به گزارش خبرنگار ایمنا، شبنم قلی خانی با انتشار این عکس در اینستاگرام خود نوشته است:
امشب در برنامه اختیاریه با این خانواده عزیز آشنا شدم، زن و شوهر جوانی که خداوند بهشون چهارقلو داده ولی یکی از کوچولوهاشون رو از دست دادند. پدر جوان، بدون کار، بدون بیمه و با شرایط سخت مالی مشغول نگهداری از کوچولوهاست. من با اجازه خودشون شماره حسابشون و آدرس پیج شون رو اینجا مینویسم تا در این ماه پر برکت و رحمت، شما هم کمکی هرچند کوچک به این خانواده عزیز اهوازی بکنید و انرژی مثبت کمکتون رو در زندگی خودتون ببینید.
نگار جواهریان که این روزها به دلیل بارداری، دور از صحنه تئاتر و سینماست، با قرار دادن این عکس در اینستاگرامش آورده است:
در یک دوره بعد از چند سال برای اولین بار فکر کردم که کارم را ول کنم. یک سفر چند ماههای به لندن رفته بودم و آنجا یک تاتری دیدم که اجرایی از هملت بود. کارگردان آن، صحنه فوق العاده بودن یا نبودن را به این شکل اجرا کرده بود:
دیوار عقب صحنه که در ورودی کاخ بود باز شد، هملت روی صحنه آمد. برف باریدن شروع شد، برف آمد، برف آمد و این برف نشست و همه جا سفید شد. به کمک باندهای صوتی، آن سکوتی که موقع برف باریدن هست را ساخته بودند. سکوت... همه جا سفید بود و بعد هملت دیالوگی را گفت. من همانطور که در تاریکی نشسته بودم و اشکهایم میآمد به این فکر کردم که: خدا را شکر من کارم این است و یک ربطی به چنین جادویی دارم.
لیلا برخورداری که با بازی در سریال خواب و بیدار به شهرت رسید، با انتشار این عکس در اینستاگرام خود نوشته است:
اسکارلت، من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و هم بچسبانم و بعد خودم را فریب دهم که این ظرف شکسته، همان است که اول داشتم.
آنچه که شکست، شکسته و من ترجیح میدم در خاطره خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود، حفظ کنم تا اینکه آن تکهها را به هم بچسبانم و تا وقتی زندهام آن ظرف شکسته را مقابل چشم ببینم.
بابک جهانبخش، خواننده پرطرفدار کشورمان، با پست کردن این عکس در صفحه مجازی خود آورده است:
دوستای من
آنقدر که من از دنیا فهمیدم همه چیز را نمیتوان با هم داشت.
موفق کسی است که بداند داشتن هر چیزی به معنای نداشتن چه چیزی است
و موفقترین کسی است که بتواند از بین نداشتنها، بهترین نداشتن را انتخاب کند.
احسان کرمی نیز با قرار دادن این عکس در صفحه اختصاصی خود اینگونه آورده است:
باد از میان موهایت گذشت و سر راهش عطرت را به خیابان ما آورد.
آن وقت شاخهها رقصیدند، درختها شکوفه کردند، چمن رویید و بهار شد.
آری بهار حاصل معاشقه باد و موهای توست عزیزم.
نظر شما