داند و میگوید هنرمندان روح و ذهن و جسمشان را فدای جامعه می‌کنند و سم جامعه را می‌گیرند.»

مهمانان در گپ و گفتی با این هنرمند از پیچ و خم هنر قلمزنی می پرسند؛ هنری که سال ها است استاد با آن زندگی کرده است و پس از چندی برای این گوهر ناب آرزوی سلامتی می کنند و به سختی از استاد و هنر بی نظیرش جدا می شوند.

کد خبر 379028

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.