به گزارش خبرنگار ایمنا، در بازار طلا که قدم میزنی زوجهای جوانی را میبینی که تصمیم داشتند با ازدواج از آرامش آن بهره بگیرند اما در بین این گرانیهای سرسام آور، در همین ابتدای کار بیشتر غرق در آشوب و تنشها شدهاند.
از روزگاران قدیم تا به امروز طبق رسوم، طلا برای بانوان به ویژه در زمان ازدواج جایگاه ویژه ای داشته است. حتی پس از دوران ازدواج نیز به دلایل متفاوتی نظیر تولد فرزند بستگان نزدیک خانواده مانند پدر و مادر که حالا نقش پدربرگ و مادربزرگ را یافته بودند به عنوان چشم روشنی تکه طلایی که معمولا در صورت دختر بودن فرزند، گوشواره و در صورت پسر بودنش سکه بود به پدر و مادر فرزند هدیه میدادند تا هم چشم روشنی برده باشند و هم غیرمستقیم به خانواده ای که فرزندی به آنها اضافه شده کمکی کرده باشند اما اکنون پس از سالها این سنتها در حال سست شدن و از بین رفتن هستند زیرا دیگر قدرت خرید بهویژه "طلا" برای اکثر خانواده های ایرانی نمانده است.
با گذری در راسته طلا فروشیهای حوالی میدان امام علی (ع) میبینیم که شرایط اقتصادی حاکم بر کشور و متناسب نبودن دخل و خرج خانوادهها کسب و کار این فعالان را بدجور کساد کرده است و سراغ مشتری ها را که می گیری می گویند: "به نظر در راسته بدل فروشی ها سیر می کنند".
فروشگاههایی که روزی فروشندگان آن شاید فرصت سر خاراندن نداشتند امروز در حال گردگیری فروشگاه و یا مشغول تلفن همراه خود هستند! مشتریانی هم که حضور دارند بسیار اندک هستند و به گفته قریب به اتفاق فروشندگان، فروش طلا تقریبا به صفر رسیده است و کسی دیگر طلا نمیخرد. در این میان گلههای فروشندگان از وجود مشکلات کاری نیز قابل توجه است.
گله از "خرید کم تا وضعیت مالیات ستانیها"
فروشندهای در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: "پس از عید تا کنون زوجهای جوان اصلا به من مراجعه نکردهاند، بیش از سه ماه است سرویس طلا نفروختهام و پس از عید نیز دریغ از فروش یک انگشتر. روز گذشته هم حتی یک ریال فروش نداشتهام، مردم یا به جای طلا بدل می خرند یا طلای دست دوم."
البته این حکایت اکثر فروشندگان است که در این راسته روایت می کنند.
فروشنده دیگری اذعان میکند: "دیگر کسی طلا نمیخرد. حدود یک سال است سرویس طلا و پس از عید حلقه نیز نفروختهام."
مغازه دار دیگری هم از کاهش ۷۰ درصدی فروش پس از عید میگوید و می افزاید: "با وجود فروش کم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده آن هم از طلای ساخته نشده واقعا کمرشکن است."
با اینکه شاید پرداخت ۱۵ میلیون تومان برای یک سرویس هزینه زیادی به نظر برسد اما به گفته فروشندگان با این مبلغ یک سرویس معمولی بیشتر نمیتوانید بخرید! یعنی حدود ۳۰ گرم؛ مبلغی که نزدیک به دو سال پیش میتوانستید با آن چیزی در حدود ۱۰۰ گرم طلا بخرید.
در حال حاضر اکثر فروشندگان با تاکید بر اینکه خریدها بسیار کاهش یافته است تقاضای اندک برای خرید طلا را به خرید النگو در حدود یک میلیون تومان و پلاکهایی در حدود ۵۰۰ هزار تومان برای هدیه و مواردی در این اندازه محدود میدانند.
با خرید یک حلقه، داستان خرید طلای ازدواج پایان مییابد
فروشندهای میگوید: خرید طلا دیگر برای سرمایه گذاری استفاده میشود نه به عنوان زیورآلات. برای ازدواج نیز بسیار کم میشود کسی بدون طلای اولیه و صرفا با پول بخواهد خرید کند. به عنوان مثال عروس خانمی به من مراجعه کرده و چند نمونه کار را قیمت کرد؛ نمونه هایی که بیش از ۲۰ میلیون تومان ارزش داشت اما در نهایت متوجه شدیم داماد ۱۰ میلیون تومان بیشتر ندارد. زوجهای جوان سعی میکنند نهایتا با خرید یک حلقه، داستان خرید طلای ازدواج را به پایان برسانند."
این فروشنده با بیان اینکه یک سرویس معمولی تقریبا از ۱۷ میلیون تومان و یک حلقه معمولی نیز از حدود دو میلیون تومان شروع میشود، اظهار میکند: "از صبح تا شب حدود ۲۰ نفر مراجعه کننده داریم که از این تعداد ۱۸ نفر فروشنده هستند؛ فروشندههایی که به دلایل مختلف مانند سررسید چک، معاملات و یا دیگر مسائل نیازمند به فروش طلای خود هستند، این افراد در شرایط حاضر تا نیازمند نباشند اقدام به فروش طلا نمیکنند. در حال حاضر قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده است، قبلا شخص با بخشی از حقوق یکماه خود میتوانست یک النگو خریده و بخشی از پول را نیز نگه دارد اما اکنون با حقوق یکماه خود نمیتواند چنین کاری انجام دهد."
در طی دو سال گذشته که پول ملی کشور ارزش خود را به نسبت قبل از دست داده است، تغییرات قیمت طلا، وزن محصولات و همچنین کاهش قدرت خرید مردم باعث شده که تمایلات بر خلاف پسند بانوان به سمت طلاهایی با وزن کمتر یا حتی بدلیجات سوق پیدا کند.
هرچند میخواستیم پای حرفهای عروس و دامادها بنشینیم اما عروس و دامادی در بازار به چشم نخورد حتی حاضران در بازار نیز بیشتر به تماشا آمده بودند تا قصد خرید داشته باشند، شاید هم قصد داشتند اما توان خرید نه!
برخی نیز گویا از "فوبیای مصاحبه" رنج می بردند، واژهای که این روزها شاید به گوش همه خورده باشد.
هزینه خوراک و ضروریات زندگی هم سخت است چه برسد ...
یکی از رهگذران راسته طلافروشان اطراف میدان امام علی (ع) درباره خرید طلا به خبرنگار ایمنا، میگوید: "بیش از یکسال است طلا نخریده ام زیرا قیمت ها بالاست و قدرت خرید لازم برای این کار را ندارم، اندک طلایی را هم که داریم باید برای رفع مشکلات زندگی بفروشیم."
دیگری اظهار میکند: "درآمدمان در حال حاضر برای خرید طلا کافی نیست؛ خرج خورد و خوراک و ضروریات زندگی را هم به سختی تامین میکنیم. البته تماشای این بازار هم لذت خود را دارد حتی اگر خرید نکنیم! "
در میان اندک خریداران این بازار مردی که مجبور به خرید شده گلایه میکند که "مجبور شدم پنج میلیون تومان بابت خرید یک پلاک بپردازم اما پس از این دیگر طلایی نمیخرم زیرا قدرت خرید لازم را ندارم."
گزارش از: محمد رضایی فرد- خبرنگار سرویس اقتصادی ایمنا
نظر شما